مهمیزهای سیاه

به قلم آزاده دریکوندی

عاشقانه اکشن مافیایی

« به نظرم زندگی کردن با زنده بودن خیلی فرق داره! همه‌مون بعد هر جنایت قِسر در رفتیم تا زندگی کنیم؛ ولی نکردیم! مثلا من بابا... اگه سر و کله‌ی عشق توی زندگیم پیدا بشه شاید منم بتونم زندگی کنم... چی فکرمی‌کنی؟»
یک شرکت واسطه‌ای که در زمینه‌ی واردات و ترخیص کالا از گمرک فعالیت می‌کند؛ اما در پشت پرده‌ی آن چه اتفاقات شومی ممکن است بیافتد؟
آوازه‌ی دو اَبَر شرور یعنی یک پدر و پسر بی‌رحم میان تمام مردان مافیایی پیچیده است که می‌خواهند کسب و کارشان را گسترش دهند تا میان تبهکاران سری توی سرها شوند! مخالفان را به ورطه‌ی نابودی بکشانند، خیانتکاران را مجازات کنند و مهره‌های به درد بخور را به خود جذب کنند...
«دردسر تو راهه... ولی نه واسه ما!»
هشدار:
این رمان دارای صحنه‌های اکشن، هیجان انگیز و خشونت آمیز می‌باشد که به تمامی افراد توصیه نمی‌شود.
همچنین موزیک‌های هر پارت برای پاراگراف‌های خاصی هستند که زمان پلی شدن هر کدام از آن‌ها پیش از پاراگراف مربوطه نوشته شده است.


695
71,523 تعداد بازدید
2,861 تعداد نظر
59 تعداد پارت

میتونی این رمان رو با دریافت سکه از طریق دیدن تبلیغ، رایگان بخونی!!
دریافت سکه
هنوز عضو رمان نشدی؟

برای اینکه بتونی این رمان رو بخونی باید عضو رمان بشی. پس همین الان روی دکمه زیر ضربه بزن تا درخواستت ارسال بشه.

کد عضویت داری؟

کد و وارد کن

اطلاعیه ها :

آزاده دریکوندی : دیروز

توی وی‌آی‌پی چه خبره؟؟
ما توی وی‌آی‌پی مهمیزهای سیاه حدود ده ماه از پارت گذاری رایگان جلو تریم!!! و اونجا اتفاقات خیلی خفنی افتاده😋
برای عضویت در این رمان می‌تونید همین الان مبلغ ۶۶ هزارتومان رو به شماره حساب۶۲۸۰۲۳۱۴۸۹۲۹۱۳۳۵ به نام خود نویسنده واریز کنید و تاریخ ارسالتون رو در جواب همین پیام بفرستید و فورا عضو این رمان بشید💚

آزاده دریکوندی : ۵ ماه پیش

🔴🔴اطلاعیه شماره یک🔴🔴

چطور می شه این رمان رو خوند؟
به این طریق می تونید این رمان مافیایی رو بخونید👇🏻
1️⃣ روی «درخواست عضویت» بزنید یک پیام خودکار براتون بالا میاد که مقدار سکه مورد نیاز رو بهتون می گه و بعد از قسمت زنگوله پشتیبانی یه پیام خودکار بهتون ارسال می کنه و شما رو در جریان می ذاره که چطور پرداختتون رو انجام بدید و پس از پرداخت جمعا ۷۳ هزار سکه، شما عضو رمان خواهید شد و تمامی پارت ها براتون به رنگ سبز نمایش داده می شه.

2️⃣ می تونید مبلغ ۶۶ هزار تومان به شماره حساب زیر:
۶۲۸۰۲۳۱۴۸۹۲۹۱۳۳۵
به نام آزاده دریکوندی واریز کنید و بعد شما عضو رمان خواهید شد و تمامی پارت ها براتون به رنگ سبز نمایش داده می شن.

3️⃣ می تونید بدون پرداخت عضویت تنها هزینه ی همون یه دونه پارت رو بپردازید! هزینه ی هر پارت ۵۰۰ سکه اس که می تونید از اپلیکیشن خریداری کنید.

4️⃣ اگر به هر دلیلی مایل به پرداخت نیستید، می تونید هفته ای یک پارت از این رمان رو به صورت رایگان بخونید و با کامنت حمایتش کنید که پارت هفته ی بعدی رو هم به رایگان دریافت کنید.
🔴توجه🔴
رمان «مهمیزهای سیاه» فقط و فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان قابل خوندنه و اگر از سایت وارد می شید بدونید که فقط می تونید پارت های سبز رنگش رو بخونید! خرید اشتراک فقط از طریق اپلیکیشن قابل انجامه.
اپلیکیشن دنیای رمان رو می تونید از منوی سمت راست سایت دانلود کنید و یا از اپ بازار.

توجه کنید :

این یک رمان دو حالته است

یعنی به هر دو صورت رایگان و VIP پارتگذاری میشه و طبق روزهای پارتگذاری که در بالا گفته شده، پارت های رایگان و VIP قرار میگیره. ولی کسانی که حق اشتراک رمان رو پرداخت کردن و عضو رمان شدن، میتونن چندین پارت جلوتر رو بخونن .

59
۴ روز پیش

58
۶ روز پیش

57
۱۱ روز پیش

56
۱۳ روز پیش

2
۱۶۱ روز پیش

1
۱۶۱ روز پیش

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ایلار

    00

    چقدراین رمان به فیلم 365روز نزدیکه اونجاهم پسره مافیا بود و دختر رویاهاش و میدید و بعد به دستش اورد اما توی این رمان یکسری چیزا تغیر کرده ازاده جون راستشو بگو ازفیلما ایده میگیری؟ 😉😁

    دیروز
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    نه من این فیلمو اصلا ندیدم. اینکه پسره مافیا باشه و دختر رویاهاشو به دست بیاره که اصلا ایده خاصی نیست که مختص اون فیلم باشه😁ایده من برای این رمان فقط سیر خطی اونه که چجوری طی می‌شه🤩

    دیروز
  • آیلار

    00

    درسته اما برام جالب بود یکم بهم نزدیک بودن اونجاهم پدر پسره تیرخورد و خانواده مافیا به پسرش رسید اما اینجا منوچ زنده موند وقتی فیلمو دیدم احساس کردم برا اشنا که یادرمان شما افتادم😁

    ۶ دقیقه پیش
  • آیلار

    00

    سلام خسته نباشی چراپارت نداریم اراده جون پارت یکشنبه گذاشته نمیشه؟

    ۸ دقیقه پیش
  • Kimia

    در پارت 5900

    میگم عزیزم مطمئنی یه زنی؟ بخدا خیلی جنتلمنیییییی واااا از نصف مردای امروزی بهتریییی😂✨

    ۲۲ ساعت پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    کیییی؟؟ من؟😅

    ۵ ساعت پیش
  • گیسو کمند

    در پارت 2000

    این رمان خیلی خیلی قشنگه واقعا نویسنده ی خلاقی هستید شما آدم کیف میکنه این همه زیبایی رو توی یه قلم میبینه. هر پارت زیبایی خودشو داره و هیجانیه

    ۲۴ ساعت پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    خیلی خیلی ممنونم عزیزم🤩این نظر لطف شماست گلم امیدوارم تا انتها همینجوری ازش لذت ببری💚💚💚

    ۵ ساعت پیش
  • فاطمه

    در پارت 700

    کاش داستان اززبان دختر بود

    ۱۴ ساعت پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    زاوید دید سوم شخصه و کاراکتر اصلی داستان مرد هستش اما دختر قصه‌مون هم نقش خودش رو داره🤩

    ۵ ساعت پیش
  • Zahra

    در پارت 5800

    راستی منوچهر خان سورنو زیر نظر نداره که مثلا الان بدونه این با کسی توی ویلاست؟؟و ی چیز دیگه این دم ودستگاه کوفتی اینا مگه جانشین نمیخواد بعداز سورن😒خب چرا نمیزاره ازدواج کنه که بجه دار شه؟

    ۳ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    اولی رو منوچهر بهم اطلاعات نمیده🥲سوال دومت هم پاسخی که می‌خوام بهش بدم خارج از شرع می‌شه😁الان یه نگاه می‌ندازم بهت میگم جوابت از زبان منوچهر توی کدوم پارته

    ۳ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    و دلیل دیگه اینکه منوچهر از پرستوهای اطلاعاتی می‌ترسه! به خاطر همین توصیه می‌کنم پسرش سراغ عشق و عاشقی نره

    ۳ روز پیش
  • Zahra

    در پارت 5800

    یعنی جاسوس و پلیس واین داستانا؟؟؟؟

    ۲ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    آره.حالاحتماازطرف پلیس هم نه...پرستواطلاعاتی میتونه ازطرف هرشخص،گروه یاارگانی باشه.به خانوم های اغواگری گفته میشه که برای گرفتن اطلاعات به افرادمهم نزدیک میشن و منوچهر میترسه پسرش توی چنین دامی بیفته

    ۲ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    به خاطر همین بهش توصیه می‌کنه که در حد یه شب می‌تونی با کسی باشی اما عاشق نشو و به حریمت راه نده کسی رو😑بابای اینجوری دیدی که به پسرش پیشنهاد خاک بر سری بده؟🥴

    ۲ روز پیش
  • Zahra

    در پارت 5800

    بی شعوره دیگه اگه نبود که وضعش این نبود زن و بچه هاشو بدبخت کرده💔💔

    ۱۳ ساعت پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    توی پارت۳۶اونجایی که منوچهر و سورن دارن شطرنج بازی می‌کنن... اونجایی که سورن می‌گه شما مگه همیشه نمی‌گید که هیچ چیز خطرناک تر از یه معشوقه نیست؟!جواب منوچهر به سورن، جوابته💔

    ۳ روز پیش
  • فاطمه

    ۳۱ ساله در پارت 700

    کاش داستان اززبان یه دختر بود

    ۱۴ ساعت پیش
  • عسل

    ۱۸ ساله 00

    من رمان و تا پارتی که رایگان هست خوندم ...به معنی واقعی کلمه به وجد اومدم ....هیچ رمانی و ندیدم همچین نظراتی داشته باشه البته که تو قلم فوق العاده و تصویر سازی های شما شکی نیست

    دیروز
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    دوستان بهم لطف دارن و همیشه کامنت هاشون پر انرژیه🤩ممنونم از تو عزیزم که همراهمی. همراهی تک تک شما باعث افتخاره💚💚💚

    دیروز
  • مهلا

    00

    چجوری حق اشتراک باید بپردازیم ؟

    دیروز
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    حق اشتراک فقط از طریق اپلیکیشن قابل انجامه. اگه برنامه رو ندارید حتما نصبش کنید و صفحه‌ی رمان رو از اونجا باز کنید و از اونجا روی ارسال درخواست عضویت بزنید تا راهنمایی بشید💚

    دیروز
  • Zahra

    00

    ممکنه بابای نیلی هم تو کار خلاف باشه؟؟؟

    ۲ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    من از کجا بدونم عزیزم😉😌

    ۲ روز پیش
  • آتنا

    00

    یعنی چی که به همه مون میگی نمیدونم؟؟🤣🤣🤣🤣🤣🤣تو ندونی کی بدونه؟؟🥲

    ۲ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    مجبورم😂

    دیروز
  • مهشید

    00

    بچه ها واقعا واقعا میگم ! مهمیزها رو از دست ندید هر کی نخونده بخونه چون فوق العادس واقعا محشره عاشقانه اش توی هیچ رمانی پیدا نمیشه و حتی مافیاییش هم واقعا نفس آدمو حبس میکنه . نخونید ضرر کردید

    ۳ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ممنونم ازت عزیزم. این نظر لطف شماست و من امیدوارم تا آخرین پارت همینقدر براتون دوست داشتنی باشه🤩💚💚

    ۲ روز پیش
  • نسرین

    در پارت 100

    از همین پارت اول معلومه که نویسنده قلم پخته ای داره خیلی خوبه

    ۲ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ممنونم و خوش اومدی به این رمان🤩💚💚

    ۲ روز پیش
  • Zahra

    در پارت 5800

    دوم هم اینکه ممکنه نیلی قبلا به کسی اعتماد کرده باشه؟؟؟؟

    ۳ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    یعنی قبلا عاشق کسی بوده باشه؟ اعتماد از بابت عشق و عاشقی؟

    ۳ روز پیش
  • Zahra

    در پارت 5800

    مثلا مثل ستایش که خیلی باباشو قبول داشت و یکدفعه تمام اعتمادش از بین رفت

    ۲ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    نه نیلی اعتمادش نسبت به کسی خدشه دار نشده. بنده خدا مشکلات دیگه‌ای داره💔

    ۲ روز پیش
  • هدی

    00

    شاید بابای نیلی هم خلافکاره

    ۲ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    اطلاعی ندارم😏

    ۲ روز پیش
  • م.ر

    00

    اصلا نمیشه حدس زد

    ۲ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    به زودی مشخص می‌شه🤩

    ۲ روز پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.