رمان عاشقانه پاورقی زندگی

به قلم پریبانو

پاورقی زندگی…شاید داستان زندگی همان آدمهایی است که درچند شماره پیاپی مجله وروزنامه ها به منتشرمی شود…شایدنوشتن گوشه هایی از زندگی خودمان در حاشیه دفتر خاطراتمان باشد…نمی دانم شاید منظورش زندگی ادامه دارد بدون من بدون تو… پاورقی زندگی هر چه که هست بگذار باشد مهم برداشت تو از پاورقی است. در این پاورقی زندگی می خوام زندگی دو انسان روایت کنم پسری که بخاطر یک حادثه تلخ بینایی خود را از دست می دهد و دختری که شرایط زندگی اش او را مجبور به ازدواج با این پسر می کند.…گمان نکنید بعد از یک دوره زندگی پر از نفرت وانزجار عاشق می شوند و داستان به خوبی و خوشی به پایان می رسد…زندگی فراز ونشیب هایی دارد،اگر راه درست باشد به مقصد می رسند واِلا….

رمان عاشقانه پاورقی زندگی 2

به قلم پریبانو

اگر تمایل به خوندن این رمان دارید،جلد اول رو از همین نرم افزار می تونید پیدا کنید وبخونید با همین اسم "پاورقی زندگی" جلد اول رو حتما بخونید چون نصف داستان توی جلد اول اتفاق می افته ...در جلد اول خوندید که پسری در اثر تصادف بینایی خود را از دست می دهد بعد از گذشت دو سال خانواده اش تصمیم می گیرند برای او همسری انتخاب کنند. داستان به سمتی کشیده می شود که دختری به اسم مریم سر راه او قرار می گیرد و باقی ماجرا... در جلد دوم زندگی جدید مهیار و مریم با مشکلات، شادی ها، غم واندوه مختص خودشات شروع می شود.زندگی که از نظر اطرافیانشان باید تغییر کند. نظری یکی از آن دوموافق تغییر است ونظردیگری ان است که می توان این زندگی رابه همین منوال ادامه داد.

رمان حصار تنهایی من

به قلم پریبانو

قصــه درمورد دختری به اسم آیناز که نه زیبایی افسانه ای داره که زبان زد خاص وعام باشه نه پول وثروتی که پسرا برای ازدواج با اون به صف باایستن….دختری با قیافه معمولی که تو همین جامعه زندگی میکنه….وبر خلاف تمام دخترا که عزیز کرده باباشون هستن این دختر نیست…

رمان طلوع زندگی من

به قلم پریبانو

تبدیل شدن پسری بسیار مغرور به پسری که غرور واسش بی اهمیت میشه اتفاقایی که اونو به یه ادم دیگه تبدیل میکنه...اون اتفاق از زمان دیدن چشمای جادویی شخصی شروع میشه ....این چشم ها باعث اون اتفاق میشه..... اون اتفاق چی میتونه باشه جز این که....باعث مرگ کسی که از برادرم بهت نزدیک تره... اینده پسر داستان ما چی میشه؟؟؟ تا اخر عمر توی اتش انتقام از خودش میسوزه یا این که....... و در آخر

حصار تنهایی من

به قلم پریبانو

قصــه درمورد دختری به اسم آیناز که نه زیبایی افسانه ای داره که زبان زد خاص وعام باشه نه پول وثروتی که پسرا برای ازدواج با اون به صف باایستن دختری با قیافه معمولی که تو همین جامعه زندگی میکنه وبر خلاف تمام دخترا که عزیز کرده باباشون هستن این دختر نیست باباش در کمال ناباوری ونامردی آیناز وجای بدهیش میده به طلبکارش…ومسیر زندگی این دختر از راهی باز میشه که هیچ وقت فکرش وهم نمی کرد... پایان خوش

اقبال لحظاتی پیش

دریا به اصرار هوشنگ پدر خوانده‌ی خود و به قصد جاسوسی وارد عمارتی می‌شود که دو پزشک جوان و یک پیرزن اسراآمیز به نام صنم در آن زندگی می‌کند. و این میشود آغازی دوباره برای دریا. پیرزن شروع به گفتن خاطراتش می‌کند و رازی نهان آشکار می‌گردد.

محبوبترین های هفته

دنیای رمان

+1000 رمان عاشقانه و طنز

معرفی بیش از ۱۰۰۰ رمان محبوب ایرانی خارجی و صوتی ...

ارسال روزانه بین 2 تا 4 رمان جدید به برنامه

رمان های آنلاین با پارت گذاری روزانه

با بیش از 35 ژانر مختلف برای همه سلیقه ها

یک جرعه از کتاب غرور_و_تعصب

تعداد آدم‌هایی که من واقعا دوستشان دارم زیاد نیست؛ تعداد کسانی که نظر خوبی دربارشان دارم از آن هم کمتر است "من هرچه بیشتر دنیا را می‌شناسم از آن ناراضی‌تر می‌شوم" هر روز که می‌گذرد بیشتر معتقد می‌شوم که آدم‌ها "شخصیت ناپایداری دارند" نمی‌شود روی ظواهر، لیاقت یا فهم و شعورشان حساب باز کرد! نویسنده : جین آستین

فروردین
۲۷
نقد و بررسی رمان سووشون

اکثر ما داستان سیاوش و مرگ مظلومانه اش را به احتمال زیاد شنیده و یا خوانده ایم. در سوشوون نیز با داستان یوسفاکثر ما داستان سیاوش و مرگ مظلومانه اش را به احتمال زیاد شنیده و یا خوانده ایم. در سوشوون نیز با داستان یوسف

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

در حال پارتگذاری...