دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی
محمد پسریه که تو زندگیش نقش سیاهی لشکر رو داره و فقط پی شیطنتهای جوونیه! از بابای کارگردانش، یزدان رحمتی، میخواد وارد دنیای بازیگری بشه اما یزدان نمیذاره چون میدونه تو این مورد جدی نیست و معتقده که خودش باید گلیم خودش رو از آب بکشه بیرون! به خاطر همین هم محمد دست به کارای دیگهای میزنه تا روی پای خودش وایسه. بعد از قبول نشدن توی کنکور به بهانههای مختلف سربازیش و عقب میندازه اما دست آخر مجبور میشه که به سربازی بره! به واسطه دانیال صدیقی که توی فیلمای پدرش بدلکاری میکنه، با برادرزادهش آشنا میشه... برادرزاده دانیال صدیقی نقطه مقابل محمده! حالا وجود یه اکیپ دیوونه کنار محمد، میتونه اون و برای انجام کارایی که براشون برنامه ریخته انجام بده، تشویق کنه! اما امان از روزی که چند نفری که فکر میکنن عقل کل هستن، بیفتن کنار هم! ‼️سیاهی لشکر با دو رمان عشق آمازونی و ویانا نیوز در ارتباطه اما اگر نخونده باشین هم مشکلی پیش نمیاد.
-
آرزو کردم عشق همسفرت باشد ژانر : #پلیسی #عاشقانه #اجتماعی
-
مگس ژانر : #عاشقانه #طنز
-
اسطوره ژانر : #عاشقانه
-
تیمارستانی ها ژانر : #عاشقانه #طنز
-
هیچ کسان پادشاه ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
رمان گناهکار (نسخه کامل) ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #رازآلود #هیجانی
-
چشمهایت ژانر : #عاشقانه
-
رویای مات ژانر : #پلیسی #عاشقانه
-
دلواپس توام ژانر : #عاشقانه
-
رمان در همسایگی گودزیلا ژانر : #عاشقانه #طنز #اجتماعی
-
سفر به دیار عشق ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
غربت تنهایی ژانر : #عاشقانه #مذهبی
-
دوراهی احساس ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #انتقامی #غیرتی
-
آوای نمناک عشق ژانر : #پلیسی #عاشقانه
-
آقای مغرور ، خانم لجباز ژانر : #پلیسی #عاشقانه #طنز #کلکلی
دانلود
دانلود اپلیکیشن دنیای رمانژانر ها بیش از 35 ژانر مختلف
ناسپاس
داستان در مورد مرد کتاب خوانیست که تمام عمر خود را صرف خواندن کتاب میکند و در زندگی هیچ چیز از کتاب برایش مهمتر نیست تا اینکه اتفاقاتی رخ میدهد....
ماهور جلد دوم
داستان عشقی یه دختر جوونه که به خاطر راحتی عشقش مجبور میشه با بدنام کردن خودش ازش فاصله بگیره ...
آوای نمناک عشق
وقتی دست تقدیر، قلب های دو عاشق را با انتقامی به جا مانده از روزهای دور جدا کند، این عشق تا چه اندازه باید ناب و واقعی باشد که تمام دستها را برای رسیدن دوباره اش به معشوق کنار زند؟ همسفر روزهای بارانی دو عاشق باشید در «آوای نمناک عشق» در گذر از حادثه ها و تردیدها..... با عشق ممکن است تمام محال ها با سپاس فراوان از همیشه همراه لحظه هایم.
دردآشام
دختری از جنس سرما و گردباد، اما حل شده در آرامشی که متعلق به قبل از طوفان است. اگر این انبار باروت پنهان شده با جرقهای آتش بگیرد و حافظه پاک شده دختر بازیابی شود چه بلایی سر شیطان صفتهایی که زندگیاش تبدیل به خاکستر کردهاند میافتد؟ آیا دخترمون حافظهش رو به دست میاره؟ چه زمان؟ ممکنه درست وقتی حافظهش رو به دست بیاره که تصمیم به شروعی دوباره گرفته؟ ممکنه به کسی دل ببنده که نباید؟ این حافظه پاک شده چه عواقبی براش داره؟ مقدمه: به سیاهی کشاندند مرا و در عمق تباهی رهایم کردند. با خود و قلب شکستهام عهد و پیمان بستهام به خاک و خون بکشم آن کسی را که زندگیام را خاکستری کرد. قلبم را تا اطلاع ثانوی زیر نقاب خشم و نفرت مخفی میکنم، حتی وقتی خاطرهای برای به یاد آوردن ندارم این ماموریت را رها نمیکنم. قلبم را از سر چهاراه پیدا نکردهام که بگذارم بشکنندش و زندگیام را بارها به من نمیبخشند که بگذارم آن را به گند بکشی. پس نزدیکم نشو چون وقتی انبار باروت خاطراتم با جرقهای شعله بکشد و آشکار شود اولین نفر تو را خواهم سوزاند و دومینو وار جلو خواهم رفت.
ماهور
داستان عشقی یه دختر جوونه که به خاطر راحتی عشقش مجبور میشه با بدنام کردن خودش ازش فاصله بگیره ...
خوش زبان
داستان خوش زبان درمورد پسری به نام جعفر هست که لکنت زبان داره وهمه هم شاگردی هاش و فامیل ها مسخره می کنند وبهش می خندند تا اینکه ...
زاموفیلیا (جلد دوم مانکن نابودگر)
داستان مانکن نابودگر پس از پنج سال ادامه یافته و در پس پردهای از حقایق وجود شاهین ارجمند، نابودگری درحال انهدام است. وند و ریشه ویرانی هماکنون محو گشته و سیاهی گلبرگ درخشان نابودگر را نمیتوان دید. خسوف گل نابودگر به اختتام خود رسیده و زیبایی گلبرگهای روشن او با قدرت نمایان شده. باید دید سرانجام، کدامین شکاف از ابلق گل نابودگر غالب خواهد گشت؟ درخشش و ستردگی گلبرگ گل؟ و یا نقاب شبگون و تاریک نابودگر بر او؟
خوک وحشی
داستان درمورد پسر بیخیالیه که کلا به فکر زندگی و آیندش نیست و البته دست بزن هم داره. یه روز کلانتری میگیردش و پاش به دادگاه باز میشه و ادامه ماجرا ...
راهی برای دست یافتن (جلد دوم)
وجود ستاره همه چیز را تغییر داده و به خواست خود کارش را انجام میدهد و از چیزی بیم ندارد. خب باید به او حق داد که پی انتقام باشد و خون بریزد. او راهش را ادامه میدهد تا به آنچه که میخواهد برسد؛ اما در این میان یک چیز درست نیست.
راهی برای دست یافتن
ستاره دختری زجر کشیدهست. فقط به خاطر کاری که پدر و مادرش باهاش کردن، اون از دختر پاک به قاتل تبدیل شده و حالا که روی پاهای خودش ایستاده، میخواد کسایی که بانی آزارش بودن رو نابود کنه. اون هم دور از چشم خواهراش تا به اون چیزی که میخواد برسه.
ماهور
داستان عشقی یه دختر جوونه که به خاطر راحتی عشقش مجبور میشه با بدنام کردن خودش ازش فاصله بگیره
دردآشام
دختری از جنس سرما و گردباد، اما حل شده در آرامشی که متعلق به قبل از طوفان است. اگر این انبار باروت پنهان شده با جرقهای آتش بگیرد و حافظه پاک شده دختر بازیابی شود چه بلایی سر شیطان صفتهایی که زندگیاش تبدیل به خاکستر کردهاند میافتد؟ آیا دخترمون حافظهش رو به دست میاره؟ چه زمان؟ ممکنه درست وقتی حافظهش رو به دست بیاره که تصمیم به شروعی دوباره گرفته؟ ممکنه به کسی دل ببنده که نباید؟ این حافظه پاک شده چه عواقبی براش داره؟
تیتراژ آخر زندگیم
صحرا دختری که زندگی تکراری خودش رو سپری میکنه ناخواسته گیر اتفاقات عجیبی میفته. داستان از یک تاکسی شروع میشه نه یک تاکسی معمولی، یک تاکسی مرگ آور. رانندش اقاست؟ نه میشه گفت همه چیز از اونجایی شروع شد که رانندهی خانم ما مقابل یک مرد عجیب قرار میگیره اما فقط اون نیست تو خونهی صحرا هم اتفاق عجیبی میفته...
مارپیچ
همهچیز از یک دیدار شروع میشود. دیداری بعد از ده سال؛ دیداری که خاطرات تلخ و شیرین گذشته را مقابل چشمان طاها و افرا زنده میکند. حالا هردو یک هدف دارند و آن کشف حقیقت است. حقیقتی که باعث این جدایی ده ساله شد و سرنوشت تلخی را برایشان رقم زد. (خواندن این رمان به افراد زیر هجدهسال توصیه نمیشود!)
داماد اجاره ای
دختر قصه ما برای ادامه تحصیل رفته اتریش الان هم که داره برمیگرده باباش اصرار داره که با پسر شریکش ازدواج کنه اما راحیل دوسش نداره به خاطر همین با دخترعمو و پسرعموش تصمیم میگیرن که کسی رو برای چن وقت به عنوان شوهر راحیل استخدام کنن……
حلقه جادویی جلد دوم (سومین دختر وارث)
آنچه در فصل قبل گذشت : با حملهی لرد به سرزمین هانه و ویکتوریا، اوضاع مردم زیر و رو شد. سرزمینهای غارت شده به بـرده خانههایی ناچیز و پست تبدیل شدند. لرد که به دنبال به دست آوردن حلقهها حمله کرده بود، وقتی نتوانست جفت دیگرش را پیدا کند، همهی تلاشش را به کار گرفت تا بفهمد کجاست و دست کیست و زمانی فهمید پیش چه کسانیست که متوجه شد هر دو نفرشان از خانه فرار کردند و همان شبِ فرار، یکی از افراد مهمش را هم به قتل رساندند؛ به همین دلیل، دیوانهوار برای گشتن دستبهکار شد. سافیرا و لئو، به دنبال یافتن کسانی که بتوانند و بخواهند با آنها هم پیمان شوند، راهی شدند که میانهی راه، توسط لرد غافلگیر و دوباره به ویکتوریا برگشتند. ادوارد، ایزد روحافزار و از مهرههای به درد بخور لرد بود که پیش از مرگش، روحش را به جسم لئو منتقل کرده بود. لئو در گیر و دار مبارزه با نیروی فراطبیعی ادوارد که وجودش را تسخیر میکرد، همهی تلاشش را انجام داد تا دوستانش را فراری دهد اما بعد از فرار آنها، لرد با خشم و شقاوت، لئو را میکشد و راه برگشت ادوارد را از بین می برد. معشوقهی ادوارد (کاترین) از لرد کینهی بدی به دل میگیرد؛ اما دراک، جادوگر قدرتمندی که تحت فرمان لرد بود، به او اطمینان میدهد که هنوز راهی برای برگشتن ادوارد هست و با نقشهای پنهان از چشم لرد، برای برگرداندن ادوارد دست به کار میشوند... . رده سنی:+16
غرب زده ی ایرانی
داستان زندگی دختری به اسم ملیکا که در یه خونواده سنتی بدنیا اومده و خیلی از کیان پسرعموش بدش میاد ، ولی برحسب اتفاق با اینکه از پسرعموش بدش میاد عاشقشم میشه . تو یه مهمونی کیان به ملیکا تجاوز می کنه که ملیکا ناخواسته باردار میشه و به خاطر پسر عمو و دختر عمو بودن با کیان جنین از نظر ژنتیکی مشکل داره ، برا همین ملیکا تصمیم میگیره جنین رو از بین ببره که همین اتفاق باعث میشه ملیکا به یه دنیای رازآلود جلوتر از زمانی که بود پا بذاره ...
طبقه زیرین
داستان این رمان در قرن نوزدهم در شهر لندن اتفاق می افتد و نگاهی فانتزی به دنیای مردگان دارد. مردگانی که پس از مرگ هنوز هم چشم هایشان به دنیای زنده ها است. آنها می خواهند به دنیای زنده ها بازگردند. اما چگونه؟! چارلی کویین شخصیت اصلی داستان شیمیدان ماهری است که در میان مردگان زندگی می کند. او در پی کشف محلولی اسرار آمیز به نام ”بازگشت” است تا با استفاده از آن محلول همه ی مردگان بتوانند به دنیای انسان های زنده بازگردند.
مهمان رادیو
داستان درمورد یه مرد عاشقه. ولی عشقش فرق میکنه. رادیو . از بچگی عشق رادیو داره تا اینکه از طرف صدا وسیما دعوتش می کنند و ادامه ماجرا...
سیاهی لشگر
محمد پسریه که تو زندگیش نقش سیاهی لشکر رو داره و فقط پی شیطنتهای جوونیه! از بابای کارگردانش، یزدان رحمتی، میخواد وارد دنیای بازیگری بشه اما یزدان نمیذاره چون میدونه تو این مورد جدی نیست و معتقده که خودش باید گلیم خودش رو از آب بکشه بیرون! به خاطر همین هم محمد دست به کارای دیگهای میزنه تا روی پای خودش وایسه. بعد از قبول نشدن توی کنکور به بهانههای مختلف سربازیش و عقب میندازه اما دست آخر مجبور میشه که به سربازی بره! به واسطه دانیال صدیقی که توی فیلمای پدرش بدلکاری میکنه، با برادرزادهش آشنا میشه... برادرزاده دانیال صدیقی نقطه مقابل محمده! حالا وجود یه اکیپ دیوونه کنار محمد، میتونه اون و برای انجام کارایی که براشون برنامه ریخته انجام بده، تشویق کنه! اما امان از روزی که چند نفری که فکر میکنن عقل کل هستن، بیفتن کنار هم! ‼️سیاهی لشکر با دو رمان عشق آمازونی و ویانا نیوز در ارتباطه اما اگر نخونده باشین هم مشکلی پیش نمیاد.
بی تردید
حاج احمد کیانمهر از آدم های معتبر و ثروتمند تهران قدیم بوده است.. مردی که حتی پس از مرگش هم هنوز نامش روی زبان هاست و اکنون فرزندان و نوه هایش اعتبارش را بر دوش می کشند. حاج احمد پیش از مرگش وصایایی داشته که اکنون فرزندان و نوه هایش موظف به عمل کردن به آنها هستند اما فرزندان و نوه های حاج احمد با ماجراهای عاشقانه ای که برای نوه ها پیش می آید نا خواسته به هیچ یک از وصیت های حاج احمد عمل نمی کنند.
دکلمه
گمشده
دکلمه
پناه همیشگی قلبم
دکلمه
اُهم
دکلمه
رفتن...
دکلمه
کاش تو ماه بودی
-
سیاهی لشگر ژانر : #عاشقانه #طنز #اجتماعی
-
ندیمه قرتی ژانر : #عاشقانه #طنز #هیجانی
-
زاموفیلیا (جلد دوم مانکن نابودگر) ژانر : #پلیسی #عاشقانه #رازآلود #هیجانی #جنایی
-
رز سفید ژانر : #عاشقانه #معمایی
-
اون کیه؟ ژانر : #عاشقانه #طنز #اجتماعی
-
عطر رازقی ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #درام
-
مارپیچ ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #درام
-
التیام ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
دشمن بی نقص ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
بدلکاران «ریسمان سیاه و سفید» ژانر : #پلیسی #عاشقانه
-
یاسدر از نفس افتاده داستان خوبی بود ولی فاز دختره معلوم نبود هم***میخوند هم تو پارتی مختلط می رقصید۱۲ دقیقه پیش
-
..در ترشیده ها بگو بینننننم ،چجوری مه؛چجوری مه بگو بینننننننم..🤣۵۴ دقیقه پیش
-
...در ترشیده ها اگه مه یار نباشی خل بومه من ارازل بومه تونستی شهر آمل حالا؛کش سیا دل حاتمی بالام از زمان خاتمی ..!'😂۵۷ دقیقه پیش
-
سانیدر رز سفید خوبه۱ ساعت پیش
-
نعنای فرانسویدر حواست نیست ناموسن ابن چی بود من خوندم هیچ جذابیتی نداشت۲ ساعت پیش
-
رویادر دختر خون بس (جلد دوم - پایانی) درضمن اصلا موضوع خون بس شدن که اصل کار در داستان هست دو استان متفاوت روانگارداری می خونی کیارش توگوشی خودش عکس وفیلم ازیه دختر دیگه داره بعدمیره یکی دیگه رو برای زن دوم اختیارمیکنه اصلا یک جورایی سردر۲ ساعت پیش
-
رویادر دختر خون بس (جلد دوم - پایانی) باسلام ازهمون اول رمان سرعت واکنش سازی وقایع زیادی بالا بود وقتی عرشیا میاد داستان خون بس شدن رو برای فاطمه میگه اصلا با اون چیزی که تو ذهن خواننده موقعخواندن شکل گرفته فرق می کنه۲ ساعت پیش
-
هانیدر سایه پناه همچین میگین دختره از همین جامعست و عادی هست انگار همه یکی درمیون می فهمن برا یه خانواده پولدارن و بزور زن یه پسر خوشتیپ و پولدار میشن حداقل خواننده رو گول نزنید در کل بد نبود خسته نباشی نویسنده۳ ساعت پیش
-
هانیدر سایه پناه واااااای خیلی رو اعصاب بود مگه میشه عاشق یکی باشی ولی دم به دقیقه با یه دختری برقصی و یکی تو بغلت باشه دختره که هیچی اَه اَه انقد غرورش رو شکست یه تلافی نکرد۳ ساعت پیش
-
.....در رمان عروس خون بس عالی بود۳ ساعت پیش
-
مریمدر زاموفیلیا (جلد دوم مانکن نابودگر) یعنی من الان پارت 50روخوندم باز باید وایسم تا فردا ک پارت بعدی بارگذاری بشه یا تمام شده ای بابا این جوری ک خیلی داغونه مخت رگ ب ب رگ میشه😡۳ ساعت پیش
-
بسیجیدر رمان جان شیعه ، اهل سنت آقا چرا جبهه میگیرید سنی شیعه هردو مسلمانان اینم یه رمانه مثل خیلی از رمان های دیگه نویسنده ناراحتی نداره ک رمانه بیخیال۵ ساعت پیش