دوست داشتی؟
رمان عاشقانه, رمان خانوادگی, رمان درام, رمان بی تو به سر نمی شود, نویسنده مریم جاری

رمان بی تو به سر نمی شود

  • 19.9K 👁
  • 129 ❤️
  • 238 💬

داستان به طور هم‌زمان زندگی عاشقانه‌ی دو زوج به نام‌های "سیاوش و آتیه" و "مهتاب و داوود" را با محوریت روابط خانوادگی و عاطفی به تصویر می‌کشد. نقش اول داستان، سیاوش، به تازگی به ایران آمده و مدیریت یک کارگاه قالیبافی را بر عهده دارد. او بعد از سال‌ها آمده تا علاوه بر ازدواج، به وصیت پدرش هم جامه‌ی عمل بپوشاند و تنها یادگار او را تحت حمایت خود بگیرد، اما شروع روابط عاطفی‌اش با آتیه و ناسازگاری او، و اتفاقات ناگواری که به دنبال آن رقم می‌خورد، اوضاع را از کنترلش خارج کرده و شیرازه‌ی تصمیماتش را برهم می‌زند، و آغازگر مسیری می‌شود که برای هموار کردن آن کسی را ندارد جز خواهرش، مهتاب و همسر او داوود، که دوست گرمابه و گلستانش است... هم‌نشینی نزدیک و درهم تنیده شدن روابط این دو خانواده، چالش‌های شخصی‌شان را نیز به هم پیوند می‌زند و در کنار شخصیت‌های فرعی و اثرگذار دیگر، داستان را آبستن رازها و حوادثی فرای انتظار می‌کند...

بیشتر...
میتونی این رمان رو با دریافت سکه از طریق دیدن تبلیغ، رایگان بخونی!!
دریافت سکه
هنوز عضو رمان نشدی؟

برای اینکه بتونی این رمان رو بخونی باید عضو رمان بشی. پس همین الان روی دکمه زیر ضربه بزن تا درخواستت ارسال بشه.

کد عضویت داری؟

کد و وارد کن

اطلاعیه ها :

مریم جاری : ۲ روز پیش

پارت هدیه ی پنجشنبه، پارت (۹۳) با کمی تاخیر سبز و رایگان شد. فراموش کرده بودم🙈🙈🙈، عذر میخوام از دوستان... نوش نگاهتون♥️

مریم جاری : ۲ ماه پیش

🌺 با یاد و نام خدا
🌺 سلام و احترام حضور مخاطبان عزیز...

🌺 "بی تو به سر نمی شود" از آثار چاپی بنده هست که بازنویسی کامل شده و قراره در ۱۲۲ پارت حدودا ده دقیقه ای، براتون بارگذاری بشه. خوشحال میشم همراهیم کنید♥️

95
زمان ارسال این پارت

۲۰ ساعت ۳۸ دقیقه آینده

94
۳ ساعت پیش

93
۲ روز پیش

92
۲ روز پیش

2
۷۱ روز پیش

1
۷۱ روز پیش

نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • نسترن

    در پارت 9300

    سپاس فراوان بابت پارت هدیه

    دیروز
  • تارا

    در پارت 9300

    پارتهای امشب احساسمو قلقک داد و حرفای مهتاب اشکمو درآورد. آفرین بهش که این کار زیبارو کرد.عشق هرجایی باشه همیشه میتونه بهترینارو رقم بزنه...

    ۲ روز پیش
  • لیلا

    در پارت 9300

    با اینکه میدونس دیگه داوودی تو زندگیش نیست و میتتونه زندگی خوبی با محمد داشته باشه اما حاضر نشد بره تو رابطه ای که یکطرفست🥰 پارتهای امشبم مثل همیشه عالی بود خانم جاری جون

    ۲ روز پیش
  • لیلا

    در پارت 9200

    آفرین خانم جاری دمت گرم این تصمیم فقط از مهتاب عاشق برمیومدحرفای آخرشو به محمدفرزین خیلی دوست داشتم😍😍😍

    ۲ روز پیش
  • تارا.

    در پارت 9100

    خانم جاری امشب میشه دوتا پارت بزارید؟ اصلی و هدیه.ممنون.

    ۲ روز پیش
  • مریم جاری | نویسنده رمان

    چشم تارای عزیز... تو سفر هستم و کمی دسترسیم به نت ضعیفه، اگر نتم یاری کنه، اطلاعیه میزنم برای پارت هدیه

    ۲ روز پیش
  • ماهرخ

    در پارت 9100

    سلام عزیزم مثل همیشه عالی نوشتی من چند وقتی درگیر اسباب کشی بودم و اصلا وقت نکردم سمت رمان خوندن بیام اما از این رمان نمیتونستم بگذرم و خواب آلودم شده میخوندمش از بس ک برام قلمت جذابه. اما خواب الودگی اجازه نوشتن کامنت به پارت های پر احساست رو نمیداد .ممنونم از محبتت و قلم زیبات 😍😍😍😍

    ۳ روز پیش
  • طاهره

    در پارت 9020

    اره خیلی خوب میشه ولی مهتاب عاشق داود و همین طور داود هنوز مهتاب دوست داره

    ۴ روز پیش
  • مریم جاری | نویسنده رمان

    از قضا بله، این دوتا از کودکی دلباخته‌ی هم هستن

    ۳ روز پیش
  • تارا

    در پارت 9010

    کسی چه میدونه تقدیر چه بازی هایی رو رقم میزنه برای آدم..ولی ازسیاوش صبور چنین تندی ب خواهر بعید بود .

    ۴ روز پیش
  • مریم جاری | نویسنده رمان

    بله رفتارش تند بود😢 اما سیاوش داره به آب و آتش میزنه تا مبادا روزگار بدی که خواهرش داشته دوباره تکرار بشه🥺

    ۳ روز پیش
  • لیلا

    در پارت 9020

    سیاوش با این شرط کاری کرد که دیکه مادر فولادزره داوود نذاره این وصلت شکل بگیره اگر عشق منطق سرش میشد محمد خوب بود اما اون دوتا همو دوست داشتن🥲

    ۴ روز پیش
  • مریم جاری | نویسنده رمان

    امان از این رعنا خانم... بله هدف سیاوش این بود که کاری کنه برن و پشت سرشون رو نگاه نکن

    ۳ روز پیش
  • Sedi

    در پارت 9000

    الهی؛ هم همسر خوب هم فرزند بعد از اون همه سختی چقدر قشنگ♥️♥️♥️♥️

    ۴ روز پیش
  • مریم جاری | نویسنده رمان

    ببینیم مهتاب چه تصمیمی میگیره!... ممنون از همراهیتون🌺🙏

    ۳ روز پیش
  • لیلا

    در پارت 9020

    جواب سیاوش به رعناخانوم کمش بود اما دلمو خنک کرد

    ۴ روز پیش
  • مریم جاری | نویسنده رمان

    صدالبته که کمش بود

    ۳ روز پیش
  • تارا

    در پارت 9100

    خانم جاری یه فکری واسه آتیه میکنید یا ما فکری کنیم؟خداوکیلی همچنین چیزی مگه میشه!چ سرد چ بی احساس.. چ عشق پوچی .. آخ اگه مهتاب بله بگه

    ۳ روز پیش
  • طاهره

    در پارت 8910

    به نظر من شرطش اینه که داود هم خودش عقیم کنهخیلی باحال میشه

    ۵ روز پیش
  • لیلا

    در پارت 8920

    ولی خداییش فشار روانی داستان خیلی رو سیاوش جیگرم گاهی براش کباب میشه

    ۵ روز پیش
  • لیلا

    در پارت 8910

    نهههههههه.... خانم جاری انصاف نیست کاش الان فردا شب بوووود😭😭😭😭😭

    ۵ روز پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.