
رمان بی رویا
- به قلم الهه محمدی
- 179 پارت
- در حال نگارش
- 36.1K 👁
- 124 ❤️
- 201 💬
امیرطاها و شیدانه از سالیان دور به یکدیگر علاقهمندند و رابطهی خویشاوندی بر این عشق دامن میزند. بعد از سالها با هم ازدواج میکنند و علیرغم بهانهگیریهای شیدانه، زندگی دلچسبی دارند. شیدانه دو دوست همدورهی خودش دارد که با هم قرار میگذارند تا سالها بعد در محلی که با هم قرار گذاشتهاند، جمع شوند تا ببیند زندگی کدامیک روی خوش بیشتری دیده است. امیرطاها مربی استخر است و برای برآورده شدن نیازهای زندگیش و بلندپروازیهای شیدانه، شغل دومی هم انتخاب میکند. اتفاقهایی میافتد که امیرطاها شغل خود را از دست میدهد و زندگیشان در مسیر تازهای میافتد. شغلهای کاذب و گرفتاری امیرطاها و شیدانه باعث میشود به راه جدیدی فکر کنند. راهی که کورهراه میشود و آنها را در باتلاق زندگی و احساس میاندازد. سالها بعد وقتی دخترها در محل قرارشان جمع میشوند، دنبال آس آن بازی میگردند. نگاهشان روی کسی مینشیند که زندگیش را با عشق شروع کرد...
هنوز عضو رمان نشدی؟
برای اینکه بتونی این رمان رو بخونی باید عضو رمان بشی. پس همین الان روی دکمه زیر ضربه بزن تا درخواستت ارسال بشه.
کد عضویت داری؟
کد و وارد کن
۲ روز ۳ ساعت ۲ دقیقه آینده
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
زینب
در پارت 16100این پارت اشکمو راه انداخت دیالوگ ها و معرکه میچینید احسنت.
۶ روز پیشالهه محمدی | نویسنده رمان
عزیزم❤️
۲ روز پیشزینب
در پارت 14800خداییش دست مریزاد داری خیلی از رمان هامیچسبن به عاشق ومعشوق .متاسفانه اما چه قدر ارزشمنده که توی رمان شخصیت های متفاوت پرداخته بشن واین قطعا کار یک نویسنده ی باهوش والبته تواناست من واقعا تبریک میگم.
۶ روز پیشالهه محمدی | نویسنده رمان
ممنونم از محبتتون عزیزم ❤️
۲ روز پیشزینب
در پارت 14800کاش مردم یکم همو درک میکردن امان از سامیارها...امان از افرادی که نیمونن پای هم..الحمدلله که هستن افرادی که دلسوز همن.🥺
۶ روز پیشالهه محمدی | نویسنده رمان
واقعا
۲ روز پیشفخری
در پارت 17600ممنونم بابت رمان خوبت خانم محمدی عزیز خسته نباشی 🙏🏻❤🌹
۶ روز پیشالهه محمدی | نویسنده رمان
ممنونم از شما بانوی عزیز
۲ روز پیشزینب
در پارت 14800خداییش دست مریزاد داری خیلی از رمان هامیچسبن به عاشق ومعشوق .متاسفانه اما چه قدر ارزشمنده که توی رمان شخصیت های متفاوت پرداخته بشن واین قطعا کار یک نویسنده ی باهوش والبته تواناست من واقعا تبریک میگم.
۶ روز پیشزینب
در پارت 10400😍😍😍😍😍👏👏👏👏❤️❤️❤️
۶ روز پیشالهه محمدی | نویسنده رمان
❤️❤️❤️🌹🌹🌹
۶ روز پیشزینب
در پارت 8600خدا از زبونت بشنوه مادر تا اینجا که جگر طاها رو کباب کرده ....وای خدا کنه بدترازین نشه.
۶ روز پیشالهه محمدی | نویسنده رمان
این قصه سر دراز دارد😁
۶ روز پیشزینب
در پارت 9300وای خدا از دست این شیدانه 😔
۶ روز پیشمهسا
در پارت 800عالی
۷ روز پیشالهه محمدی | نویسنده رمان
😘❤️
۷ روز پیشزینب
در پارت 8600واییییی خدا هربار که شیدانه به دل طاها زخم میزنه من چه قدر غصه ام میشه این دیگه کیه بابا 😡
۷ روز پیشالهه محمدی | نویسنده رمان
دختر خوبی میشه 😂
۷ روز پیشمهسا
در پارت 200عالی
۷ روز پیشالهه محمدی | نویسنده رمان
❤️❤️❤️
۷ روز پیشمهسا
در پارت 100عالی بود
۷ روز پیشالهه محمدی | نویسنده رمان
ممنونم عزیزدلم
۷ روز پیشمهسا
در پارت 600عالی
۷ روز پیشمهسا
در پارت 500عالی
۷ روز پیش
-
آدرس وبسایت شخصی ثبت نشده است
-
صفحه اینستاگرام نویسنده elahe.mohamadi.e.m.58
-
آیدی تلگرامی نویسنده @eli_mohamadiiii
-
ارتباط از طریق واتس اپ ثبت نشده است.
مریم گلی
در پارت 17900بخش کل کل ودرعین حال عاشقانه های بین طاها و شیدانه رو دوست دارم ،شخصیت فاطمه خانم رو به عنوان یه مادر و مادر شوهر واقعی خیلی خیلی دوست دارم ،یه خانم عاقل ودرعین حال فداکار،خوانندها با کامنت ها شون نویسنده عزیزمون رو حمایت کنن ،ممنونم