رمان مهمیزهای سیاه به قلم آزاده دریکوندی
« به نظرم زندگی کردن با زنده بودن خیلی فرق داره! همهمون بعد هر جنایت قِسر در رفتیم تا زندگی کنیم؛ ولی نکردیم! مثلا من بابا... اگه سر و کلهی عشق توی زندگیم پیدا بشه شاید منم بتونم زندگی کنم... چی فکرمیکنی؟»
یک شرکت واسطهای که در زمینهی واردات و ترخیص کالا از گمرک فعالیت میکند؛ اما در پشت پردهی آن چه اتفاقات شومی ممکن است بیافتد؟
آوازهی دو اَبَر شرور یعنی یک پدر و پسر بیرحم میان تمام مردان مافیایی پیچیده است که میخواهند کسب و کارشان را گسترش دهند تا میان تبهکاران سری توی سرها شوند! مخالفان را به ورطهی نابودی بکشانند، خیانتکاران را مجازات کنند و مهرههای به درد بخور را به خود جذب کنند...
«دردسر تو راهه... ولی نه واسه ما!»
هشدار:
این رمان دارای صحنههای اکشن، هیجان انگیز و خشونت آمیز میباشد که به تمامی افراد توصیه نمیشود.
همچنین موزیکهای هر پارت برای پاراگرافهای خاصی هستند که زمان پلی شدن هر کدام از آنها پیش از پاراگراف مربوطه نوشته شده است.
میتونی این رمان رو با دریافت سکه از طریق دیدن تبلیغ، رایگان بخونی!!
دریافت سکههنوز عضو رمان نشدی؟
همین الان روی دکمه "ارسال درخواست عضویت" بزن تا درخواستت برای نویسنده ارسال بشه و نویسنده راهنماییت کنه چطور عضو رمان بشی
کد عضویت داری؟
کد و وارد کن
اطلاعیه ها :
⚠️چطور می شه این رمان رو خوند؟⚠️
به این طریق می تونید این رمان مافیایی رو بخونید👇🏻
روی «درخواست عضویت» بزنید یک پیام خودکار حاوی شماره حساب و هزینه ی اشتراک براتون میاد. بعد از واریز، تاریخ واریزتون رو در جواب همون پیام بنویسید و شما فورا و مستقیم عضو می شید... بعد می بینید که تمام پارت ها براتون به رنگ سبز درمیاد و بدون محدودیت می تونید رمان رو بخونید.
همچنین می تونید تاریخ واریزتون رو هم در کانال تلگرامی
Writers _online
بفرستید تا در پی وی کد عضویت دریافت کنید
ادیت ها و اطلاعیه های رمان هم در همین کانال☝️
🔴توجه🔴
رمان «مهمیزهای سیاه» فقط و فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان قابل خوندنه و اگر از سایت وارد می شید بدونید که فقط می تونید پارت های سبز رنگش رو بخونید! خرید اشتراک فقط از طریق اپلیکیشن قابل انجامه.
اپلیکیشن دنیای رمان رو می تونید از منوی سمت راست سایت دانلود کنید و یا از اپ بازار.
⚠️توجه⚠️
لطفاً نظرات خودتون رو درمورد رمان از من دریغ نکنید چون برای من منبع انرژی هستن و باعث می شه پر قدرت بنویسم. لطفا حضورتون رو در اینجا جدی بگیرید و با کامنت هاتون نشونش بدید.
تمام کامنت ها هر روزه بین ساعات ۱۱ الی ۱۲ پاسخ داده می شن و اگه سوالی دارید می تونید پاسخش رو بگیرید. لطفا نظرتون رو به هیچ عنوان خصوصی ارسال نکنید چون متاسفانه دیده و پاسخ داده نمیشن.
پس از پرداخت حق اشتراک شما کمتر از ده دقیقه ی بعد عضو می شید. عضویت شما بین ساعات ۱۲ تا ۲۴ فورا انجام میشه و اگر واریز شما در ساعاتی غیر از زمان تعیین شده باشه احتمال داره چند ساعتی معطل بشید.
امیدوارم لذت ببرید💚
«نویسنده ی رمان»
زمان پارتگذاری رایگان : 1 روز در هفته یعنی روزهای (پنجشنبه) تعداد 1 پارت به صورت خودکار رایگان میشود و میتوانید مطالعه کنید.
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آتنا
در پارت 5010کدوم بیابون میری؟چون در اون صورت منم میام😂خدایی فکر کن نیلی به سورنا بگه نه !!!🥺حیف نیست این همه قشنگ مخ زد بنده خدا....😂😂
۳ ساعت پیشZarnaz
۲۰ ساله در پارت 5000سین منم باخودت ببر منم باهات میام اگه کسی داخل زندگی نیلی باشه منم باهات میام🥺
۱ ساعت پیشZarnaz
۲۰ ساله در پارت 5000جواب چالش😍 ولی بیشتر مشتاقِ دیدن تو هستم در حال زدن ساز😍
۱ ساعت پیشآتنا
در پارت 5000برای من معجزه فقط توی نت هاییه که از ساز تو می شنوم!🤩آخ سورنا بترکی که حتی مخ منو هم زدی 😂
۳ ساعت پیشالف جیم
در پارت 5000بدم میاد نیلی هی فرار میکنه، پارتا و داستانو زیاد طولانی میکنه، دوست دارم زود تر داستان زندگی نیلی رو هم بدونم، یا عاشقی کردن این فرد خاص رو
۳ ساعت پیشالف جیم
در پارت 5000و لطفا هم بگید که ادامه اون حرفش چی بود واقعاََ مشتاق چی نیلی بود؟
۳ ساعت پیشالف جیم
در پارت 5000مشتاق رو واقعاً نمیدونم چی بگم.. دوست دارم شما که نویسنده اید بگید، دومن هم بله این تضاد رو خیلی دوست دارم چون خاصیش به همینه، سومن همه جاش بخصوص زمانی که به شیوه خاص و متفاوت خودش ابراز علاقه می کرد
۳ ساعت پیشپرنیا
در پارت 5000من اونجا رو دوست داشت داشتم که گفت نیلی 😊😊 هستم ولی بیشترمشتاق بغل کردنت 😋 من که کلا سورنا رو بهم بدن با سس میخورمش😬
۳ ساعت پیشZarnaz
۲۰ ساله در پارت 5000احتمالا عاشقت شده باشم... فکر کنم این قراره منو تو دردسر بندازه... ولی می ارزه😍فول عالی مرسی آزاده جونم خیلی پارت چسبید کلی بوس برات❤️❤️💋💋
۴ ساعت پیشZarnaz
۲۰ ساله در پارت 5000سورن چشم هاشو بست گل های آفتاب گردون تکون میخوردن و نیلی کنار کلبه وایستاده بود سورن با دوچرخه ای که نمیتونست کنترلش کنه به سمت نیلی میرفت😍
۴ ساعت پیشZarnaz
۲۰ ساله در پارت 5000جواب چالش😍 هستم! ولی بیشتر مشتاقِ با تو زندگی کردن هستم نیلی😍❤️ جواب سوال ها😍 نمیدونم جریان چی ولی این حس هارو دوست دارم😍مخصوصا وقتی چشمام رو قلبی میکنه😍🙈
۴ ساعت پیشZarnaz
۲۰ ساله در پارت 5000ولی یه قدم جلو رفتیم چون حداقل آقا سورنا برای خودش اعتراف کرد که عاشق شده😍
۴ ساعت پیشZarnaz
۲۰ ساله در پارت 5000ای جونم به به آزاده جونم سوال پرسیده دلم برای سوال هات تنگ شده بود 😍باید فکرشو میکردم این جمله رو برای خودش میگه نه نیلی🙈ولی نکردم چون کلی خوشحال شدم 😍
۴ ساعت پیشFafa
۳۰ ساله در پارت 5001سلام آزاده جون خوش قلمم سورن اصلا آدم چشم قلبی نمیکنی من که فقط از دستش حرص میخورم...و بدم میاد ازش و نیلی حیفه واسش و خوشحال شدم نیلی گفت یکی تو زندگیمه حداقل یکم سورن حرص بخوره
۴ ساعت پیشمهلا
در پارت 5000💜💜💜
۴ ساعت پیشسارا
در پارت 5000هستم ولی بیشتر مشتاق بغل کردنتم🥲
۴ ساعت پیش
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
سین
در پارت 5010وای کاش نیلی بولوف زده باشه و کسی تو زندگیش نباشه چون سر به بیابون میذارم:))))