دوست داشتی؟
رمان عاشقانه

رمان بی رویا

  • 37.9K 👁
  • 125 ❤️
  • 205 💬

امیرطاها و شیدانه از سالیان دور به یکدیگر علاقه‌مندند و رابطه‌ی خویشاوندی بر این عشق دامن می‌زند. بعد از سالها با هم ازدواج می‌کنند و علی‌رغم بهانه‌گیری‌های شیدانه، زندگی دلچسبی دارند. شیدانه دو دوست همدوره‌ی خودش دارد که با هم قرار می‌گذارند تا سالها بعد در محلی که با هم قرار گذاشته‌اند، جمع شوند تا ببیند زندگی کدامیک روی خوش بیشتری دیده است. امیرطاها مربی استخر است و برای برآورده شدن نیازهای زندگیش و بلندپروازی‌های شیدانه، شغل دومی هم انتخاب می‌کند‌. اتفاق‌هایی می‌افتد که امیرطاها شغل خود را از دست می‌دهد و زندگی‌شان در مسیر تازه‌ای می‌افتد. شغل‌های کاذب و گرفتاری امیرطاها و شیدانه باعث می‌شود به راه جدیدی فکر کنند. راهی که کوره‌راه می‌شود و آنها را در باتلاق زندگی و احساس می‌اندازد. سالها بعد وقتی دخترها در محل قرارشان جمع می‌شوند، دنبال آس آن بازی می‌گردند‌. نگاهشان روی کسی می‌نشیند که زندگیش را با عشق شروع کرد..‌‌.

بیشتر...
میتونی این رمان رو با دریافت سکه از طریق دیدن تبلیغ، رایگان بخونی!!
دریافت سکه
هنوز عضو رمان نشدی؟

برای اینکه بتونی این رمان رو بخونی باید عضو رمان بشی. پس همین الان روی دکمه زیر ضربه بزن تا درخواستت ارسال بشه.

کد عضویت داری؟

کد و وارد کن

186
زمان ارسال این پارت

۲ روز ۳ ساعت ۱۱ دقیقه آینده

185
۲۱ ساعت پیش

184
۳ روز پیش

183
۵ روز پیش

2
۴۱۹ روز پیش

1
۴۱۹ روز پیش

نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • مریم گلی

    در پارت 18300

    تازه داشتم به شیدانه امیدوار میشدم ،که با این پیشنهادش به کل ازش ناامید شدم ،برای بچه خودش چه الم شنگه ای بپا کرد،الان میخواد بچه یکی دیگه رو نگهداری کنه ،واقعا دلم برای طاها می سوزه ،ممنونم نویسنده جان 🌹♥️

    ۵ روز پیش
  • فخری

    00

    عالی خسته نباشید نویسنده عزیز پایدار باشید ❤❤🌹🌹

    ۱ هفته پیش
  • مریم گلی

    در پارت 18000

    شاید اگه این اتفاق برای طاها نمی افتاد شیدانه خیلی متوجه عشق طاها به خودش نبود ،بعضی اوقات خیلی زود ،دیر میشه ،ممنونم نویسنده جان 🌹♥️🌹

    ۲ هفته پیش
  • مریم گلی

    در پارت 17900

    بخش کل کل ودرعین حال عاشقانه های بین طاها و شیدانه رو دوست دارم ،شخصیت فاطمه خانم رو به عنوان یه مادر و مادر شوهر واقعی خیلی خیلی دوست دارم ،یه خانم عاقل ودرعین حال فداکار،خوانندها با کامنت ها شون نویسنده عزیزمون رو حمایت کنن ،ممنونم

    ۲ هفته پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    ممنونم عزیزدلم از محبتتون 🌹💚

    ۲ هفته پیش
  • زینب

    در پارت 16100

    این پارت اشکمو راه انداخت دیالوگ ها و معرکه میچینید احسنت.

    ۳ هفته پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    عزیزم❤️

    ۲ هفته پیش
  • زینب

    در پارت 14800

    خداییش دست مریزاد داری خیلی از رمان هامیچسبن به عاشق ومعشوق .متاسفانه اما چه قدر ارزشمنده که توی رمان شخصیت های متفاوت پرداخته بشن واین قطعا کار یک نویسنده ی باهوش والبته تواناست من واقعا تبریک میگم.

    ۳ هفته پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    ممنونم از محبتتون عزیزم ❤️

    ۲ هفته پیش
  • زینب

    در پارت 14800

    کاش مردم یکم همو درک میکردن امان از سامیارها...امان از افرادی که نیمونن پای هم..الحمدلله که هستن افرادی که دلسوز همن.🥺

    ۳ هفته پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    واقعا

    ۲ هفته پیش
  • فخری

    در پارت 17600

    ممنونم بابت رمان خوبت خانم محمدی عزیز خسته نباشی 🙏🏻❤🌹

    ۳ هفته پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    ممنونم از شما بانوی عزیز

    ۲ هفته پیش
  • زینب

    در پارت 14800

    خداییش دست مریزاد داری خیلی از رمان هامیچسبن به عاشق ومعشوق .متاسفانه اما چه قدر ارزشمنده که توی رمان شخصیت های متفاوت پرداخته بشن واین قطعا کار یک نویسنده ی باهوش والبته تواناست من واقعا تبریک میگم.

    ۳ هفته پیش
  • زینب

    در پارت 10400

    😍😍😍😍😍👏👏👏👏❤️❤️❤️

    ۳ هفته پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    ❤️❤️❤️🌹🌹🌹

    ۳ هفته پیش
  • زینب

    در پارت 8600

    خدا از زبونت بشنوه مادر تا اینجا که جگر طاها رو کباب کرده ....وای خدا کنه بدترازین نشه.

    ۳ هفته پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    این قصه سر دراز دارد😁

    ۳ هفته پیش
  • زینب

    در پارت 9300

    وای خدا از دست این شیدانه 😔

    ۳ هفته پیش
  • مهسا

    در پارت 800

    عالی

    ۳ هفته پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    😘❤️

    ۳ هفته پیش
  • زینب

    در پارت 8600

    واییییی خدا هربار که شیدانه به دل طاها زخم میزنه من چه قدر غصه ام میشه این دیگه کیه بابا 😡

    ۳ هفته پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    دختر خوبی می‌شه 😂

    ۳ هفته پیش
  • مهسا

    در پارت 200

    عالی

    ۳ هفته پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    ❤️❤️❤️

    ۳ هفته پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.