دوست داشتی؟
رمان عاشقانه گرداب سرنوشت از صدیقه سادات محمدی دنیای رمان

رمان گرداب سرنوشت

  • 202.7K 👁
  • 353 ❤️
  • 216 💬

یزدان، پسری از قشر متوسط جامعه که از کودکی با پدرش و در چهارچوب‌های خاص اعتقادی او بزرگ شده است در طی اتفاقی، دلباخته‌ی دختری ثروتمند به نام سارا می‌شود و به خودش جرأت می‌دهد تا برای ابراز این علاقه پیش قدم شده و موانع را کنار بزند. اما با مخالفت شدید خانواده‌ی سارا مواجه می‌شود که در این بین پرده از رازهایی برداشته می‌شود و... از طرفی پارسا برادر سارا، که مأمور نیروی انتظامی است درگیر پرونده‌ی قتل‌های سریالی است که... ( شخصیت‌های رمان‌های « یک عمر تاوان » و « التیام » در این رمان نقش دارند و شاهد ادامه‌ی زندگی‌شان و اتفاقاتی که برایشان میفتد هستیم )

بیشتر...
میتونی این رمان رو با دریافت سکه از طریق دیدن تبلیغ، رایگان بخونی!!
دریافت سکه
هنوز عضو رمان نشدی؟

برای اینکه بتونی این رمان رو بخونی باید عضو رمان بشی. پس همین الان روی دکمه زیر ضربه بزن تا درخواستت ارسال بشه.

کد عضویت داری؟

کد و وارد کن

1
۱۲۱۴ روز پیش

2
۱۲۱۳ روز پیش

3
۱۲۱۲ روز پیش

4
۱۲۱۰ روز پیش

86
۱۰۰۹ روز پیش

87
۱۰۰۷ روز پیش

نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • Mmmmmm

    1

    نمیشه رمان رو رایگان خوند؟

    ۲ ماه پیش
  • شادان

    در پارت 870

    نویسنده عزیزم ..قلمتون فوق العاده است من هردوتا داستان فصل یک مربوط به این رمان رو خوندم و یک عمر تاوان رو خیلی خیلی بیشتر دوست داشتم و برای همین سر اتفاقاتی که برای شیدا افتاد واقعا ناراحت شدم ..نمیدونم چجوری دلتون اومد با کتایون و پارسا اینکارو کنید من که خیلی ناراحت شدم ..

    ۳ ماه پیش
  • شادان

    در پارت 440

    دلم میخواست به سوگند بگم تو خودت عجب آدمی هستی ...که اینقد راحت برای همه قضاوت میکنی..و حکم صادر میکنی ...از همون رمان قبلی هم همش از سوگند خوشم نمی اومد زیادی خودشو عاقل میدونه و محق

    ۳ ماه پیش
  • شادان

    در پارت 420

    واای چقد اینا بهم پیچیده شد..اصلا فکر نمیکردم پدر یزدان منصور باشه

    ۳ ماه پیش
  • شادان

    در پارت 240

    اون سرو صدا اینکه داشتن سعید رو آرایش میکردن جالب بود

    ۳ ماه پیش
  • شادان

    در پارت 190

    من همه روودوست دارم ولی خب شیدا و سعید رو بیشتر از همه

    ۳ ماه پیش
  • فاطمه

    0

    عالی، چجوری اینقدر قشنگ شخصیت های رمان التیام و رمان یک عمر تاوان رو به هم ربط دادی؟! 😍

    ۵ ماه پیش
  • ستایش

    در پارت 10

    چجوری دانلود کنم

    ۶ ماه پیش
  • شیدا

    در پارت 861

    حکایت محیا مث گذشته دلارام بوده ک بخاطر بعضی مسائل رفیق رو جایگزین همچیز میکنن بهمه ضربه میزنن ک نمیشه جبران کرد ایکاش آدم بتونه زودتر راه درست رو انتخاب کنه قبل پشیمونی

    ۶ ماه پیش
  • شیدا

    در پارت 170

    عااااالی😚 مثل همیشه قلم زیبا و روانی دارید پیشنهاد میدم حتما بخوونید

    ۶ ماه پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    ممنون شیدای عزیزم. خوشحال میشم با رمان جدید سوت پایان هم همراهم باشی❤🌹🙏

    ۶ ماه پیش
  • سحر

    0

    هرسه تا رمان رو بدون وقفه خوندم و لذت بردم نویسنده جان خیلی عالی بود دست مریزاد همینجوری پر قدرت ادامه بده 🥰🥰🥰🥰

    ۶ ماه پیش
  • سامیه

    در پارت 50

    عالی خیلی جالبه

    ۷ ماه پیش
  • شیما

    در پارت 80

    خیلی هیجان داره

    ۷ ماه پیش
  • شیما

    در پارت 71

    خیلیلی رمان خوب و عالییی هست دوسش دارم

    ۷ ماه پیش
  • سمیرا

    0

    سلام. درخواست عضویت دارم. عالی

    ۷ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.