رمان جادوی کهن جلد دوم - سحرآمیز
- به قلم فاطمه سادات هاشمی نسب
- 99 پارت
- در حال نگارش
- 27.7K 👁
- 155 ❤️
- 1.3K 💬
تمدن پنج هزار سالهی ایران سراسر از جادو نشات میگیرد. زمانی مردمان سرزمین جادو بودهایم اما چرا اکنون اثری از جادو نیست؟ به راستی دلیل سقوط جادو چه میتواند باشد؟ شاید نبرد های حماسی اهریمن و جادوگران دلیلش باشد. شاید جادوگران برخلاف داستان های خیالی اینبار قهرمان واقعیت ایران زمین نبودهاند. کسی چه میداند حقیقت چیست، شاید اهریمن هنوز هم در سایههای تاریکی بیانتها، درست کنار ما حضور دارد.
هنوز عضو رمان نشدی؟
برای اینکه بتونی این رمان رو بخونی باید عضو رمان بشی. پس همین الان روی دکمه زیر ضربه بزن تا درخواستت ارسال بشه.
کد عضویت داری؟
کد و وارد کن
اطلاعیه ها :
درود عزیزان، خبر خوشی دارم. جلد اول این مجموعه داره برای چاپ آماده میشه و باعث شادی بندست که اعلام کنم بخاطر فروش زیادش نسخه های کتاب از الان پیش فروش میشن. عزیزانی که کتاب رو میخوان همینجا توی کامنت ها اعلام کنن.
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آمنه
در پارت 992بانو تازه اومدم ولی خواهشا یک پارت الان بدید اخه نمیتوانم کسی رو حدس بزنم اخه خیلی سخت هست اما ممکنه سینا باشه بانو امشب پارت هدیه
۱۷ ساعت پیشمحدثه
0اهریمن حقیقی کیه؟ بیکران چرا نیلرام کشوند سمت چادر چیو میخواست نیلرام بفهمه؟ اون فرد تو چادر کی بود ک ترسید گفت مگه نگفتی اینجا کسی نیست؟ اون شخص کی بود ک داشت با اون یکی حرف می زد 🤔 دوتا مجهول شد اینجا ک اون افراد تو چادر کین آدم های هستن ک جاسوسی میکنن تا نه
۲۲ ساعت پیشکلثوم
0ببینید بانووو همه روگیج وگمراه کرده اید؟!
۲۳ ساعت پیشگلمغانی
در پارت 980عالی بود منم با سهیل در عجبم این همه فکر و ایده های عجیب چطوری به ذهنتان میرسد؟ تخیل حیرت انگیز شما منو می ترسونه نگران میشم یه وقت نرید توی دنیای اونا گیر کنید و به دنیای واقعی برنگردید مثل نیلرام آخه من وقتی رمان را میخونم تا ساعتها فکرم درگیره انگار در دنیای اونها وبا اونها هستم گیج و منگ میشم.
دیروز
فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان
راستش منم حسابی درگیرم با خودم. اینکه چیکار کنم، اونجا چی می گذره و اینا. کاش واقعی بود. اصلا هدفم از نوشتن این رمان همین بود، اینکه بگم واقعیه
۲۴ ساعت پیشکلثوم
در پارت 980دقیقا این شرح حال منم هست
۲۳ ساعت پیشگلمغانی
در پارت 970نیلرام این اواخر فسار گسیخته و بی بندوبار شده،یک شب تاصبح با ریوند میخوابه فردا میره خونه سینا روی تخت سینا ولو میشه😳اونوقت انتطار داره هیچ بلایی سرش نیاد،فکری بحالش بکنید کلا این دخترخیره سر پاک عوض شده دقیقا داره با دل این دومرد یه قل دوقل بازی میکنه عین خیالشم نیست،هرسه نفر یکباره از چشم افتادند
دیروز
فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان
نکته ی خوبیه. باید دید چرا اینطوری شده
۲۴ ساعت پیشگلمغانی
در پارت 970بی صبرانه منتطرم تا نیلرام جادوی آب و باور را بدست بیاره تا حقیقت را بفهمه معلوم بشه در ذهن ریوند با این رفتارهای عجیبتر(که لج من یکی را درآورده) چی میگذره😊
دیروز
فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان
ریوند انگار جنی شده واقعا
۲۴ ساعت پیشیاس
در پارت 981عالی بود ممنون، اینکه دوپارت باهم بود خیلی خوبه
۲ روز پیش
فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان
قربونت، دیگه پشتکار پیدا کردم
۲۴ ساعت پیشسهیل۲۹
در پارت 981چه مغز متفکری دارید مهربانو..تبارک الله
۲ روز پیش
فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان
مرسی مهربان، نظر لطفتون هست.
۲۴ ساعت پیشمحدثه
1آره چون اگر کلا ازبین بره خوب تو جلد سوم میخوای چجور بنویسی😂ببین چجور گمراهی ایجاد میکنی
۳ روز پیش
فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان
والا انگار توی جلد سه باید در مورد بچه هاشون بنویسم
۳ روز پیشمحدثه
0اینم جالب میشه🤣🤣 از بچه ها و نسلی ک ازشون پا میگیره
۳ روز پیش
فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان
فکر های جالبی داری ها
۲ روز پیشمحدثه
0نه اسپویل نکردی🤣من رفتم تو عمق رمان مو از ماست میکشم بیرون
۳ روز پیش
فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان
احسنت باز خوبه
۲ روز پیشمحدثه
0🤣🤣🤣 فاطمه فکرکنم باید میرفتم پلیس میشدم تو دایره جنایی قاچاقی چیزی 🤣 بی شوخی وقتی آدم چیزیو دوست داشته باشه دقتشم زیاد میشه من عاشق رمان خوندنم اونم ژانر تخیلی و تعداد محدود نویسنده میتونن واقعا خوب بنویسن خواننده جذب کنن جوری ک داستان کاملا تو ذهن آدم بمونه و لازم ب خوندن دوباره نباشه
۳ روز پیش
فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان
از این همه تعریف من ذوق مرگم باید می رفتی کاراگاه میشدی
۲ روز پیشمحدثه
0آره دقیقا اگر گفته بشه دیگه ب جلد سوم نمیرسه
۳ روز پیشمحدثه
0یک چیز ب ذهنم رسید موقعی که نیلرام داشت برمی گشت به پارسه انگار مادرش اونجا رو می شناخت و باهاش خدافظی کرد آیا مادرش جزو مردم پارسه بوده یا درگذشته ب اونجا رفته اما مادرش فراموشی نداشت آگاهی داشت ک نیلرام داره ب کجا میره علتش چیه؟ چرا میدونست؟ مادرش هم جادو داره قدرت داره؟
۳ روز پیش
فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان
نکته خوبی بود. من اطلاعی ندارم.
۳ روز پیشکلثوم
0فاطمه بانوو این فکرمنو زودتر خاموش کن لطفا.موقع کار و محل کارمم هم درگیرم باش
۳ روز پیش
فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان
اب بریزم روش خاموش بشه؟ ازم اسپویل می خوای؟ استغفرالله
۳ روز پیشکلثوم
1دقیقاوامکان داره مادرنیلرام هم پارسه رودیده باشه یااینکه سِمَت چیزی داشته ویاینکه ......
۳ روز پیش
فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان
کلیشه میشه که
۳ روز پیشآمنه
در پارت 961بانوی پارسه خواهش میکنم دل نیلرام کمی نرم شود وکاری به ریوند نداشته باشد گرچه الان زخم روح نیلرام درست و اشتباه را تشخیص نمیدهد ولی میدانم ریوند عاقل هست و کاری به ضرر نیلرام انجام نمیدهد پارت عالی
۳ روز پیش
فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان
چی باعث میشه اینقدر به ریوند اعتماد داشته باشین؟
۳ روز پیش
-
جادوی کهن جلد دوم - سحرآمیز ژانر : #عاشقانه #فانتزی #تاریخی
-
به خاطر مادرم ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
کابوس افعی جلد سوم (حسرت در شکوه) ژانر : #عاشقانه #هیجانی #معمایی #فانتزی
-
کابوس افعی جلد دوم (وحشت در تنهایی) ژانر : #عاشقانه #ترسناک #فانتزی
-
کابوس افعی جلد اول (پیشگویی در رویا) ژانر : #عاشقانه #هیجانی #فانتزی
-
جادوی کهن - جلد اول پارسه ژانر : #عاشقانه #فانتزی #تاریخی
سهیل۲۹
در پارت 991همیشه ما را در بیشترین حالت هیجانی و کنجکاوی رها میکنید🥲🥲