رمان فانتزی دانلود رمان
جدیدترین رمان های فانتزی در دنیای رمان
قدمت ایران به پنج هزار سال پیش باز میگردد، تئوریهایی باب وجود جادو، اهرمن، موجودات جادویی همچون سیمرغ وجود دارد که اگر واقعی باشند دنیا دگرگون خواهد شد، و اما چطور باید فهمید؟ این رمان دقیقا قصد دارد این تئوری را برای شما اثبات کند، البته با چاشنی عشق و حقیقت ولی لطفا هیچچیز را باور نکنید زیرا یکهو همهچیز تمام میشود.
_بابابزرگم یه کتاب فروشی قدیمی داشت، عادت داشتم هر روز بعد از مدرسه برم اونجا و به قفسه های کهنه و چوبی مغازه اش تکیه بدم و دیو و دلبر و بخونم. همیشه برام سوال بود،که چه طور بل عاشق دیو شد…مگه دیو زندانیش نکرده بود؟ مگه،ترسناک نبود؟ نیشخندی زد و زمزمه کرد: _هنوزم برات سواله؟ مستقیم به چشمانی زل زدم که قرار بود تا ابد همچون دیدن تصویر خودم در آینه برایم تکرار شوند: _نه…چون فهمیدم بل عاشق زندانش شده بود. سرش را کمی کج کرد: _تو ام زندانت و دوست داری ویولت؟ لبخند عمیقی زدم،خیره سیاهی عمیق زیر چشمانش زمزمه کردم: _من زندان بانم و دوست دارم!
رمان سرای سیمرغ یک رمان فانتزی است که بازبان ساده به مفاهیم بلندانسانی اشاره میکندداستان پرنده ای اسیردریک مرغدانی که عاشق آسمان وپروازاست پس مرغدانی راباسختی فراوان ترک می کندو ودرجهان بیرون ازمرغدانی باهمزیستی باسایرپرندگان سای درشناخت خوددارد.نقداوبرهرگروه دسته ویادگیری اوازسایرپرندگان سطح پروازاوراافزایش میدهد.ازنگاه روانشناسی جامعه شناسی عرفان وفلسفه شایدنوعی نگاه باشد که ریزبینی نویسنده به دنبال مطرح کردن آن است.باماهمراه باشیدتاببینیم اوج پروازادمی درقالب نمادگرایی پرندگان تاکجااوج می گیرد میتوانیدشروع به خواندن سرای سیمرغ. کنیدامانخواهیدتوانست ازآن دست بکشیدیقینادرپایان این رمان انگیزشی شمادیگرادم قبلی نخواهیدشد
بخشی از من که احتمالا برای کسی اهمیتی نداشته باشد در میان این داستانها که انگار تکهپارههایی از وجودم هستند، جمعآوری شده است. تکه پارههای ناقص و پخش و پلا که امید دارم روزی در نمای کلی انسجام پیدا کنند و شرحی از من باشند. شما هم احتمالا بتوانید در میانشان، کمی خلاقیت، قدری شوخطبعی، اندکی هیجان و اگر خوشبختترین انسان روی زمین باشم مقداری عنصر سرگرم کننده پیدا کنید و از آن لذت ببرید.
تصور کنید مجبور هستید بقیه عمرتان را درون یک جزیره سپری کنید. شما میتوانید سه چیز همراه خود ببرید، چه چیزهایی انتخاب میکنید؟
ضحای قصه ما یه کتابفروش سیاره، دنبال برادر دوقلوش، همه دخمه های شهر رو زیر پا میذاره، حتی به جنگ کارون زنگنه ای میره که دیو قصه ماست. تار و پود قصه ضحا و کارون با عشق گره می خوره؟ یا طلسم کینه های از دل تاریخ اونها رو به قعر نابودی می کشونه؟
شارلو سرزمین افسانهای که مظهر قدرتش یک الماس بود، به طرز وحشتناکی در معرض یه شبیحخون، الماس رو از دست میده. و مردم دهکده توسط نیروی شیطانی طلسم میشن ... چند نفر از افراد شجاع دهکده تصمیم میگیرن برای پیدا کردن قدرت ارزشمند سرزمین شارلو کتاب مقدس رو پیدا کنن و دست به یک جستجو بزنن...
«لحظهای صبر کن! من نیز میخواهم با تو اوج بگیرم...!» یک گروه تئاتر، در پیِ ساخت تیزری کوتاه برای کتابی از ژانر وحشت هستند. برای اجرا به یک کلیسای قدیمی میروند، اما همهچیز به طرز عجیبی پیش میرود. صدایِ بال زدن و سایهای عجیب، چهار ستون کلیسا را در بر میگیرد. دخترک داستان، ناخواسته گرفتار نیرویِ قدیمیای میشود که در وجودش سوسو میزند... و هرماس، برای احیای آن قدرت خللی عجیب در زندگی سورا ایجاد میکند.
رونیکا بعد از حل کردن معمای گردنبند به طور ناگهانی وارد دنیای پریان میشود دنیایی که تنها آدمیزاد آن سرزمین اوست. دختری که سرنوشتش شکست تاریکی ست و... بعد از مدتی او به طور اتفاقی معبد مخفی را پیدا میکند و گنجینهی خدایان، خود را به صاحب اصلیاش نشان میدهد. گنجینهای که شاید تنها امید نجات این جهان باشد. اما همه چیز به این جا ختم نمیشود چرا که او بین یک دو راهی قرار میگیرد، دو راهی که ....
رونیکا دختری به ظاهر معمولی که در مزرعه کنار مادربزرگش ساکن است. در شب تولدش گردنبندی به دستش میرسد که در همان نگاه اول انرژی عجیبی به رونیکا منتقل میشود. با اولین لمس گردنبند حال رونیکا بد شده و احساسات عجیبی او را در برمیگیرد. بعد از آن شب کابوسهای عجیبی آرامش را از او میگیرد. کابوسهایی که دختری با موهای قرمز همیشه در آن حضور دارد و رازی بزرگ را در خود پنهان کرده است...
مهوا بهخاطر حل مشکلی که هیچکس از آن خبر ندارد، ناخواسته وارد یک بازی میشود که هرچه میگذرد بر نقشهای کذاییاش در این بازی اضافه میشود. او میخواهد تا آنجا ادامه دهد که بانی این اتفاقات را پیدا کند و انتقام بگیرد اما...
راه های دانلود اپلیکیشن