رمان قانون

نویسنده : سوگل کشانی

ژانر : پلیسی، عاشقانه

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

تهمینه خرم ملقب به لیلی(Lily)، دختری ۲۷ساله است که پنج سال پیش به دلایلی از خانه فرار کرده و با دوست پسرش زندگی میکند. پنج سال را در عشق و شور و خنده ،به دور از گذشته‌ی دردناک و بی خبر از آینده‌ی خود طی میکند. و اما همه خوشی ها با به قتل رسیدن دوست‌پسرِ او، به دست خودش تمام میشود... صفحه‌ی روزگار دوباره میچرخد.دستبند به دستانِ خونین او زده میشود.شبحی همانند اسمش روی زندگی او سایه می انداز... و پلیس...برای دستگیری باندِ موادمخدر، لیلی را دستگیر میکند... سوال اینجاست...شبح کیست؟و چرا لیلی دوست پسرش را کشته است؟اصلا آیا لیلی او را کشته است؟
خواندن رمان

رمان مردمک سیاه

نویسنده : بهار کوهی

ژانر : عاشقانه، اجتماعی، روانشناسی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

به تاریکی فکر کن! به ظلمات شب، به خانه های بدون نور... به خیابان های سرد و وحشتناک، به صدا های گوش نواز و دلهره آور... به تاریکی فکر کن، به زوزوی باد... به نوازش نفست گیر نسیمِ، شب و به خرخر گربه های شبگرد... به خش خش درختان نیمه سوز و فرسوده، به تاریکی فکر کن! به... به من که در دل تاریکی، خانه کرده ام، به من فکر کن... به آغوش تاریک من! ‌
خواندن رمان

رمان عاشقانه های ماه

نویسنده : نیکو

ژانر : عاشقانه، معمایی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

مینویسم اینبار ، برای یکبار که بماند به یادگار برای روزگاران .. برای زمانی که شاید ، شاید کسی دلش خواست .. و قصه ی تلخ عشق را از زبان دخترکِ بخت برگشته بخواند! از ماهدخت ! قصه ی دلِ پر درد ماهدخت.. مینویسم نه برای خودم ..! مینوسیم به یاد تو .. به خاطر تو تا به ماند به جا ، محض ِ دل خوش کنی خودم ! به رسم دوست داشتن ، از اولین و آخرین عاشقانه هایم برات روایت کنم .. جانانم!
خواندن رمان

رمان ماه شب چهارده

نویسنده : نازنین فرهادی نسب

ژانر : عاشقانه، اجتماعی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

رویای سپید رنگِ مَهوا، به سیاه‌ترین کابوس روزگارش مبدّل شد. روح پاک او بی‌رحمانه به سمت آتش فرار کرد و قلب تپنده‌اش، توسط دیکتاتوری ظالم به اِسارت گرفته شد. مقصر مهوا نبود؛ او داخل این بازی جایی نداشت اما بی‌‌اختیار، یکی از مُهره‌های مهم این بازی شد. برای او برُد، ماندن بود و باخت، مُردن. راه و رسم این بازی را نمی‌دانست. او، خنده‌هایش دیگر از اعماق قلب سرچشمه نمی‌گرفت! خاکسترِ وجود مهوا، نزد چه‌کسی به امانت سپرده شد!؟ در دستان نامردیِ که ادّعای عاشقی می‌کرد یا در دستان مردی که از اعماق وجود، عاشق بود؟
خواندن رمان

رمان برای پایان

نویسنده : لیا عباسی

ژانر : عاشقانه، تراژدی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

برای رهایی گاهی تلاش کردن بی‌فایده است. گاهی نیازی به تلاش و نتیجه نگرفتن نیست و تو خود می‌دانی که مجبوری تسلیم بشوی. این تسلیم شدن و اطاعت کردن فقط مختص به تو نخواهد بود. این تاس به تو‌ یک شش بدهکار خواهد بود.
خواندن رمان

رمان همزاد من

نویسنده : سعید شهسواری

ژانر : عاشقانه

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

پسری در تلاطم ذهنی و زندگی با دختری آشنا می شود که زندگی او را روشن می کند ولی رازی در زندگی اش نهفته است
خواندن رمان

رمان بوی خاطرات تو

نویسنده : نازنین لونی

ژانر : عاشقانه، درام، انتقامی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

ماهرو دختری ک برای اولین بار عاشق میشه اون پسر قبول میکنه غافل از اینکه پسره میخواد فقط ثابت کنه ک هیچ دختری موندگار نیست پس برای ماهرو شروط میزاره ولی شروطش باعث نمیشه ک ماهرو ازش دست بکشه ولی ماهرو بهش میگه فقط خیانت ک میتونه منو از تو جدا کنه .. درست موقعی ک فکر میکنن همچی درست شده ی اتفاق باعث نابودی و سیاهی زندگیشون میشه..
خواندن رمان

رمان شاهدخت دو رگه

نویسنده : غزل روزبهانی

ژانر : عاشقانه، درام، مافیایی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

اِدا دختر دورگه ایه که وقتی بچه بود پدر و مادرش از هم جدا میشن ، وقتی ۱۶ سالش بود پدرش بدون توجه به علایق دخترش قلب اونو ازش گرفت و از اون یه مافیا قدرتمند ساخت تا اونو جانشین خودش کنه ، حالا ادا تو یه باند مافیاست و باید برای خودش و زندگیش تلاش کنه تا بتونه قلب سنگیشو از بین ببره
خواندن رمان

رمان در مسیر عشق

نویسنده : س.اصفهانی

ژانر : عاشقانه

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

داستان از زبان اول شخص گفته میشه...دختری که سفر زیارتی میره و در این راه اتفاقاتی براش پیش میاد که تا حالا برای کسی پیش نیومده... تا حدودی یک سری از اتفاقات داستان واقعیه و بر اساس تعریف یک مسافر زیارتی نوشته شده‌‌‌‌...عاشقانه های داستان خیلی ناب و قشنگه و البته کمی قابل پیش بینی...
خواندن رمان

رمان در هیاهوی سرنوشت

نویسنده : محدثه گنجی

ژانر : عاشقانه، ازدواج اجباری

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

عاشق که بشی چشم‌هات نابینا و گوش‌هات کور میشه، درست مثل یک فردی که نه می‌تونه چیزی ببینه و نه می‌تونه چیزی بشنوه. عاشق که میشی تمام تنت وجودش رو می‌خواد، همه تنت برای بودن کنارش له‌له میزنه. عاشقی بد دردیه اما اون درد وقتی بهت ضربه می‌زنه که بفهمی کسی که عاشقشی تو رو به بازی گرفته... خلاصه: دختری که عاشق پسری میشه، اما اون به بازی گرفته میشه. توی این راه یک فرد دنبال انتقامه، انتقامی که می‌خواد از خواهر این دختر بگیره؛ اما توی این انتقام تنها کسی که صدمه می‌بینه خود اون دختره نه خواهرش...
خواندن رمان

رمان نمی بخشمت

نویسنده : ملیکا کاظمی

ژانر : غمگین، انتقامی، معمایی، جنایی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

دلوین اعتصام، مشهورترین مدلینگ ترکیه... دختری که گذشته ی تلخی را پشت سر گذاشته... دختری از تبار درد... آتش... زخم... خشم و... انتقام... جنجالی به پا می شود... برپا کننده ی این جنجال خود اوست... اویی که همانند آهویی درنده به انتظار شکارچی هاست... همان شکارچی هایی که روحش را کشتند و جسم بی جانش را درون کویر تاریک رها کردند... و حال نمی دانند که او با افکاری شوم به انتظار آنهاست... حال تنها خدا می تواند به آنها کمک کند... خدایی که با خودِ اوست چگونه به آن درنده ها کمک می کند؟! آیا اصلاً کسی قرار است به آنها کمک کند؟!
خواندن رمان

رمان دختری از تاریکی

نویسنده : رها رادمهر

ژانر : عاشقانه، اجتماعی، همخونه ای

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

ژینا دختری از جنس درد و حسرت، پس از فرار از رنج و سختی ها، سرانجام طعم آرامش و خوشی را می چشد. اما آیا این خوشبختی دائمی است؟ چه چیزی و چه کسی ژینا را به زنی انتقام جو و کینه ای تبدیل می کند؟
خواندن رمان

رمان شب تارم

نویسنده : Setareh ☪ Heydari

ژانر : اجتماعی، غمگین، خانوادگی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

-دلم.... دلم میخاد... چی بگم؟ یعنی الان هرچی آرزو کنم برآورده میشه؟؟؟ +اره برآورده میشه. زود باش آرزو کن....... چشامو بستم و دستامو دور قاصدک حلقه کردم....... والا خداجون من آرزو زیاد دارم،،، کدومو بگم؟ بزار مهم ترش رو بگم..... خدای عزیزم،،،، آرزو میکنم، مامانم زود خوب بشه••••••به امید اینکه براورده میشه یه لبخند عمیق زدم و هم زمان دستامو روبه آسمون باز کردم،،،،،،،، قاصدک رو فوت کردم،، رقصان توی آسمون دورتر و دورتر میشد.................................................. ماکه جوانی نکردیم، یعنی وقت و حوصله اش را نداشتیم ما سرمان شلوغ بود........... خیلی شلوغ،،، به قدری فکرو مشغله روی سرمان سنگینی میکرد که درک درستی از زندگی نداشتیم.......... ماحتی کودکی هم نکردیم. چشم باز کردیم و پیر بودیم.... جوری شکستیم که زبان اعتراضمان بند آمد. ما قربانیان بدترین برههٔ تاریخ بودیم،،،،، نسل جوانی های بر باد رفته........ نسل بحران و بلاتکلیفی........... نسلی که بدون فریاد،،،،،،،،،،،،، در دل آتش زمانه سوخت............ ما کم سن و سال ترین سالمندان تاریخ بودیم.........
خواندن رمان

رمان دختر خان

نویسنده : فاطمه مرادی

ژانر : عاشقانه، طنز، تخیلی، ماجراجویی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

دختری که خیلی اتفاقی وارد یک ماجراجویی عجیب میشه. این داستان مربوط به سال ها پیشه زمانی که نه اینترنت بود و نه موبایل و همینطور هیچ وسیله نقلیه ای هم نبود جز اسب و الاغ و شتر این داستان در استان زیبای مازندران در یک روستای دورش اتفاق می فته. توی صحبت های شخصیت ها از زبان مازندرانی استفاده شده که ترجمه هم داره. شما با خوندن این داستان با یک سری اصطلاحات مازندرانی هم آشنا میشین لطفا نظراتتون رو نسبت به این داستان بگین من از انتقادات شما هم خوشحال میشم.
خواندن رمان

رمان انقضای عشقمان(جلد اول)

نویسنده : آلباتروس

ژانر : عاشقانه، معمایی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

سوت شروع زمانی زده میشه که آزمایش لیام چیزی رو اثبات می‌کنه که نباید بکنه! از تمام افراد خونواده‌اش از جمله عشق بچگیش طرد میشه و با شخصی آشنا میشه که نباید بشه! حال تمام این نبایدها بعد هشت سال چهره واقعی خودشون رو نشون میدن. چهره‌ای که باعث میشه لیام و لیدا وارد ماجرایی که ریشه‌اش قدمت چندین ساله داره، بشن.
خواندن رمان

رمان تا تلافی

نویسنده : آلباتروس

ژانر : تراژدی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

شقایق به شدت از ازدواج با احسان ناراضیه و دوستش گیتا سعی می‌کنه تا کمکش کنه و به دنبال مدرکیه تا این مرد به ظاهر آشنا رو از زندگی شقایق دور کنه. بعدها متوجه میشه احسان نیک‌نام دچار اختلال روانیه و همین بهونه‌ای میشه تا احسان رو لو بده و اون رو به تیمارستان ببرن؛ ولی احسان با فرار از اون‌جا در پی انتقام از گیتا می‌افته!
خواندن رمان

رمان آن سوی اقیانوس خطرناک

نویسنده : شری انوری

ژانر : عاشقانه، هیجانی، جنایی، مافیایی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

دیوانگیست ، با تو بودن ! با تو بودن مانند بودن در تاریکی است ، مانند اقیانوسی بی انتها که عمقش ناپیداست ... میدانم اگر با تو بمانم غرق میشوم ! اما حال که قرار است غرق شوم می خواهم با تو غرق شوم می خواهم در این تاریکی بی انتها هم قدمم تو باشی ...... تو سرمایی هستی که آتش وجودم را خاموش می کنی و من آتشی هستم که یخبندان وجودت را میسوزاند ......... و چه زیباست یک عشق ناممکن و زیبا ! ......یک عشق سمی ...... سمی که باهم می نوشیم و به مرگ لبخند می زنیم ، دست هایی که دَرهَم گِره خورده است و بدن‌هایی که دَرهَم تندیده شده است و لب هایی که مسموم شده است نمی ترسم و فرار نمی کنم ! چون تو شرور من هستی ...
خواندن رمان

رمان زادهٔ خون(قسمت دوم جنگل‌اسرار)

نویسنده : محیا.م

ژانر : عاشقانه، تخیلی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

اگرین که الفای گله ی گرگینه ای خود بود به اجبار مجبور بود که جفت خودش رو به مدت ۲۰ سال از خودش دور نگهداره...حالا بعد ۲۰ سال این دو باهم دیدار کردن اما اتفاقایی میوفته که نباید..
خواندن رمان

رمان سکوت ترجیحی

نویسنده : Lela zaree

ژانر : عاشقانه

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

به نام خدا نمیتونم رمانمو خلاصه کنم تو چند خط باید با تک تک حرکات آشنا بشید تا بفهمید چطوره مطمئنم پشیمون نمیشید از خوندنش چون خودم با اینکه نویسنده شم چندین بار خوندمش هنوزم برام جذابه اگه بعد از خوندنش با نظرم موافق بودید لطفا حمایت کنید و با نظراتتون خوشحالم کنید سکوت ترجیحی
خواندن رمان

رمان بامداد عاشقی

نویسنده : نازی کریمی

ژانر : عاشقانه، طنز

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

نفس کیـانی..دختری کہ تو شرکتی مشغول بہ کار میشہ کہ رئیس اون شرکت کسیہ کہ سال ها پیش بخاطر خیانت عشقش دور هرچی جنس مـونـثِ خـط کشیده..! حالا سامیار امیری پسری مغرور کہ رئیس اون شرکتہ دلش برای نفس میلرزه و... ولی چی میشہ بعد اعتراف بهم.. عشق قبلی سامیار برگرده و ادعا پشیمونی کنہ.؟
خواندن رمان

رمان از یک نگاه

نویسنده : هستی هاشمی

ژانر : عاشقانه، طنز

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

گاه از یک نگاه شروع می شود همه چیز همان طور که من تو را در نگاه اول دیدم و مجذوبت شدم غرق مشکی فراوان شهر چشمانت شدم دل نکندم در همان روز اول نگذاشتم بخواهی بروی!♡ .‌‌..تیکه ای از رمان... به سمت سرویس بهداشتی رفتم و صورتم و با شیر پاک کن پاک کردم و بعد آب زدم شده بودم همون دختری که با بیست و خورده ای سال سن شبیه هجده ساله هاست +اومدی دختر کوچولوی من! _نخیر بابای پیر من! آریا زد زیر و خنده +بیا چشمتو پانسمان کن دخترم ببین چه بابای دلسوزی داری‌! _اَه چندش! آریا خندید و لب زد:خوبه خودت گفتی باباتم. _من غلط کنم تو بابام باشی من بابام تک بود. +کاملا درسته من بابای بچتم. با چشمای گرد نگاهش کردم و دوست داشتم تک تک موهاشو بکنم جیغ کشیدم و آریا فهمید اوضاع خطرناکه شروع کرد دوییدن حالا اون بدو من بدو گوریل طوری میدویید که خونه به لرزه در اومده بود خسته شدم و زانو هامو گرفتم +چیشد خسته شدی مامان کوچولو؟! _من غلط کنم مامان باشم! +باشه...باشه قبول تو مامان شو من بابا میشم اصلا دست بزن داری بی عاطفه ام هستی مامان خوبی واسه بچم نمیشی من خودم مامانشم نوکرشم هستم. _آریااااا...!
خواندن رمان

رمان مجرمـان فراری

نویسنده : مهرانه عسکری

ژانر : عاشقانه

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

در این داستان ما دو شخصیت اصلی داریم. یک مجرم که با بقیه مجرم ها فرق داره و برخلاف تصور دیگران قصدش اجرای عدالته. نفر دوم، مأمور قانون ، که فکر می کنه درحال اجرای عدالت هست اما اشتباه می کند.
خواندن رمان

رمان مواج

نویسنده : ثنا کیامرادی

ژانر : عاشقانه، اجتماعی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

قصه ای که مثل دریاست. ساده اما پر از پیچ و خم و موج های پی در پی...! موج هایی که فقط خدا میدونه چه اتفاقاتی رو با خودشون به همراه دارن...! ساحل دختر پر تلاشی با گذشته‌ی عجیبه که دنبال کار می‌گرده...! همه چیز آرومه تا زمانی که یه ساختمون جدید توی شهر ساخته می‌شه. یه جای جدید پر از ایده های جدید و خاص که مثل رویا می‌مونه...! و شاید بهتر باشه به جای رویا دیدن اونارو به واقعیت تبدیل کرد...! اما قرار نیست روند زندگی ساحل آروم بمونه و کسی نمی‌دونه چه اتفاقاتی براش میفته و با چه کسایی آشنا می‌شه..! البته اون مقاوم تر از این حرفاست. پس در برابر موج های زندگیش کم نمیاره...!
خواندن رمان

رمان نیم خنده

نویسنده : زهراسادات (دلوین) آقایی

ژانر : عاشقانه، اجتماعی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

همه ی آدما برای ادامه دادن... برای شکست دادن روزای بد... برای داشتن یک تبسم دائمی... برای ریسک کردن رو زندگی... برای اعتراف به علاقه ی کسی... نیاز به امید و انگیزه دارن. چرا امید و انگیزه ی من نشی؟ چرا یک مشوق برای رسیدن به زندگی قبلیم نشی؟
خواندن رمان

رمان مرفین

نویسنده : helena Mosanna

ژانر : عاشقانه

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

یه مبارزه یه شرطبندی یه کوچه یه اسرات... اسرات دل ها و قلب ها. لقبی خاص برای مردی از جنس خشم از طرف دختری کم نظیر. هر دو مغرور و به خود مطمعن اما قلب هایشان انها رو لو میدهندو دست دلشان را اشکار میسازند. سنگ و شیشه در کنار هم میسازند؟ آری میسازند اما...
خواندن رمان

رمان قاب عکس ها قصه میگویند

نویسنده : Dina Ghasemi

ژانر : عاشقانه، طنز، خانوادگی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

معین الدین سماوات وصیت کرده و حالا نتیجه های سماوات که هر کدام سرشان به کار و مشکلات خودشان گرم است باید بیایند و شروطی را اجرا کنند تا سهم الارثشان را بگیرند کجا؟ رامسر . عمارت سماوات . باشیشه های رنگی و وارنگش با نسیم عصرگاهی پاییزیش با صندلی لندویی و درخت بیدش که با هر بادی تکان میخورد در این بین اتفاقات زیادی میفتد گریه . خنده . به یاد آوردن . خشم . حسودی . غم و.... عشق
خواندن رمان

رمان اَبرَک

نویسنده : عارفه کشیر

ژانر : عاشقانه، اجتماعی، درام

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

اَبرک و ماهک دو دختری که بعد از مرگ پدر و مادرشون وارث تمام دارایی‌هاشون شدن و هر کدوم راه جدای خودش رو رفته، ماهک ازدواج کرده و تشکیل خانواده داده و با ارث خودش و تلاش شوهرش کسب و کاری راه انداخته. اما اَبرک تو همون خونه قدیمی پدر و مادرش زندگی می‌کنه و ارثیه‌اش داره خاک می‌خوره و خرج خودش رو با ساخت زیورآلات رزینی تو خونه و فروش‌شون در میاره. ابرک یه دختر شاد و سرزنده است اما علت گوشه گیری‌اش چیه؟ شاید یه بیماری‌ای که روز به روز پیش رفت می‌کنه و...
خواندن رمان

رمان راند آخر

نویسنده : S,A

ژانر : عاشقانه، درام، معمایی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

راند آخر مبارزه را نباید بدون برنده گذاشت... راند آخر را باید برد باید پیروز شد ،حالا به هر روشی که باشد . قسمتی از رمان :به چشمان میشی رنگش نگاه کرد . انگار از این قائله لذت برد ،از باختن او در تمام بازی ها . اشک هایش را پاک کرد و در حالی که دستانش را روی زانوانش می گذاشت گفت:«بچرخ تا بچرخیم اقای سرلک ،ولی من می دونم که آخر هر کاری هم کنی برنده. خودمم ،برنده راند آخر.
خواندن رمان

رمان اندر دل ما تویی نگارا

نویسنده : ناز نویس

ژانر : ازدواج اجباری، اجتماعی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

به نام خدا یه ازدواج اجباری یه تغییر ناگهانی زندگی که زیر و رو می‌شود قلب هایی که فشرده میشوند و سرنوشت هایی که رقم میخورد در این داستان سرنوشت پر از فراز ونشیب فردین و یلدای قصه ما بهم گره خورده آیا آخر این قصه عشق است یا تنفر در روایت این داستان کنار ما باشید متشکرم
خواندن رمان

رمان قصه زندگی رها

نویسنده : تورج بهمئی

ژانر : عاشقانه

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

درباره دختر خانم معلمی است که عاشق معلم دیگری میشود که زندگی مرموزی دارد که به دلیل اختلاف با خانواده، در یک نقطه دورافتاده از شرق به تدریس مشغول است
خواندن رمان

رمان ماهانا

نویسنده : شیوا مهاجری

ژانر : عاشقانه، درام، تخیلی، ماجراجویی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

به چهره خسته اش نگاه کردم خیلی شکسته شده بود چشماش بالاخره از روی زمین برداشت و بهم نگاه کرد با دیدن چشماش لرزی توی بدنم نشست غریبه شده بود _تغییر کردی پوزخندی زد و گفت : تو از دور تماشا میکنی و من هر روز میجنگم توی این زندگی حرفاش برام گنگ بود و متوجه هیچکدوم نمی‌شدم این دفعه لبخندی زد و گفت : داستان دوست داری؟ سرم تکون دادم و آروم گفتم: آره مخصوصا از زبون تو بالاخره چشماش برق زد خوشحال از این واکنشش تکونی به خودم دادم و جوری که انگار مشتاقم منتظر موندم تا برام داستان بگه لب های خشک شده اش رو تر کرد و زمزمه وار گفت : با دقت گوش کن این داستانی متفاوته....
خواندن رمان

رمان برمودا

نویسنده : عسل کریمی

ژانر : عاشقانه، رازآلود، جنایی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

خاطره ای اتشگونه از عروسیی شوم؛ رفیقانه ای که طعمه قرار داده شد برای رسیدن به قدرت دخترکی تنها میان اتش و خون قلبی باخته شده در تنی با مغز فروخته شده چه میشود ته این قصه ی به خاکو خون کشیده شده...!؟
خواندن رمان

رمان تام و دستگاه شگفت انگیز، ج.اول

نویسنده : عبدالرضا آراسته

ژانر : تخیلی، هیجانی، ماجراجویی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

تام ،پسرک جوان قصه ،پس از یافتن دستگاهی کوچک و مرموز مقابل خانه خود ،توانایی سفر در زمان را به دست می‌آورد؛ او با استفاده از این دوست جدید و کوچک خود، سفر در زمان را تجربه کرده و به گذشته سفر می‌کند، با وقایع تاریخی به بازی می‌نشیند و در گوشه ای از سرزمین وسیع انگلستان، قوانین فضا و زمان را به چالش می کشد. اما آیا همه چیز با سفر در زمان به پایان می‌رسد؟ آیا پدیدار شدن این شیء عجیب در کنار خانه تام ،تصادفی بوده است ؟ پس از مدتی ،تام آگاه میشود که رازی مرموز در گذشته این دستگاه وجود دارد که علاوه بر خودش، خانواده و دوستانش را نیز تهدید می‌کند، او می‌فهمد که تنها شخص باقیمانده و برگزیده شده برای نجات بشریت از خطراتی است که نیروهای اهریمنی برای انسان ها به ارمغان آورده اند، او به معنای واقعی از دست میدهد تا به دست بیاورد...
خواندن رمان

رمان باوه

نویسنده : Atena.R

ژانر : عاشقانه، ازدواج اجباری، اجتماعی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

باوان دختری از تبار غم که از ریشه با ناراحت و غم عجین شده است و آیا می‌تواند از دست غم هایش رهایی یابد تا کی باید بسوزد و بسازد اما بالاخره فصل بهار خنده هایش می‌رسد و مردی از راه می‌رسد و...
خواندن رمان

رمان اقیانوس عشق

نویسنده : یاس محاوری

ژانر : عاشقانه، طنز، اجتماعی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

این رمان درمورد حال و روز پسر و دخترای عاشقِ الانمونه که توی سن کم عاشق آدم اشتباهی میشن و برای ترک نشدن هرکاری میکنن. آرامیس توی سن ۱۵ سالگی با پارسا آشنا میشه و رابطه عاشقانه رو شروع میکنن، غافل از اینکه چرخ روزگار یکسان نیست.
خواندن رمان

رمان تکرار مکرر

نویسنده : محدثه جباری

ژانر : عاشقانه، طنز، غمگین

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

زندگی پستی بلندی های زیادی داره‌..... ولی باید این پستی و بلندی رو رد کرد! هر چقدر پر دردسرعه.... ولی باید رد کرد!:)
خواندن رمان

رمان همپای فراق

نویسنده : فاطمه امیرزاده

ژانر : عاشقانه، معمایی، جنایی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

سرگرد رضا مریدی پس از روشن کردن پرونده‌ای سخت، به استراحتی طولانی مدت به قصد کمک به همسر پا به ماهش می‌رود که با شنیدن خبر آزادی مشروط «ایمان مهدوی» ، متهم ردیف اول قاچاق چای و برنج، زندگی‌اش دگرگون می‌شود. جرمی نداشت؛ اما شدتِ کینه‌ای که از این افسر به دل داشت، به اندازه‌ای بود که حاضر به آتش کشیدن تمام زندگی‌اش شد. رضا همه‌چیز را از دست داد. حتی همسرش را! حالا بعد از ۵ سال دوبارهبا قاتل زندگی‌اش روبه‌رو شده! مقدمه: سوره جدایی، هر آیه‌اش تکرار مکرر غمی‌ست که عمق آن می‌رسد به سیاهچاله‌ی نبودن‌های تو! مرگ، نامقدار است در برابر این حجم درد نبودن و رفتن و نماندن؛ اما رسالت من، بر ماندن است. پایان این سوره را با "حَفَظنا علی النار الغضب" بخوانید چرا که این جدایی وصالی به همراه دارد که بغض‌های تدفین شده را نبش قبر می‌کند و آرامش می‌دهد به چشمانی که طرح آسایش بر خود دارد. دیوان به دیوان...برگ به برگ...سطر به سطر بنویسید این حجمه‌ی پر غم را...این درد مصمم را...این بغض مکرر را! بنویسید که در قامت عشق «ترس» ممنوع است و هر کس به ترس حکم دهد، به جدایی حکم داده‌است.
خواندن رمان

رمان هناس مستر

نویسنده : بانو ستایش

ژانر : عاشقانه، مافیایی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

دختری که بازیچه دست دو رقیب میشه.. دو مرد از جنس یخ و دو دشمن که بر سر تاج و تخت شاهنشینی مافیا در جنگ اند و... با خونی که در این وسط ریخته میشود و ققنوسی که از آتش متولد میشود، داستان و نقشه ها تمام به هم میریزد و فلک اینبار به نفع دخترک زخم خورده میچرخد..
خواندن رمان

رمان چکش‌خونی

نویسنده : زینب‌خانی‌پور

ژانر : رازآلود، معمایی، جنایی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

آیا می‌شود بدون دلیل کسی را به قتل رساند؟ چگونه توانستند بچه‌ شش‌ساله را مانند عروسک خیمه شب‌بازی در دستانشان بگیرند و به ساز طمع و کینه‌ خود برقصانند؟ بچه‌‌ای که فقط به آغوش گرم خانواده‌ نیاز داشت اما روزگار هدیه‌ دیگر‌ی به او بخشید. چکشی که قرار بود جانش را بگیرد و آن را به خاک بسپارد و پرنده‌ی جدیدی را روی میز اداره پلیس قرار بدهد. جنایتی نزدیک به واقعیت، پرنده‌ایی که در آن راز قتل دو‌خانواده نمایان میشد. چکش و میخ؛ دو کلمه‌ای که بعد از قرن‌ها لرزه به تن مردمان آنجا وا می‌دارد و آن‌هارا به یاد سه‌ جسد می‌اندازد. اما، اما در این پرونده یک سوالی بی جواب باقی خواهد ماند. آن دو جسد دیگر مطعلق به چه کسانی بودنند؟
خواندن رمان

رمان لمسم نکن

نویسنده : ماهی(مهسا صفتی)

ژانر : عاشقانه

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

من تابانم. تابان درخشش جونم براتون بگه که خواهرو برادر خوبه؟البته اما ما زیادیم.خیلی زیادیم اونقدر که دلم لک بزنه برایه یکم حریم خصوصی اونقدری که دل بکنم برم جایی که تنهام اما تنهایی خوبه؟ بی پناهی؟ اینکه مجبور باشی به یه دیوونه که حتی نمیدونی چشه و مدام میگه براش جذاب نیستی پناه ببری چی؟
خواندن رمان

رمان جانان من باش

نویسنده : شکوفه فدیعمی

ژانر : عاشقانه، اجتماعی، تراژدی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

یعنی می‌شود تابستان، بشود عروس زمستان؟ یعنی می‌شود جانان قصه‌ی ما بشود عروس کوه سرد غرور؟ یعنی می‌شود دختر قصه‌ی ما وقتی از طوفان‌های بزرگ زندگی‌اش تن نحیفش شروع به لرزش کند، کسی باشد که دست‌های او را بگیرد و با گرمای دستش وجود او را سراسر گرما و آرامش کند؟ امّا چه کسی می‌تواند باور کند که کوه سرد غرور دارای دستان گرمی باشد. تقدیر چه سرنوشتی را برای دختر قصه‌ی ما رقم خواهد زد و جانان ما جنون و جانان چه کسی خواهد شد؟
خواندن رمان

رمان مافیا باز ها

نویسنده : نازی ناز

ژانر : عاشقانه

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

ندارد.
خواندن رمان

رمان مرا اندکی دوست بدار اما طولانی

نویسنده : شیما احمدنیا

ژانر : عاشقانه، اجتماعی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

داستان درموردزنی است که براثربی توجهی وتنهایی به دنیای مجازی پناه می آورد،او از جانب خانواده وشوهر محبتی ندیده وبرای پرکردن کمبود عشق وعاطفه وارددنیای مجازی میشود وبا مشکلات ومعضلات دنیای مجازی اشنا می شود واما عشق..
خواندن رمان

رمان آخرین قرار

نویسنده : مائده حاج خضر

ژانر : عاشقانه، طنز، درام

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

آرمین پسری جسور با خانواده اش که شرایط اقتصادی شان زیاد مطلوب نیست زندگی میکند و در این اثنا به دختری به نام طناز دل میبازد که از خانواده ای مرفه نشین است و با ناپدری و مادری خوشگذران زندگی میکند که قصد مهاجرت دارند...آرمین تحمل دوری از طناز را ندارد و از خانواده میخواهد تا به خواستگاری وی بروند اما خانواده که هنوز درگیر پرداخت اقساط جهیزیه دخترشان یاسمین و عروسی پسربزرگشان آرش هستند به شدت مخالفت میکنند .به خصوص که طناز را دختری خوشگزارن میدانند و معتقدند این دو خانواده به درد هم نمیخورند .مادر طناز که زنیست خوشگذران برای اینکه دخترش را از سرباز کند و فرصت بیشتری برای گشت و گذار ا همسر و عشق جدیدش داشته باد به ازدواجش رضایت میدهد. طناز که از جسارت آرمین خوشش آمده برای فرار از مشکلات خانوادگی خود و در برابر محبتهای بی دریغ آرمین در اینشرایط نامناسب بدون رضایت خانواده آرمین به عقد وی در می آید .آرمین درآمد کافی ندارد تا یک خانه رهن کند و پس اندازش تنها کفاف ول خرجی های طناز را میدهد و ناچار اورا جلوی چشمان عصبانی و حیران مادر و پدر به خانه شان می آورد و ...
خواندن رمان

رمان بادکنک قرمز

نویسنده : هلن ابراهیمی آذر

ژانر : عاشقانه، اجتماعی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

اِما دختر موقرمز داستانه که سرگرم پرداخت بدهی های پدر بزرگشه... با شروع به کار کردنش تو یه کافه در وسط پارک، کم کم با یه بادکنک فروش مرموز رو به رو میشه بادکنک فروشی که کسی زیاد باهاش همکلام نمیشه و شایعه های خوبی درموردش پخش نشده و رویارویی عجیب اِما با بادکنک فروش مرموز، شروع داستان اونها رو رقم میزنه
خواندن رمان

رمان کلید قلب من دست توست

نویسنده : صدف اسماعیل پور

ژانر : عاشقانه، درام

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

درباره دختری به اسم آیسو که بعد از اینکه بهترین رفیقشو از دست میده افسردگی میگیره و نمیتونه با این موضوع کنار بیاد و برای اینکه کمی به خودش بیاد پدرش اونو می‌فرسته پیش دوستش که تو یه شهر دیگس تا به خودش بیاد شاید عجیب باشد که چگونه تا کنون نفس میکشم اما می‌خواهم بدانی من نمینویسم تا تو بخوانی می‌نویسم که دلم آرام بگید که نمیگیرد
خواندن رمان

رمان افسانه ای از تاریکی

نویسنده : کیانا موسوی

ژانر : عاشقانه، تخیلی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

در مورد دورگه ای که برای پادشاه و بانوی سرزمین خون اشام ها موجودی ترسناک رو ازاد میکنه یک دختری از جنس وحشت و تاریکی ولی واقعا او ادم بدی است ؟!
خواندن رمان

رمان ازرده

نویسنده : Yeganeh.s

ژانر : عاشقانه، غمگین، رازآلود

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

دخترک قصه من زندگی پر ماجرایی داشتو به این مرز رسیده و با پسری اشنا میشه که اون چیزی که دخترک فک میکنه نیست..
خواندن رمان

رمان معامله عشق

نویسنده : سلنا سلیمی

ژانر : عاشقانه، رازآلود، انتقامی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

همتا که به زور با پویان ازدواج کرده بود و بهش علاقه ای نداشت کم کم سر از راز این خانواده در میاره و عاشق..
خواندن رمان

رمان هناس زئوس

نویسنده : ستایش یوسفی

ژانر : عاشقانه، درام، هیجانی، اکشن، مافیایی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

دختری از جنس خشت همانند تمامی فرزندان انسان و حوا.. با یک مرگ.. با یک تولد.. در میان شیاطین تبدیل به آجر محکم برای ساخت امپراطوری خونین خود می شود.. مردانی غم زده و خطرناک که دست سرنوشت آنها را به سوی درد دادن کشناده تا از درد خود بکاهند.. و مردی از جنس آتش ملقب به پسر لعنت شده شیطان که برای آلوده کردن کردن حوای زمانه خود دست به هرکاری میزند حتی آسیب رساندن به او.. داستانی از جنس درد و مرهم.. داستانی از جنس غم و شادی.. داستانی از جنس گریه و خنده.. آیا زیبای خفته در آخر به جادوگر طلسم کننده تعلق دارد یا به شاهزاده سوار بر اسب؟!
خواندن رمان

رمان انعکاس تاریکی

نویسنده : خواهران

ژانر : عاشقانه، معمایی، جنایی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

(تو آدم بد) (من دوست دارم) (تو قاتل) (من دوست دارم) (تو سرسخت) (من دوست دارم) (تو از من متنفری) (و من ازت متنفرم) داستان دختری خبرنگار که خواهرش به طرز مشکوکی دزدیده میشه و اون پرونده خواهرشوهر به دست میگیره بعد از یک هفته به اون خبر میرسه جسد سوخته خواهرش در کارخونه ای متروکه پیدا شده روزی که اون برای پیدا کردن سرنخ به کارخونه بر میگرده متوجه صدا های عجیبی درون زیرزمین..
خواندن رمان

رمان گودال بی اعتمادی

نویسنده : Mahta

ژانر : عاشقانه، مافیایی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

همه چی داشت خوب پیش میرفت تا اینکه ما اینجا گیر افتادیم این قرار بود فقط یه بازی باشه اما حالا...باید برای زنده موندن بکشی...منو ببخش شیرینی کوچولوی من...برای همه ی اون شبایی که تفنگ تو دستای من بود و چشمای قشنگت به خواب رفته بودنو نمیدیدی...من هرکاری میکنم که بتونیم باهم زنده از اینجا بریم..هرکاری...من با جون و دلم مراقبتم..توی این گودال بی اعتمادی تو هنوزم به من اعتماد میکنی...قلبم درد میگیره وقتی برای کسی که من کشتم تو توی بغلم ساعت ها گریه میکنی...امیدوارم وقتی اینو یه روزی که سالم از اینجا بیرون رفتیم فهمیدی...منو ببخشی..وقتی بچه بودم سرپرست پرورشگاه کسی که برام حکم مادریو داشت هروقت باهاش منچ بازی میکردم اگه تاس مینداختو بر حسب شانس و اقبال شیش میاورد اونو به من میداد که سریع تر جلو برمو برنده بشم...و حالا من میخوام اون شیشا رو به تو بدم..میخوام تو برنده ی این بازی باشی...حتی اگر یار من نباشی...تو همیشه اولویت من خواهی بود...قلب من
خواندن رمان

رمان اشرافی شیطون بلا

نویسنده : ش.ش

ژانر : طنز

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

داستان درباره ی دختریه که خیلی شیطونه.اما خانواده ی اشرافی داره. توی خونه باید مثل اشرافیا رفتار کنه.اما بیرون از خونه میشه همون دختر شیطون. سعی میکنه سوتی نده تا عمش متوجه نشه که نمیتونه اشرافی رفتارکنه. همیشه از مهمونیای خانوادگی فرار میکنه.اما توی یکی از مهمونی ها مجبور به شرکت کردن میشه و سوتی های زیادی میده و…
خواندن رمان

رمان دختر جنگل

نویسنده : هلیا مشیری

ژانر : عاشقانه، طنز، انتقامی، تخیلی، اکشن

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

هلیای داستان ما دختری که توی بچگی پدر مادرش را از دست داد هلیایی که اسم اون تن همرو میلرزونه دوباره برمیگرده به سرزمینش میشه همون ملکه ای که دشمنا ازش میترسن ولی ایا میتونه؟ دختر داستان ما نمیدونه که چه سرنوشتی در انتظارشه......
خواندن رمان

رمان آنها کنار من هستند

نویسنده : فائزه عیسی‌وند

ژانر : ترسناک، معمایی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

گاهی تاریکی فقط ترس نیست! گاهی جستجو است،گاهی حل معما، گاهی پیدا کردن گمشده... .
خواندن رمان

رمان رایحه ی صدای او

نویسنده : فاطمه قربانی

ژانر : عاشقانه، مذهبی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

حورا یه دختر با حیا که همش درحال فعالیته سه تا برادر غیرتی داره که خیلی رو این دختر حساسن! امان از اونروزی که حورا تنها به خونه بر میگرده..
خواندن رمان

رمان سختی دوران

نویسنده : پریسا مختابادی

ژانر : عاشقانه، اجتماعی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

درمورد دختری به اسم نگین که بعد رسیدن به عشقش مشکلاتی براش به وجود میاد...
خواندن رمان

رمان تبار عشق و نفرت

نویسنده : فاطمه چیتگران

ژانر : پلیسی، عاشقانه

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

این رمان درباره دختریه به نام شهرزاد دختری از تبار خوشی و آزادی ..کسی که در خوشی غرق شده ..کسی که مزه غم براش نا آشناست .. و ناگهان موجی از غم و سوال توی زندگیش سرازیر میشه و بین یه دو راهی سخت گیر میکنی بین دو پسر دو پسر از تبار خشم و نفرت ..!
خواندن رمان

رمان ممنون سم

نویسنده : فاطمه محمدی

ژانر : عاشقانه، اجتماعی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

داستان ما درباره دختریه که بعد از مرگ پدر مادرش به خونه عمو یش مایکل میرود....
خواندن رمان

رمان بیگناه

نویسنده : Rira

ژانر : عاشقانه، غمگین

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

خیر کننده ، خیره به بیرون نشسته ای در انتظار رسیدن به آخرین ایستگاه ؛ نتوانستم بگویَمش و چه حیف نمیدانم به کدام آدرس این شهر و برای چندمین بار این را پست خواهم کرد و پاکتِ کاهی ، چندمین تنبر را متحمل خواهد شد . . آن کتاب قهوه ای و تلخک کافه ات هنوز پیچیده شده اند میان دستانت ؟حال چشمانت رو به راه است؟یا شیشه ی دلتنگی اش فرو ریخته و مروارید مروارید به پایین غلتیدند؟ در وصفت دقایقی قلم می ایستد و جوهر بر صفحه میچکد کلمات را گم ساخته ام بانو ، به من بگو ! با این تکه گوشت منجمد در سینه ام چه کنم؟ برای چرخش این آسیاب کهنه دل سنگ ، به خون خویش می غلتند خلقی بیگناه اینجا در کنار ما باشید با بیگناه !
خواندن رمان

رمان مرگ برای تو عشق برای من

نویسنده : moon ,Sun

ژانر : عاشقانه، جنایی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

ملکه بودن حرمت داره یه ملکه هیچ وقت به چیزای کم قانع نمیشه. فقط و فقط بهترین و بالاترین چیزا… مثل بالاترین مبلغ برای کشتن یه نفر. مثل بهترین نفر برای کشتن. من یه قاتلم. یه حرفه ای که از هیچی نمیترسه، حتی از مرگ. من دومانم
خواندن رمان

رمان وای از این طوفان

نویسنده : پگاه کرمی

ژانر : عاشقانه

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

صدای همهمه پیچیده بود و من بین جمعیت بودم. لبیک گویان طواف می کردم. طواف تمام نمی شد و صدای دخترک کنار م با آن پوشش سفید و چشمهای پر از اشک برام واضح تر از همه چیز بود. با قدم هایش،قدم هایم رو تنظیم کردم و حالا به جای نقش خانه ی خدا مجذوب معصومیت چشمهای دخترک شده بودم. استغفارمی کرد؟ -خدایا ببخش!غلط کردم!کمکم کن!مجبورم به خاطر مادر پیرم!مادرم به پول احتیاج داره! کنارش دور می زدم و ذکر لب او ذکر لب من شده بود. انگار من هم استغفار می کردم. صدای دیگری در سرم پژواک کنان صدایم می زد: -سید......سید......سید
خواندن رمان

رمان الهه ی عشق

نویسنده : سیده ستایش نادری

ژانر : عاشقانه، انتقامی، معمایی، مافیایی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

عشق، چه کلمه ای زیباست کلمه ای ک زمانی در گوشت طنین انداز میشود همچون سونامی در دلت برپا میشود و زمانی ک بهش فکر میکنی سراسر وجودت از شور اشتیاق پر میشود و من، منی که از جنس غرور و لطافت بودم در چشمان تیره ای به تیرگی دریای سیاه غرق شدم همان چشمانی که شکلات هایش حرف ندارد و من از دریا زدم و دل به چشمان زلالش بستم هم اکنون که دلم عاشقی را با تمام وجودش فریاد میزند اعتراف میکنم به کسی که مرا دلبسته و عاشق پیشه ی خودش کرد عاشقتم دزد قلب من
خواندن رمان

رمان مفتخرم به آشنایی ات

نویسنده : پرواز

ژانر : پلیسی، عاشقانه

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

شخصیت پسر:شایان شمس(صاحبِ جوانِ اولین فرودگاه خصوصی ایران)بیست و هفت ساله شخصیت دختر:رویا مجد(تو محله بهش میگن رورو جیب‌بُر یه سریا هم بخاطر اخلاق بدی که داره بهش میگن رورو روانی)بیست و پنج ساله یه پسر خلبان که با یه ازدواج از پیش تعیین شده تو شرایط سختی قرار میگیره و با خیانت نامزدش از محل زندگیش دور میشه و دور از ویلای خودش، تو پایینشهر یه زندگی برای خودش میسازه که با یه دختر پایینشهری اشنا میشه و... یه کلیشه پر از عشق...داستانی که قرار بود فقط یه نقشه باشه...ولی مگه دستا چقدر میتونن همو لمس کنن و عادت نکنن؟چشما چقدر میتونن ببینن و عاشق نشن؟شایان دل میبنده به چشمای مظلوم دختری بی‌ریا و رویا قلب میده به گرمای آغوش مردی محکم و حامی...
خواندن رمان

رمان کیتسونه ی آتشین

نویسنده : معصومه خلفی

ژانر : عاشقانه، تخیلی، فانتزی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

دختری به اسم آگرین،ده سال پیش سرپرست جوونشو میفرسته زندان و بعد از آزادشدن اون متوجه میشن آگرین روح روباه داره و خطرناکه و طی حرف و نقشه ی پدر آلونزو(سرپرست آگرین) میرن ماجراجویی و حل معما که وقتی وارد شهر مرموزی میشن که میفهمن آدمای عادی نیستن و قدرت‌های قوی و ماورائی دارن و باید علیه آلفا متحد بشن و شکستش بدن.
خواندن رمان

رمان شب های تنهایی

نویسنده : نیلوفر کارگر

ژانر : عاشقانه، درام

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

گاهی تنهایی بخشی از وجود آدم میشه وقتی که میفهمی یک عمر تاوان میدهی فقط به جرم بی گناهی .
خواندن رمان

رمان رویای نیمه شب

نویسنده : پرواز جوینده

ژانر : عاشقانه، طنز، اجتماعی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

شخصیت پسر:شایان شمس(صاحبِ جوانِ اولین فرودگاه خصوصی ایران)بیست و هفت ساله شخصیت دختر:رویا مجد(تو محله بهش میگن رورو جیب‌بُر یه سریا هم بخاطر اخلاق بدی که داره بهش میگن رورو روانی)بیست و پنج ساله یه پسر خلبان که با یه ازدواج از پیش تعیین شده تو شرایط سختی قرار میگیره و با خیانت نامزدش از محل زندگیش دور میشه و دور از ویلای خودش، تو پایینشهر یه زندگی برای خودش میسازه که با یه دختر پایینشهری اشنا میشه و... یه کلیشه پر از عشق...داستانی که قرار بود فقط یه نقشه باشه...ولی مگه دستا چقدر میتونن همو لمس کنن و عادت نکنن؟چشما چقدر میتونن ببینن و عاشق نشن؟شایان دل میبنده به چشمای مظلوم دختری بی‌ریا و رویا قلب میده به گرمای آغوش مردی محکم و حامی...
خواندن رمان

رمان اروما

نویسنده : اقلیما فرنگی

ژانر : عاشقانه، اجتماعی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

قصه، قصه‌ی اِروماییست که نامش برعکس شده کلمه عشق در لغت اسپانیا است. دختری که نامش بوی عشق می‌دهد اما، عشق واقعی را باور ندارد. دختری که برای رسیدن به رویایش، هر کاری میکند. رویای خوانندگی و نوازندگی دارد و برای رسیدن به آن نیاز به رهایی دارد...
خواندن رمان

رمان خانیچه

نویسنده : فاطمه کاردان

ژانر : عاشقانه، تخیلی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

دختری که داخل قوم تعصبی زندگی می‌کند که اگر برخلاف میل آن‌ها رفتار کند تهمت‌هایشان سر به فلک می‌کشد. دخترک مجنون شد ولی مانند لیلی رنج کشید اما این واقعه زمانی رخ داد که او فهمید که در روستا حوضی وجود دارد که مردم او را نفرین شده می‌دانند دخترک که دنبال هیجان بود تصمیم گرفت که از آب حوض بنوشد اما زمانی که خواست کوزه‌اش را پر کند به جای سیمای خود چهره‌ی شخص دیگری را درون حوض دید و افسون شد. آیا تصویر در حوض توهم بوده؟ او کیست که دل و جان می‌برد و قلب گرو می‌گذارد؟
خواندن رمان

رمان فریبنده

نویسنده : نازنین فرهادی نسب

ژانر : عاشقانه، اجتماعی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

این روزگار شوم سفاکانه فریبش می‌داد، اسیرِ تقدیری بود که جسم ظریف و جان لطیفش را در عمق ذلالت و سیاهی دفن می‌کرد. در دستانِ زمخت و حیله‌گری اسیر بود که توان گریز و شهامت عقب نشینی از این حصارِ خونین را نداشت، نگاه گرسنه‌ی اطرافیان وجودش را به گودالِ مخوف مرگ سپرد و این دوئل کشنده را آغاز کرد. برای او بُرد ماندن بود و باخت مُردن. باید می‌ماند و باید می‌دید، باید می‌ایستاد و باید می‌شنید. باید می‌کشت تا می‌زیست. جریانِ تند این دریاچه‌ی گدازه‌، عشق را نیز با خود به ارمغان آورد. مابین گناهکارانی درّنده زنجیر شده بود و نمی‌دانست معصومیت خود را به چه کسی هدیه دهد؟ حتی یک قدم اشتباه‌ را گلوله‌ای می‌دانست که به مغزش شلیک می‌شد.
خواندن رمان

رمان چشم ها گواه اند

نویسنده : عسل ریاضیان

ژانر : عاشقانه، درام

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

بغض تازیانه‌ای شد و به جانش نیش زد؛ منفورترین لحظه‌ی زندگی‌اش، هر آینه برایش تداعی شد و وجودش را از آرامشی تصنعی زدود. نمی‌توانست چشم ببندد و فراموش کند، باید زخم‌هایش را از نو ضدعفونی و باندِ پیچیده شده‌ی چرکش را تعویض می‌کرد و حال کسی درست در سردترین شب ممکن می‌آید، او می‌آید و التیام‌بخش دردها می‌شود و زخم‌هایش را با لمسِ دستانِ تنومندش، به فراموشی می‌سپارد.
خواندن رمان

رمان اسیر در مرداب

نویسنده : عاطفه نقدی

ژانر : پلیسی، عاشقانه

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

افسون و فرهاد، عموزاده‌هایی که دست تقدیر اون‌ها رو از هم دور انداخته. افسون، فروخته شده به یه باند خلافکار و فرهاد، یه پلیس همه فن حریف... اون‌ها بدون اینکه بدونن، ناخواسته روبه‌روی هم قرار گرفتن؛ اما یه اتفاق باعث می‌شه همه‌چیز تغییر کنه. چه اتفاقی اون‌ها رو سر راه هم قرار می‌ده؟ بالاخره فرهاد می‌فهمه که افسون دخترعموشه یا نه؟ واکنش افسون به این موضوع چی می‌تونه باشه؟
خواندن رمان

رمان چون دخترم

نویسنده : یاسمن‌.میم.ضاد

ژانر : عاشقانه، درام

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

دختر بعضی وقت‌ها خوبه که یه رابطه هایی رو تموم کنی. خوبه که دوست چندین ساله رو کنار بذاری. خوبه که از یه کار خسته کننده استعفا بدی. خوبه که یه روزهایی رو فقط استراحت کنی. خوبه که از شهر قدیمیت فاصله بگیری. خوبه که کشورت رو برای همیشه ترک کنی. خوبه که برای آرامشت خیلی از خیلی چیزا دل بکنی؛ چون هیچ‌وقت هیچ چیز اونقدر گرانبها نیست که به قیمت از دست رفتن آرامشت تموم بشه کاش منم می تونستم برگردم به عقب به خودم یاد آوری کنم که؛ باید بلند حرف بزنی،باید دادبزنی،باید به خودت افتخار کنی به خودم یاد آوری میکردم که زیبا وبی نقصم و درست همینجا باید بدونی می تونی زیبا وبی نقص باشی وهرچیز رو که می خوای داشته باشی یاسمن.میم.ضاد
خواندن رمان

رمان رسوایی عشق اشتباهی

نویسنده : مبینا کامرانی

ژانر : عاشقانه، طنز، اجتماعی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

همه چیز خوب بود با اینکه مادر و پدر نداشتم ولی سلاله برای منو سهیل همه چی بود ولی همه چیز از جایی شروع شد که کمبود نداشتن پدر رو درک کردم اونجا بود که تو نگاه اول عاشق مردی جذاب شدم برخلاف ظاهری که داشت بیست سال ازم بزرگ تر بود ولی این اول ماجرا نبود.. تا خواستم این عشق یه طرفه رو دوطرفه کنم فهمیدم سلاله بارداره اونم از مردی که شده بود شاهزاده سوار بر اسب سفیده من.. ولی من سودام دست بردار نیستم برای همین تو یه تصمیم ناگهانی به عقد..
خواندن رمان

رمان اوهام وار

نویسنده : نرگس شریف

ژانر : تراژدی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

غرق شده در گرفتاری و مصیبتی روز افزون، حمایت و مراقبت از کسی بر گردنش افتاد. برای گریز از حضور منحوس فقر، چنگ به هر ریسمانی نواخت و دیده بر روی درستی و نادرستی کارهایش بست؛ گویا که از یاد برده بود حتی تکیه‌گاهی محکم مختص به خود، با وجود تکیه‌گاه بودنش ندارد! اشتباهی غیر منتظره، شقاوت را بر سر و رویش ریخت، همه از اطرافش پر کشیده و دخترکی بسمل شدن را برگزید. زندگانی، درست در کنجی از چهار دیواری نمور، به تعیشی...اوهام‌وار برایش بدل شد! *** اوهام‌وار: توهم‌وار، توهم گونه
خواندن رمان

رمان برخلاف تمام انتظارها

نویسنده : سیلورمون

ژانر : عاشقانه، جنایی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

آیریس آلن، طراح معروفی هستش که دو سال بعد از فوت نامزدش، به یک آدم جدید به اسم تونی دل می‌بنده ولی اون شخص یک فرد عادی نیست. آیریس قبل از اینکه متوجه بشه اون دقیقا کیه، دزدیده میشه و حالا تونی برای نجاتش باید سر زندگی خودش قمار کنه.
خواندن رمان

رمان آشفته احوال

نویسنده : نرگس خسروی

ژانر : عاشقانه، غمگین

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

دختری که در بدترین زمانِ ممکن چشم به این دنیا گشود و در نیمی از عمرش به زندگی‌ای دور از دیگران و محروم از کانون گرم خانواده محکوم شد. اما سرنوشتش با مرگ همسر پدرش عوض می‌شود و حال او، با ورود به خانه‌ی پدرش افرادی را می‌بیند که در حین آشنا بودن برایش غریبه‌اند، فردی که ناخواسته به او دل می‌بندد، پسر جوانی که بودن با اون اصلا ممکن نیست و دخترک برای ریشه‌کن کردن این عشق راهی راه در پیش می‌گیرد که مشخص نیست چه عاقبتی دارد. آن پسر کیست؟ دختر داستان در چه راهی قدم می‌گذارد؟ عاشقیِ اشتباهش چه سرانجامی خواهد داشت؟
خواندن رمان

رمان می خواهمت اینبار جور دیگری

نویسنده : زهرا اصغری

ژانر : عاشقانه، واقعی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

لعنتی می خواهمت این بار جور دیگری هر نفس باشی کنارم محرم و بی روسری تار و مارم کرده ای با فرم و چال گونه ات لا به لای خنده ات چنگیز را می آوری... چشم عسل! لبها عسل! پیراهنت ظرف عسل بس که شیرینی عزیزم قند بالا می بری من پر از پاییز زردم، برگریزانی کبود لحظه لحظه در دلم آغاز یک شهریوری میشوی اعضای من وقتی بنی آدم شوم آفرینش نذر چشمانت شدیدا گوهری! قبل تو هرکس که آمد خاله بازی کرد و رفت! لعنتی! میخواهمت این بار جور دیگری
خواندن رمان

رمان فروای جنگلی

نویسنده : الهه.م (محمدی)

ژانر : عاشقانه، فانتزی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

اتحادی از جنس وحشی‌گری، با گله‌ای درنده خو، فرار از قبیله را می‌طلبد. آنگاه که قانون‌شکنی و سرکشی بر همگان آشکار شود، طبیعت وحش مأمنگاه امن‌تری از قبیله خواهد بود. پس باید در آن کشمکش مرگ‌بار و تهدیدآمیز برای زنده ماندن، از عمق لطافت‌ها به گودال وحشت پناه برد و برای تسلط به درندگان خونخوار، جنگید. حال انسانی لطیف‌تر از برگ گل، میان پنجاه گله اصیل زندگی می‌کند. آرامش جنگل با خبر کوچ درنده‌های کوهستانی برهم می‌ریزد؛ درحالی‌که هیچ‌کس نمی‌داند هدف از کوچ نابهنگام چیست.
خواندن رمان

رمان آشنای من

نویسنده : نلورا

ژانر : عاشقانه، غمگین

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

صدای مرگ می آید از روز های شروع نشده از قلب های دیده نشده از سیاهی تونل از پس حس های ناتمام میان رقص جنون ادمیزاد ما بین کاغذ های مچاله شده حوالیه زمزمه ی مرگ ناله ای به گوش میرسد...؟ میشنوی!؟ صدای مرگ می اید...
خواندن رمان

رمان یوتوپیا(ژاکاو)

نویسنده : ملینا نامور

ژانر : معمایی، جنایی، مافیایی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

در میان هیاهوی پر پیچ و خم سرنوشت، نوری روشن او را وارد زندگی پر رمز و رازی کرد. زندگی‌ای که شاید ظاهرش مانند خواسته‌هایش بود. آشنایی با خانواده ی ارجمند برای او روی خوش زندگی ای بود که همیشه آرزویش را داشت. بی خبر از دسیسه هایی که سرنوشت برایش چیده بود پا به عمارت پر رمز و راز ارجمندها گذاشت و قربانی خواسته‌های شوم آن ها شد.
خواندن رمان

رمان مروارید دوست داشتنی

نویسنده : یکتا ارقبایی

ژانر : عاشقانه، طنز، تخیلی

وضعیت : درحال بررسی توسط خوانندگان و کارشناسان

داستان در مورد مروارید راد، یه دختر زیبا و شیطون که تازه فارق التحصیل شده و چون جهشی خونده ۲۱ سال بیشتر نداره و یه برادر دوقلو به اسم شروین داره که ازش ۵ دقیقه بزرگتره. دختر داستان ما یه ابر قهرمانه و شب ها با نقاب و لباس مخصوص به کمک مردم میره و این موضوع رو فقط برادرش میدونه. قدرت های این دختر از ۱۸ سالگی فعال شده و از اون موقع رنگ چشماش بنفش شده که با لنز سبز میپوشونه. حالا چرا سبز؟ چون قبل از اینکه رنگ چشماش بنفش شه چشماش سبز بوده. حتی پدر و مادرشم نمیدونن. این داستان ژانر هیجانی و تخیلی _عاشقانه داره.(وقتی او امد دلم لرزید. اوکیست؟ چشمانش مرا جادو میکند.)
خواندن رمان
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید