رمان آنلاین رمان عاشقانه رایگان: دنیایی از احساسات
دانلود رمان آنلاین و رایگان در رمان آنلاین
به رمان آنلاین خوش آمدید! بزرگترین مرجع دانلود رمان با بیش از ۲۰۰۰ رمان جدید، جذاب و پرطرفدار در ژانرهای مختلف، از رمان عاشقانه گرفته تا رمانهای تخیلی، جنایی، و فانتزی. ما در رمان آنلاین مجموعهای کامل از بهترین رمان ایرانی و رمان خارجی را برای هر سلیقهای داستان داریم! چه به دنبال رمان رایگان باشید، چه بخواهید با سکه یا حق عضویت به رمانهای VIP دسترسی سریع پیدا کنید، همهچیز اینجاست.
رمانهای بروزشده
از عمق شب
۲ ساعت پیش / پارت صد و هشتاد و هفتماستخوان بندی صورتش بیشباهت به افروز و افسانه نبود. به راحتی میشد خویشاوند بودنشان را فهمید. اندام ظریف اما قد نسبتا بلندی داشت. پیراهن بلند سیاه رنگی از جنس مخمل پوشیده و پانچوی بافتی از رویش به تن کرده بود. کلاه پانچو را به نیت شال روی سرش کشیده و صورت ظریف و کشیدهاش را با آن قاب گرف ...
خلاصه رمان
در گذشته به افروز دستدرازی شده. حالا پسرش، عطا برای انتقام گرفتن از کسانی که در گذشته به مادرش ظلم کردن، داره گذشته رو شخم میزنه و تک به تک همه رو محاکمه میکنه و از روی آدمای بد قصهی مادرش رد میشه.
گیان یعنی جان
۲ ساعت پیش / پارت بیست و چهارمهمدم با کف دست ضربهای آرام روی سرم میکوبد. - حالا خوبه تحفهای هم نیست. یه قد و قوارهای داشته باشه، یه عضلهای، یه پول و پلهای چیزی، میگم آره. شقیقههاشم که از الان داره سفید میشه. تو به چی این چسبیدی من نمیدونم. سرم را عقب میکشم و یک وری نگاهش میکنم. شالم سر میخورد و روی شانهام ...
خلاصه رمان
شیرین، دختری عاشق ادبیات کلاسیک، از کودکی شیفته وحید، همسایه بزرگترش میشود. عشقش مانند اسب تروآ، از درون او را اسیر میکند؛ او را "دیدهبان" مینامند و شیرین سالها از پشت پرده تماشایش میکند، حتی رشته تحصیلیاش را تغییر میدهد تا به او نزدیکتر شود. در خیال، در آغوش وحید است، اما در واقعیت، او همچنان دختر کوچک همسایه باقی میماند. در این میان، بحران خانواده را فرا میگیرد: داماد خانواده (احسان) ناگهان ناپدید میشود، همزمان با تولد نوهشان از روشنا، خواهر وحید. دو خانواده برای یافتن احسان و حمایت از روشنا متحد میشوند. شیرین نیز همراه وحید در این مسیر پر پیچ و خم قرار میگیرد. نزدیکی اجباری، راز عشق پنهان شیرین را برملا میکند. اما وحید با رد قاطع، دل شیرین را میشکند. او که خود را "عروس ناکام" مینامد، تصمیم میگیرد از این عشق یکطرفه رها شود؛ حتی اگر زخم وحید تا ابد در دلش بماند. شیرین میکوشد قلبش را از دام عشق بیرون کشد و شاید روزی، شیرین قصهای دیگر شود.
افول دیدگانت
۳ ساعت پیش / پارت شصت و چهارمقلب پناه نیز بهمانند طبل جنگی شروع به تپیدن کرد، این مالکیت برایش شیرین بود، کارخانهی قند در دلش راه افتاده بود و نفهمید که چطور لرز خفیفی به جان پاهایش افتاد. دخترک فروشنده با لباس زرشکی رنگ پوشیدهای به سمت پناه رفت. پناه بدون آن که آن را بپوشد پرسید: «هم سایز همین لباس تنمه؟» دخترک آ ...
خلاصه رمان
پناه دختری که در یک حادثه علاوه بر از دست دادن دیدگانش، پدرش را نیز از دست میدهد، افولی که باعث میشود او به هر چیز چنگ بزند تا زندگانیاش به قبل برگردد. در میان آن ندیدن و تاری، قاتلی مرموز سر و کلهاش پیدا میشود و زندگی پناه در خلا دهشتناکی فرو میرود. با ورود آصف اسب سرکش روزگار اندکی مانوسش میشود! اما سوال اصلی این است آیا دیدگان افول کرده دوباره بینا میشود؟ انگیزه آن قاتل مرموز چیست؟ آیا میتواند به آصف اعتماد کند و سر بر شانهاش گذاشته و با او هم قدم شود؟ در این رمان، شما شاهد همقدم شدن ترحم در کنار سنگدلی بیرحمانه خواهید بود، انتقامی که تنها با آب بخشش خاموش میشود و عشقی که تنها با رقص اعتماد ریشه میکند.
زاموفیلیا (جلد دوم مانکن نابودگر)
۷ ساعت پیش / پارت دویست و شصت و یکمردمکهایش به اطلاعات و جزئیات ویدیو رسید. تاریخ ۱۸ مهر ماه ۱۳۹۹ یک هارد و تنها یک ویدیو ای سه دقیقهای! بو دار بود. ته دلش منتظر چیز خوبی نیست. با این حال تا ویدیو آپلود نمیشد که نمیتوانست نتیجهای گرفت. با دو کلیک بر ویدیو پنل باز شد. انعکاس تصویر آن مرد را، مردمکهایش بازتاب میداد. ن ...
خلاصه رمان
داستان مانکن نابودگر پس از پنج سال ادامه یافته و در پس پردهای از حقایق وجود شاهین ارجمند، نابودگری درحال انهدام است. وند و ریشه ویرانی هماکنون محو گشته و سیاهی گلبرگ درخشان نابودگر را نمیتوان دید. خسوف گل نابودگر به اختتام خود رسیده و زیبایی گلبرگهای روشن او با قدرت نمایان شده. باید دید سرانجام، کدامین شکاف از ابلق گل نابودگر غالب خواهد گشت؟ درخشش و ستردگی گلبرگ گل؟ و یا نقاب شبگون و تاریک نابودگر بر او؟
رفاقت ممنوع (جلد سوم)
۸ ساعت پیش / پارت شصت- این پسره اسمش مهرانه، بِستی خودمه. دست به فایتش معرکهست، یه خرخون عوضیه که همش یه کتاب برای ورق زدن دستشه. مهران به ژولیدگی موهاش توی کادر دوربین نگاه میکرد؛ به گلگون سرخی روی گونهاش که نشونهی خون مردگی بود. بنظرش عجیب میاومد که همزمان یه دختر بلوند و یه پسر تیره پوست و یه پسر بور ...
خلاصه رمان
قدرت دبیرستان پسرانهی طبقهی بالا روز به روز بیشتر سایه میکشه و این سایه راهنماییهای طبقهی پایین رو بیشتر میبلعه. همهچیز به دو بخش تقسیم میشه، بهشت بالا و جهنم پایین. از بین اعلامیههایی که چهارشنبهی هر ماه از طرف بالا نشینها روی بُرد پرورشی راهنمایی چسبونده میشه، یکی از اعلامیهها عجیبترین عنوان رو داره«عضوگیری کلاب سرگرمی شین اِفاِف». عدهای کنجکاو و عدهای ترسیدن چون این خبر آنچنان که به نظر میرسه خوب نیست. در این بین توی ذهن تازهوارد پر حاشیه افکار عجیبی میگذره و اون قدرت تغییره. باید تغییر داد تا به دست آورد؛ اما اون نمیدونه چالهی پیش رو عمیقتر از افکار ذهنشه. حالا بزرگترین گره داستان دست منه، گرهی که یک سرش به زندگی خودم وصل شده. باید کلافهای این داستان رو دونهدونه از هم باز کنم تا بتونم به سر رأس قصهای برسم که آدمهای مهم زندگیم رو دور گودال عمیقی جمع کرده.
سوت پایان
۱۴ ساعت پیش / پارت چهل و پنجممهوا با مکث کوتاهی پلک بر هم زد و سرش را به پایین تکان داد. لبهای لرزانش تکان خورد و گفت: میتونی و میخوام... راحتم کن! بکش! سر سرد اسلحه را کنار شقیقهاش برد و بیآنکه آن را از صورت دخترک فاصله بدهد روی پوستش سُر داد و از کنار صورت تا زیر چانهاش برد. سرش را بالا گرفت و به چشمهایش خیره ...
خلاصه رمان
در شب جشن عروسی آرش و مهوا، دختر جوانی سراغ مهوا میآید و خودش را نامزد دوست آرش معرفی میکند. دختری که آرش گمان میکند از او کینه به دل دارد و برای انتقام آمده است. روز بعد، آرش سراغ دخترک میرود تا او را ببیند و علت آمدنش را بداند اما همه به او میگویند آن دختر چندسال پیش فوت شده است!
رمانهای رایگان دیدن همه
رمانهای سکهای دیدن همه
رمانهای حقعضویتی دیدن همه
رمانهای دوحالته (رایگان و VIP) دیدن همه
رمانهای کامل شده دیدن همه