رمان توپاز آبی به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
دو داستان در یک رمان...
جهانیار شکوهی فرزند ارشد خانواده که سرپرستی خواهران و برادرش را عهدهدار است و دغدغهی مشکلاتشان را دارد. عاشق دختری به نام شمیم میشود که نویسنده است و رمان « توپاز آبی» داستان دلدادگی جیران و اردشیر در سالهایی دور و دههی چهل خورشیدی را روایت کرده است.
جهانیار برای رسیدن به شمیم، با مشکلاتی مواجه میشود که...
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
شیوا محمدی
در پارت 7400به قدری برام جالبه که دوست دارم تا آخر بخونمش
۳ ماه پیششیوا
۴۴ ساله 00جالبه دوستش دارم مخصوصا که پارتهاش هم طولانیه
۴ ماه پیشدنیا
در پارت 500عالی بود
۹ ماه پیشآروشا
در پارت 100عالی بود
۱۰ ماه پیشمهنا
در پارت 200عالیه رمانش🤍🤍
۱۰ ماه پیشحدیث
در پارت 100بد نیست
۱۰ ماه پیش...
در پارت 400عالی
۱۰ ماه پیشماهرخ
در پارت 13400زیبا بود خسته نباشی نویسنده جان . جالب بود دو داستان در یک رمان
۱۱ ماه پیشاذر
در پارت 200مثل همیشه رمانش عالیه
۱۱ ماه پیشآمینا
در پارت 13400رمان قشنگی بود در اصل دوتا رمان بود مرسی بابت قلم زیبات
۱۲ ماه پیشفاطمه
00خیلی قشنگه
۱۲ ماه پیشحنانه
در پارت 13400رمان قشنگی بود خسته نباشید
۱۲ ماه پیشحنانه
در پارت 13310فرشته روانی بود واقن اخه اون وسط ب جانان دیگ چیکار داشت
۱۲ ماه پیشحنانه
در پارت 8100تااینجا رمان داستان جیران خیلی جذاب و روان بود واقعا خسته نباشید ولی کاش تو ژانر رمان بنویسید ک غمگینه
۱۲ ماه پیش
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
سحر
۳۴ ساله در پارت 13400خیلی خیلی قشنگ بود واقعا لذت بردم دوست نداشتم تموم بشه مرسی از این رمان قشنگ البته دبل رمان😁😍😍😍😍😍😍😍