رمان اشک های ماه
- به قلم حانیه باصری
- 92 پارت
- در حال نگارش
- 80.9K 👁
- 497 ❤️
- 450 💬
ماه چهره برای فرار از سرنوشت سختش خودش رو به جای زن دیگه ای جا میزنه و وارد یک عمارت با شکوه میشه. اما حتی فکرش رو هم نمیکنه که قراره با چه چیزی روبهرو بشه! اون پرستار ارباب زاده ای میشه که خودشو درطبقه بالای عمارت حبس کرده. هیچکس تا به حال اون رو ندیده و خدمتکار ها بهش لقب دیو عمارت دادن. مردی که تمام پرستارهای قبلیش به طرز مشکوکی ناپدید شدن.
هنوز عضو رمان نشدی؟
برای اینکه بتونی این رمان رو بخونی باید عضو رمان بشی. پس همین الان روی دکمه زیر ضربه بزن تا درخواستت ارسال بشه.
کد عضویت داری؟
کد و وارد کن
اطلاعیه ها :
سلام به همه
خوش اومدید به رمان جدید من🌙
اینبار من دیگه حرفی نمیزنم بیاید خودتون ببینید چــــه خَبــره🤭
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.

حانیا بصیری | نویسنده رمان
من میبینم نظرات کمه یهو غیب میشید نگو همه نگه میدارن یجا میخونن😒😂
۲ روز پیشفاطی
در پارت 911بنظر من اگه شاهرخ با نوشین ازدواج کنه امیرارسلان هم ک عاشق پرستارش شده خاتون رسمن سکته میکنه چون دخترا از خانواده بالایی نیسن وای چ شودددد خودش یجور چالشه مشتاقم کاش هر روز پارت میدادی بوخودا
۳ روز پیشنگار
در پارت 910حس میکنم پری قراره با ماه چهره دشمن شه سر عماد یا بیاد همه چیو بگه و ماه چهره از امیرارسلان فاصله بگیره و امیرارسلان حالش بدتر شه🥲🥲🥲
۴ روز پیش
حانیا بصیری | نویسنده رمان
نگار نگار نگار اخرش میزنم بلاکت میکنم نگار
۴ روز پیشSedna
در پارت 910مرسی حانیا جون هم خییلی قشنگ بود هم طولانی 💖💖💖
۴ روز پیش
حانیا بصیری | نویسنده رمان
😘🩷
۴ روز پیشفاطی
در پارت 910همچیز اکلیلی بود بنازمت خیلی خوبه توروخدا روز پارت بده ومثل این طولانی دست مریزاد خسته نباشی عزیزم
۴ روز پیش
حانیا بصیری | نویسنده رمان
😘😘
۴ روز پیشنگار
در پارت 880زود قضااوت کردممم🫠
۱ هفته پیشنگار
در پارت 872حانیا جان شوخیت گرفته سیسی؟؟؟دقیقاااا همیننن لحظه پارتو تموم کردی؟؟من ک میدوونمم پارت بعد هم یهو خاتون میاد داخل نمیزاره ما یه ماچ ببینیممم
۱ هفته پیشپریا
در پارت 880خب من مردم براشون که🫠حانیا جون خسته نباشی واقعا لذت برم💕
۱ هفته پیشسحر
در پارت 880آخی چه آرامش لذت بخشی ماه چهره نمیدونه بدون خودش بوی اونا تاثیری روی ارسلان نداره
۲ هفته پیشمینو
در پارت 880حانیا جان چقد قشنگ عشق امیر ارسلان و ماه چهره رو به تصویر میکشی،واقعا هنرمندی🤩🤩🤩👌👌👌
۲ هفته پیش
حانیا بصیری | نویسنده رمان
😍💙نگاهت زیباست
۲ هفته پیشحنانه
در پارت 860وای این مردک خیلی گیر داده به ماه چهره 😭
۲ هفته پیشعسل
0واقعا این رمان محشره طوری آدم رو جذب می کنه که آدم تو جمع هم به فکر اتفاق های پیش رو افتاده است 🥰🥰♥️فقط بی زحمت یه سوال دارم نمیتونم تو خودم نگه دارم رمان نصفه شده یانه ؟😂
۲ هفته پیشپریا
در پارت 850مگه میشه یه آدم خشن انقدر کنار کسی که دوسش داره آروم باشه.وای واقعا هرچی بیشتر میگذره بیشتر برای ماه چهره و امیر ارسلان ضعف میرم🫠
۲ هفته پیشمبینا
در پارت 850رفته رفته جالب تر میشه 🤍✨ممنون از شما حانیا جان
۲ هفته پیشفاطمه
در پارت 850ممنون حانیا جان که برامون دو پارت میذاری🌹
۲ هفته پیش
-
آدرس وبسایت شخصی http://haniabasiri.blogfa.com -
صفحه اینستاگرام نویسنده Hania_basiri@ -
آیدی تلگرامی نویسنده Hania_basiri@ -
ارتباط از طریق واتس اپ ثبت نشده است.
-
اشک های ماه ژانر : #عاشقانه #اربابی #هیجانی #تاریخی
-
نگاتیو ژانر : #عاشقانه #طنز #اجتماعی
-
بال های زخمی ژانر : #عاشقانه #درام #خیانت
-
ماتیلدا ژانر : #عاشقانه #اکشن #مافیایی
-
به طعم شکلات (نسخه کامل) ژانر : #عاشقانه #طنز #معمایی
-
خانه جوانان سالمند ژانر : #طنز #اجتماعی
-
پشت چراغ قرمز جلد دوم آفلاین ژانر : #عاشقانه #طنز
-
اون کیه؟ ژانر : #عاشقانه #طنز #اجتماعی
-
پشت چراغ قرمز ژانر : #عاشقانه #طنز
-
عاشقتم دیوونه (جلد دوم ) ژانر : #عاشقانه
-
رمان عاشقتم دیوونه ژانر : #عاشقانه #طنز
پریا
در پارت 910بعد از ۳ پارت که نخونده بودم،با لذت خوندم و الان باز هم باید منتظر بمونم😭😭.به هرحال خسته نباشی حانیا جونم💕