قرار ما پشت شالیزار

به قلم فرناز نخعی

من تاباندختم، دختری از یک خانواده‌ی روشنفکر در دهه‌ی 30 شمسی. زندگی قشنگم، عشق شمس که از کودکی با من همراه بوده و بهش امید داشتم، یک‌دفعه دود می‌شه و همه‌چی به هم می‌ریزه. اختیارم می‌افته دست عموم که به زور می‌خواد منو به عقد پسرش دربیاره. دلو می‌زنم به دریا و از خونه فرار می‌کنم، به این امید که دوست مامانم در شمال پناهم بده، اما پیداش نمی‌کنم. وسط این همه بدبختی گیر مردی می‌افتم که اون هم ارتشی فراریه و هیچ‌کدوم به هم اعتماد نداریم اما اجباراً همراه می‌شیم تا از خطراتی که احاطه‌مون کرده جون سالم به در ببریم... غافل از اینکه... چه ماجراهایی در انتظارمونه... زندگی من یه داستان پرفرازونشیبه که از خوندنش سیر نمی‌شید.

طلایی تر از گندم

گلبهار خان‌زاده خانمی مقتدر است. او و فرهاد، پسر نماینده‌ی شهر در آستانه‌ی ازدواج‌ند که توده‌ای‌ها مزارع خانِ همسایه را به آتش می‌کشند. خواهر گلبهار، جز توده‌ای‌هاست. از همین‌جا پای فرخ، پسر کینه‌توز خانِ همسایه به زندگی گلبهار باز می‌شود...

اقبال

دریا به اصرار هوشنگ پدر خوانده‌ی خود و به قصد جاسوسی وارد عمارتی می‌شود که دو پزشک جوان و یک پیرزن اسراآمیز به نام صنم در آن زندگی می‌کند. و این میشود آغازی دوباره برای دریا. پیرزن شروع به گفتن خاطراتش می‌کند و رازی نهان آشکار می‌گردد.

قاب عکس کهنه

طوبا، دخترک زیبای روستایی، به اجبار خانواده‌اش، همسر دوم عزت الله خان ژاندارم می‌شود و به شهر می‌رود. کشکمش و دعوا میان او و نازخاتون، همسر اول عزت الله خان، جریان دارد. نازخاتون، باردار نمی‌شود.‌ حوادث رمان، به کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ گره می‌خورد و نازخاتون، از طرفداران سرسخت مصدق است..‌.

فرار از سنت - VIP

نینای... دختری از خطه‌ی سرسبز گیلان، دختری که سوگولی ارباب روستا می‌شود و عروس عمارتش، اما... به دنبال یک اتفاق باید به سنتی کهنه و قدیمی عمل کند، سنتی که سالیان سال دردی بوده در قلب زنان جوان آن روستا! سنتی که قلب‌های زیادی را شکسته و روح‌های زیادی را کشته!

عاصیه

به قلم ع.ق

داستان از عشق و اسارات از بردگی تا اوج آزادی. داستان درباره دختری به اسم عاصیه است که به بردگی گرفته شده , شاهزاده ایرانی که به صورت ناشناس در اون شهر سکونت داره ، عاصیه رو میخره و زندگی جدیدی بهش میده. عاصیه آزادی رو در فرار و رهایی میبینه غافل از اینکه عشق بزرگترین اسارت رو با خودش به همراه داره...

شاهزاده پارت (جلد سوم آینه زمان)

به قلم fatima32

اردوان به یک مأموریت به شهرستان بم فرستاده می شود . آنجا در یک عتیقه فروشی پیرمردی را ملاقات می کند که به او آینه ای هدیه می دهد . اردوان به شیراز برمی گردد . آنجا متوجه راز آینه می شوند اما برای فهمیدن راز ، باید رمز آینه را کشف می کردند که بعد از چند روز توسط نارسیس خواهر اردوان کشف می شود . با کشف رمز اتفاقات عجیب و غریبی رخ می دهد و همه مجبور می شوند از طریق آینه به چندین هزار سال قبل از میلاد یعنی به ایران باستان سفر کنند . حالا چه اتفاقاتی رخ میده و بچه ها در ایران باستان چه ماجراهایی رو پشت سر میذارن ، خودتون بخونید .

فرزند خورشید ( جلد دوم آینه زمان)

به قلم fatima32

قسمت دوم رمان بنام فرزند خورشید بیشتر حول و حوش زندگی کوروش کبیره و اینکه بعد از ایشان چه اتفاقاتی رخ میده و حتی با داریوش کبیر هم ملاقات می کنند . اینبار در کنار مجید و محبوبه و آرش ، ما کسانی مثل اردوان و نارسیس و پریدخت را هم داریم . شروع داستان ابتدا به دوره کوروش کبیر می پردازه و اینکه قبل و بعد از تولدش چه اتفاقاتی برایش رخ داد و چی شد که به دوره امروز اومد و چجوری اتفاقی با مجید روبرو شد ، بچه ها با پدر و مادر و خانواده کوروش کبیر هم آشنا می شوند و ماجراهایی متفاوت تر از قسمت اول داستان براشون اتفاق می افتد .

آینه زمان

به قلم fatima32

داستان درباره سه نفر به‌نام‌های مجید و محبوبه و آرش هست. مجید و آرش دانشجوی رشته تاریخ هستند و محبوبه دانشجوی دکترای باستان‌شناسی است. ماجرا از روزی شروع میشه که آرش و مجید میرن به یه عتیقه فروشی و خیلی اتفاقی یه آینه قدیمی می‌خرن. اصل ماجرا از خرید آینه شروع میشه چون باعث میشه این سه نفر یه ماجرای غیرممکن را تجربه کنند و یه سفر به دوره‌های گذشته ایران داشته باشته باشن.

اختر دختر زیبای قاجاری

به قلم الی نجفی

اختر بانو پانزده ساله است و هنوز در خانه ی پدری زندگی میکند ,پدرش قاپوچی (دربان) خانه ی ابولفتح خان معتمدی است . از انجایی که خانواده ی اختر از افراد کم بضاعت در آن زمان بودند تصمیم میگیرند با هر ترفندی که شده اختر را به کلفتی در یکی از خانه های علما یا تجار و بزرگان بفرستند و دستمزدی که از کار کردن اختر در آن خانه به انها پرداخت میشود برای اختر جهیزیه فراهم کنند از طرفی نیز دختران خانواده های کم بضاعت و بی بضاعت که امکان تحصیل نداشتند ،فقط با ازدواج کردن و بچه دار شدن به آرامش میرسیدند وکنیزی در خانواده ی ثروتمندان چیزی بود که این دخترها به آن امید بسته بودند. با کمک احمد میرزا پدر اختر بانو ،قرار شده بود که اختر بانو برای کنیزی دختر ابوالفتح خان که سر کشیکچی دربار مظفر الدین شاه بود فرستاده شود .



توأمان لحظاتی پیش

میانِ شقاوت و شرافت اختلاف چندانی نیست، اما بین‌شان تفاوت‌هاست... . دو همزاد کاملاً متضاد که قدرتِ عشق و غرور ثروت بین‌شان جدایی انداخته بود، دست سرنوشت بار دیگر آن‌ها را به هم می‌رساند. اما این ملاقات و این تجدیدِ دیدار برای هیچ کدام خوش یُمن نیست. با اتفاق تلخی که برای یکی از همزادها رخ می‌دهد، آن‌هارا مجبور می‌کند تا کمی سازش کنند. غافل از اینکه تقدیر برای آن‌ها دوری را رقم زده بود و این سازش چیزی جز بختِ بد و نحسی به ارمغان نداشت.

راه های دانلود اپلیکیشن

ژانر ها بیش از 35 ژانر مختلف

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید