رمان بی رویا به قلم الهه محمدی
امیرطاها و شیدانه از سالیان دور به یکدیگر علاقهمندند و رابطهی خویشاوندی بر این عشق دامن میزند. بعد از سالها با هم ازدواج میکنند و علیرغم بهانهگیریهای شیدانه، زندگی دلچسبی دارند. شیدانه دو دوست همدورهی خودش دارد که با هم قرار میگذارند تا سالها بعد در محلی که با هم قرار گذاشتهاند، جمع شوند تا ببیند زندگی کدامیک روی خوش بیشتری دیده است.
امیرطاها مربی استخر است و برای برآورده شدن نیازهای زندگیش و بلندپروازیهای شیدانه، شغل دومی هم انتخاب میکند. اتفاقهایی میافتد که امیرطاها شغل خود را از دست میدهد و زندگیشان در مسیر تازهای میافتد. شغلهای کاذب و گرفتاری امیرطاها و شیدانه باعث میشود به راه جدیدی فکر کنند. راهی که کورهراه میشود و آنها را در باتلاق زندگی و احساس میاندازد.
سالها بعد وقتی دخترها در محل قرارشان جمع میشوند، دنبال آس آن بازی میگردند. نگاهشان روی کسی مینشیند که زندگیش را با عشق شروع کرد...
میتونی این رمان رو با دریافت سکه از طریق دیدن تبلیغ، رایگان بخونی!!
دریافت سکههنوز عضو رمان نشدی؟
همین الان روی دکمه "ارسال درخواست عضویت" بزن تا درخواستت برای نویسنده ارسال بشه و نویسنده راهنماییت کنه چطور عضو رمان بشی
کد عضویت داری؟
کد و وارد کن
۱ روز ۱۳ ساعت ۵۷ دقیقه آینده
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
مریم گلی
در پارت 15600الهی بمیرم حتما داروی اشتباهی بهش زدن ،ای وای اگه بچه سقط بشه ،ای خدا ،طاها بیچاره داره حبس میکشه ،شیدانه بنده خدا درد،چقدر این پارت ها غم انگیزن ممنونم نویسنده جان 🌹♥️
۵ روز پیشمریم گلی
در پارت 15500چقدر غم انگیزه این پارت ها ،آدم نمیدونه دلش برای کی بسوزه ،ناکامی دانیال ،به حبس افتادن طاها یا شیدانه بنده خدا ،ممنونم نویسنده جان 🌹♥️
۱ هفته پیشمریم گلی
در پارت 15400آخی دانیال از دنیا رفت ؟چقدر ناراحت شدم ،بیچاره طاها ،چقدر دلم برای شیدانه سوخت ،خدا کنه بلایی سر خودش و بچش نیاد ،طاها دیگه طاقت نمیاره ،ممنونم نویسنده جان 🌹♥️
۱ هفته پیشمریم گلی
در پارت 15300این اعتیاد چه کارها که با آدم نمیکنه ،حتی از انسانیت هم شخص معتاد فاصله میگیره ،امیدوارم نتیجه عمل موفقیت آمیز بوده باشه ،حیفه تاوان کار پدر رو پسر پس بده ،ممنونم نویسنده جان مثل همیشه عالی♥️🌹
۳ هفته پیشنازنین
در پارت 100خیلی خوبه
۳ هفته پیشمریم گلی
در پارت 14900عجب حکایتی شد قضیه دانیال ،بچه بیچاره داره با مرگ دست و پنجه نرم میکنه اونوقت باباش به راحتی میگه اگه دانیال بمیره ،بلا سرتون میآرم ،واقعا چه دنیایی شده ،ممنونم نویسنده جان
۴ هفته پیشمریم گلی
در پارت 14800دلم برای طاها وشیدانه می سوزه ،الان وقتشه که حواسش جمع زن باردارش باشه ،متاسفانه دچار این مشکل شدن ،ان شاالله حل بشه ،فاطمه رو خیلی دوست دارم و متعهد بودنشو بیشتر ،ممنونم نویسنده جان
۴ هفته پیشمریم گلی
در پارت 14600الهی بمیرم برای طاها ،از یه طرف حواسش به شیداست واز طرف دیگه به وضعیت ناجور دانیال ،خدا کمکش کنه ،چقدر کل کل بین شیدا و طاها رو دوست دارم ،ممنونم نویسنده جان 🌹♥️
۱ ماه پیشفخری ۶۰ساله
00باعرض سلام و خسته نباشید خدمت شما نویسنده محترم واقعا قلمت روان و زیباست.من فکر میکنم دارم با این خانواده زندگی میکنم.عالیه عالی لذت می برم از خوندنش.قلمت پایدار خانم محمدی عزیز ❤❤🌹🌹🙏🏻🙏🏻
۱ ماه پیشمریم گلی
در پارت 12100به این میگن یه***وظیفه شناس ،ممنونم نویسنده جان
۳ ماه پیشالهه محمدی | نویسنده رمان
عزیزدلید
۱ ماه پیشمریم گلی
در پارت 12200چقدر بده عشق یه طرفه ، شیدانه باوجود عشقش به طاها می خواد بچه شو بندازه ،علیرضا توی ذهنش به بچه ها یی که میتونست با شیدانه داشته باشه فکر می کنه ،قشنگ بود ممنونم نویسنده جان
۳ ماه پیشالهه محمدی | نویسنده رمان
زنده باشید عزیزم
۱ ماه پیشمریم گلی
در پارت 12600عجب باداری پر دردسری ،رسما طاها رو به غلط کردن انداخت ،بیچاره اطرافیان که واقعا بین اونا موندن ،ممنونم نویسنده جان
۳ ماه پیشالهه محمدی | نویسنده رمان
👍👍👍👍
۱ ماه پیشمریم گلی
در پارت 13400ای خدا چقدر این طاها مهربونه ،خدا تعداد این جور مردها رو روز به روز بیشتر کنه ،ممنونم نویسنده جان
۲ ماه پیشالهه محمدی | نویسنده رمان
الهی آمین ☺️❤️
۱ ماه پیشنسترن
در پارت 13800از هردوشون خوشم میاد🤩
۲ ماه پیشالهه محمدی | نویسنده رمان
منم همینطور. ممنونم از همراهیتون عزیزم
۱ ماه پیش
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
مریم گلی
در پارت 15800تموم این داد و فریاد ها دیگه تاثیری نداره وقتی بچه سقط شد ،بیچاره طاها ،بیچاره شیدانه ،ممنونم نویسنده جان 🌹♥️