دوست داشتی؟
رمان عاشقانه، جنایی, رمان ناجوری, نویسنده مهدیه فیروزی

رمان ناجوری

  • 52.4K 👁
  • 302 ❤️
  • 1.1K 💬

در ظاهر همه‌چیز بر وفق مراد بازیکنی است که با تقلبی به قدمت بیست‌سال تمام مهره‌های جور را از هم جدا کرده و آن‌ها را با قاعده‌ی ناجور خود جلو می‌برد؛ اما درست لحظه‌ای که یک قدم با برد فاصله دارد، حریفی مقابلش می‌نشیند که تنها با یک مهره توان بهم ریختن بازی و جور شدن با تمام مهره‌ها را دارد. در میان جدال پنهانی که بین چشمان دو حریف در جریان است، بهم‌ریختگی مهره‌ها آن‌ها را به ناجورترین شکل ممکن در زمین بازی می‌چیند. حال هریک از مهره‌ها برای فرار از این ناجوری دو راه بیشتر ندارند؛ تقدیم برد به متقلب بازی یا حریفی که علت این ناجوریست. این آوای قلب و منطق هریک از مهره‌هاست؛ دیگر راه بازگشتی نیست، جورِ خود را در این ناجوری پیدا کنید!

بیشتر...
223
زمان ارسال این پارت

۲ روز ۵ ساعت ۵۱ دقیقه آینده

222
۲ ساعت پیش

221
۲ ساعت پیش

220
۲ ساعت پیش

2
۱۹۸ روز پیش

1
۱۹۸ روز پیش

نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • راز

    در پارت 2160

    چقد بامداد گناه داره

    ۱۰ ساعت پیش
  • راز

    در پارت 2050

    میگم مهدخت هومن رو تعقیب میکنه؟ چرا؟

    ۱ هفته پیش
  • مهدیه فیروزی | نویسنده رمان

    علتش برمیگرده به حالی که موقع اولین‌بار دیدنش تجربه کرد؛ یه شباهت مهدخت رو دنبال هومن میکشونه

    ۱ هفته پیش
  • اکرم بانو

    در پارت 200

    چراانقدکه رازان رامی رو دوست داره،علاقه ای ازطرف رامی نمیبینم؟

    ۲ هفته پیش
  • مهدیه فیروزی | نویسنده رمان

    بروز نمیده؛ طرز محبت کردنشون باهم فرق داره وگرنه رازان هم برای رامی خیلی عزیزه.

    ۲ هفته پیش
  • اکرم بانو

    در پارت 170

    ولی هومن یه چیز دیگه ست🤭🤭🤭

    ۲ هفته پیش
  • مهدیه فیروزی | نویسنده رمان

    این هومن هم عجب پدرسوخته‌ی مخ‌زنی از آب دراومدا!

    ۲ هفته پیش
  • فخری

    در پارت 820

    چقدر هیجان داشت هومن باید ی تیزی جرج یاسر بی کله میکرد.خسته نباشی نویسنده جان قلمت مانا 🌹❤🌹❤

    ۲ هفته پیش
  • مهدیه فیروزی | نویسنده رمان

    به یاسر نیازمندیم هنوز🫣

    ۲ هفته پیش
  • شهناز

    در پارت 61

    ادم بیزار میشه از این خواندن که یک ساعت طول میکشه پارت بار گذاری بشه نخواستیم

    ۲ هفته پیش
  • راز

    در پارت 2000

    حدس می زنم پوریا از طرف مهدیاره

    ۲ هفته پیش
  • اکرم بانو

    در پارت 190

    چه خوش تیپن همه شون

    ۲ هفته پیش
  • اکرم بانو

    در پارت 180

    فرهاد هم طبق معمول باید درد دوری بکشه چون شیرین در پی خسرو میره

    ۲ هفته پیش
  • فخری

    در پارت 990

    نویسنده جان خسته نباشی مرسی از رمان خوبت عزیزم قلمت ماندگار 🙏🏻🌹❤

    ۲ هفته پیش
  • فخری

    در پارت 840

    چی از جون این دختر میخوان گناه داره دلم به حالش سوخت. 🙏🏻😔

    ۲ هفته پیش
  • اکرم بانو

    در پارت 160

    خوبه وقتی که بالای سرش بود بیدارنشد،وگرنه قطعاسکته میکرد.. اماحالابه چه جرئتی دنبالش میدوه....

    ۲ هفته پیش
  • اکرم بانو

    در پارت 150

    خب مثل اینکه مجرم دل داد رفت...

    ۲ هفته پیش
  • اکرم بانو

    در پارت 140

    قاتل به این ریلکسی ندیده بودم... چه راحت واسه خودش میره و میاد

    ۲ هفته پیش
  • اکرم بانو

    در پارت 130

    این مجرمی ک مادیدیم اگه برگرده فک کردی فرصت پیدامیکنی چاقو رو برداری🫣😉

    ۲ هفته پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.