دوست داشتی؟
رمان عاشقانه و واقعی زیرگذر سرمستی به قلم مهشاد لسانی

رمان زیرگذر سرمستی

  • 36.9K 👁
  • 297 ❤️
  • 1.7K 💬

عشق جنجالی و  دیوانه وار من که از نوجوانی شروع شد،به خاطر گره ای در گذشته به ورطه ی تاریکی و رازهای پنهانی می افتد که در حل کردنش عاجز مانده ام.من لیما هستم که در شهر تفلیس گرجستان به دنبال عشق دورم می گردم که ناگهانی ناپدید شده است.ما بعد از سالها به هم رسیده ایم و راز ناپدید شدن دشمن عزیزم،در گذشته ی تاریک و پر هیجانمان نهفته و به گروهکی خاص و منحرف که شبکه ای گسترده ای دارند،گره خورده. در روزهایی که میان عشق دو برادر به سختی افتاده بودم و جنجال به پا شده بود و کشمکشها و دردسرهای فراوانش تمامی نداشت.داستان من درباره ی پیچیدگی‌های عشق،خیانت، دروغ،شکست و امید است که در نوستالژی تابستانهای گرم دهه ی هشتاد تهران گم شده.

بیشتر...
میتونی این رمان رو با دریافت سکه از طریق دیدن تبلیغ، رایگان بخونی!!
دریافت سکه
هنوز عضو رمان نشدی؟

برای اینکه بتونی این رمان رو بخونی باید عضو رمان بشی. پس همین الان روی دکمه زیر ضربه بزن تا درخواستت ارسال بشه.

کد عضویت داری؟

کد و وارد کن

اطلاعیه ها :

مهشاد لسانی : ۲ ماه پیش

🖍🖍📕
سلام قشنگای من...رمان «زیرگذر سرمستی» که آنقدر دوستش دارید به زودی تموم می شه و بلافاصله از روی سایت حذف می شه!چون قرارداد داره.خیلی زود بخونید و عضو بشید که پس فردا اگر حذف شد,دلخور نشید.ببینید چندمین باره دارم می گم.چون دیگه امکان برگشت داستان نیست.🌷🌷

توجه کنید :

این یک رمان دو حالته است

یعنی به هر دو صورت رایگان و VIP پارتگذاری میشه و طبق روزهای پارتگذاری که در بالا گفته شده، پارت های رایگان و VIP قرار میگیره. ولی کسانی که حق اشتراک رمان رو پرداخت کردن و عضو رمان شدن، میتونن چندین پارت جلوتر رو بخونن .

105
زمان ارسال این پارت

۲ روز ۲۳ ساعت ۵۹ دقیقه آینده

104
۲۱ دقیقه پیش

103
۲۱ دقیقه پیش

102
۲ روز پیش

2
۱۶۲ روز پیش

1
۱۶۲ روز پیش

نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • فاطی

    در پارت 1030

    دوست دارم به پارک بروم و سوار ترن شوم تا باد بر مغزم بخورد و فکرهایم را باخود ببرد و خالی و تهی شوم

    ۲ دقیقه پیش
  • فاطی

    در پارت 1030

    نمیدانم باخودم چند چندم.در دنیای دیگری گمشده ام ودر افکار خود غوطه ورم..واژه های مغزم باهم مسابقه گذاشتند.توحید.محمدرضا.تارخ.امتحان.حزب توده.به هرکدام فکر میکنم دیگری جلو میزند همه چیز پیچیده اس..هیچ *** حالم را درک نمیکند.

    ۴ دقیقه پیش
  • شیوا

    در پارت 1021

    صدبار این پارت و خوندم چقدر قشنگ بود

    ۲ روز پیش
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    قربونت عزیزم

    ۷ ساعت پیش
  • Mrzh

    در پارت 1020

    آخ من غشششش من ضعففففف عجب پارتی بود چشمام اکلیلی شد🥹😍

    ۲۴ ساعت پیش
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    عزیزم...بازم ازین پارتا داریم...

    ۷ ساعت پیش
  • ترنم

    در پارت 1020

    ای جان دختر خجالتی من!حالا برا ی باره مشکلی نیس میگذره فراموش میشه😂

    دیروز
  • ترنم

    در پارت 1020

    معرفی میکنم کراش جدیدم جناب آقای توحید😂

    دیروز
  • اکرم بانو

    در پارت 1020

    تارخ قبلا جذاب بود،ولی بزرگترکه شدن توحید خیلی بحال شددیگه تارخ رفت کنار

    دیروز
  • اکرم بانو

    در پارت 1020

    نگفتم همه چی زیر سر این خرمالو هاست😂😂😂توحید خرمالو که میبینه هول میشه😂😂😂

    دیروز
  • مریم

    0

    نویسنده جان مرسی که آنقدر حالمونو خوب می کنی من کیف کردم با این چند پارت آخری خودااا بودن خدااا از اولشم می دونستم که شما خوب می نویسی و قراره سورپرایز شیم از اولی که رمان رو صفه آپ اومد گفتم باید قشنگ باشه خوشحالم که جز وی ای پی هستم ممنون

    دیروز
  • ستاره

    در پارت 1021

    توحید😅توچقدرهولی بچه تومجلس ختم آخه حالامثلاخواست حساب کاردستش بیادبچه راچلونده دخترم ساده لوح وبی شیله پیله🥰 بچه م بره به کی بگه این کارتوحیدا😌محمدرضام که مشکوک کشته شده دیگه چی 🤔🤔

    ۲ روز پیش
  • فاطی

    در پارت 1021

    واقعا توحید در عالم رفاقت تا هفت محمدرضا صبرش نمیرسه کار و تا بوسه برده جلو..دوست دختر آخرشم نمیخواد زنش بشه..خب از مثلث عشق محمدرضا حذف شده حتی از صفحه روزگار..بریم ببینیم باید چه کنیم کی و انتخاب کنم کدوم و جواب کنم

    ۲ روز پیش
  • فاطی

    در پارت 1021

    درختان خرمالو شاهد بودن این من را میخواهد من کسی دیگر را..چرا دنیا اینطوریه..اونیکه داری نمیخوایش اونیکه نیست و دسترسی بهش سخته خودکشی میکنی بهش برسی جالب است وقتی رسیدی دیگر نمیخواهی.خدایا نمیدانم چه کنم

    ۲ روز پیش
  • شیوا

    در پارت 1022

    توحید خدا چی کارت نکنه چقدر تو پررویی غلطایی می کنی بدبخت شدم مهشاد جون تا صب خواب این دو تا رو می بینم ک من غش کردم براشون ک به قول اکرم من برا این لات وحشی محل مردم کراش همه دنیا توحید مرسیییی ممنونم که مینویسی بازم پارت بده آزینا باشه بیشترش 😝😝😝😝😝😝

    ۲ روز پیش
  • زهرا z

    در پارت 440

    خسته نباشی نویسنده توانا 💯😘🙏😘❤️

    ۲ روز پیش
  • Mrzh

    در پارت 1011

    دستشو روی *** اش گرفت🥹

    ۴ روز پیش
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    خوب بود؟؟؟خبر نداری از پارت فردا شب پس!

    ۳ روز پیش
  • Mrzh

    در پارت 1010

    نگو ووووو که خیلی مشتاقم بخونم😍😍😍 پارت هدیه لطفا🙏

    ۳ روز پیش
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    تا فردا شب صبر داشته باش عزیزم.ازین صحنه های شیرین بیشتر خواهیم داشت...

    ۳ روز پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.