دوست داشتی؟
رمان عاشقانه زخم چین اثر طیبه حیدرزاده

رمان زخم چین (جلد اول سه گانه حبیبان)

  • 18.9K 👁
  • 316 ❤️
  • 138 💬

پدرم اسمم رو اولدوز گذاشت به معنای ستاره، اما ستاره هام گاهی از آسمون سقوط می کنن. زندگیم به اجبار گره خورد. اجبار به ازدواج، اجبار به فرار، من عاشق امان جنگلبانی شدم که پر رمز و رازه! امان، من از اجبارها گریختم؛ اما گرفتار عشق ممنوع تو گره خورده در سنت های طایفه جهان اوغلی ها شدم. طایفه ای که خون و اجبار، سرمایه اصلیشونه. طایفه‌ای که به خون و تعصب، بیشتر از هر چیز دیگه‌ای اهمیت می‌دادن و برای حفظ قدرت، از هیچ کاری دریغ نمی‌کردن... حالا من مونده بودم و عشقی که مثل یه آتیش زیر خاکستر، هم می‌تونست نجاتم بده، هم نابودم کنه…!

بیشتر...

اطلاعیه ها :

طیبه حیدرزاده : دیروز

سلام ، دوستانی که دلشون میخواهد شروع ه خوندن رمان کنید، چون بعد از پارت پایانی رمان از حالت رایگان در میاد...

55
زمان ارسال این پارت

۲ روز ۱۹ ساعت ۳۷ دقیقه آینده

54
۴ ساعت پیش

53
۲ روز پیش

52
۴ روز پیش

2
۹۹ روز پیش

1
۹۹ روز پیش

نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • سوگند

    در پارت 533

    ممنون رومان زیبای نوشتید خدا قوت بانو جان

    ۲ روز پیش
  • طیبه حیدرزاده | نویسنده رمان

    به مهر خوندین.

    ۲ روز پیش
  • سهیل۲۹

    در پارت 521

    چقد داره بهشون سخت میگذره..دوتا درد دیده و دنیا دیده

    ۴ روز پیش
  • سهیل۲۹

    در پارت 491

    اماااان از تو اولدوز

    ۲ هفته پیش
  • سوگند

    در پارت 491

    مرسی ممنون از پارت زیبای رومانتون خدا قوت

    ۲ هفته پیش
  • لاله

    در پارت 440

    وای چقدر این دوتا پارت بهم چسبید چون منم عاشق ییلاقم و قدم زدن توی باغ دیوونم میکنه ممنون از توصیفات قشنگتون

    ۳ هفته پیش
  • سوگند

    2

    ممنون پارت زیبای بود هم چنان منتظر هیجان انگیز تر شدن رومان زیباتونیم خانم حیدر زاده عزیز 😍

    ۳ هفته پیش
  • لاله

    در پارت 410

    ازکار امان غافلگیر شدم یعنی با برنامه قبلی اومدن؟

    ۴ هفته پیش
  • طیبه حیدرزاده | نویسنده رمان

    نمی دونم والا، به منم چیزی نگفتن😬

    ۴ هفته پیش
  • سهیل۲۹

    در پارت 411

    ای بابا هیچیشون مثل بقیه نیست 😅😅😅

    ۴ هفته پیش
  • طیبه حیدرزاده | نویسنده رمان

    من شبیه بقیه نمی نویسم😌

    ۴ هفته پیش
  • لاله

    در پارت 391

    مرسی ازتون بابت پارت طولانی و جذاب فک کنم امان داره زوایای پنهانشو نشون میده و داستان داره جذابترازین میشه👌

    ۱ ماه پیش
  • طیبه حیدرزاده | نویسنده رمان

    بله داستان از حالا وارد فاز جدید میشه

    ۱ ماه پیش
  • سوگند

    در پارت 390

    ممنون طیبه جون خدا قوت قلمت موندگار

    ۱ ماه پیش
  • طیبه حیدرزاده | نویسنده رمان

    مرسی عزیز

    ۱ ماه پیش
  • رزا

    در پارت 391

    خدا قوت طیبه جان قلمت ماندگار

    ۱ ماه پیش
  • اکرم بانو

    در پارت 350

    چی شده امان مهربون شده

    ۱ ماه پیش
  • طیبه حیدرزاده | نویسنده رمان

    پستهای بعدی، خوب بخونید.:)

    ۱ ماه پیش
  • اکرم بانو

    در پارت 341

    بیچاره بچه هابین دعوای پدرو مادر بیشترین اسیب رو میبینن

    ۱ ماه پیش
  • اکرم بانو

    در پارت 320

    الان امان داره خواستگاری میکنه؟نمیفهمم

    ۱ ماه پیش
  • سهیل۲۹

    در پارت 351

    ممنون از پارت هدیه

    ۱ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.