دوست داشتی؟
رمان عاشقانه فرجام اعتزال اثر عاطفه میرزائی

رمان فرجام اعتزال

  • 24.5K 👁
  • 50 ❤️
  • 110 💬

فرهاد معینی، نظامی موفق و خودساخته، پس از سال‌ها زندگی در یک شهر بندری، تصمیم می‌گیرد به شهر زادگاهش برگردد. او سال‌ها پیش در این شهر به دلیل گذشته‌ای که نقشی در آن نداشته، در عشق شکست خورده و دلشکسته شده است. بعد از بازگشت، با دختری به نام سُرمه روبه‌رو می‌شود که او هم زندگی‌اش دستخوش جبر روزگار است. ملاقات با سرمه، دنیای سخت و خالی از عشق فرهاد را متحول می‌کند اما با این حال، فرهاد به‌زودی درمی‌یابد که برای رسیدن به عشق سُرمه...

بیشتر...
میتونی این رمان رو با دریافت سکه از طریق دیدن تبلیغ، رایگان بخونی!!
دریافت سکه
هنوز عضو رمان نشدی؟

برای اینکه بتونی این رمان رو بخونی باید عضو رمان بشی. پس همین الان روی دکمه زیر ضربه بزن تا درخواستت ارسال بشه.

کد عضویت داری؟

کد و وارد کن

اطلاعیه ها :

عاطفه میرزائی : ۴ هفته پیش

سلام به دوستان و همراهان همیشگی من. بنده با رمان جدیدم در خدمت شما هستم.
باز هم به همراهی و دلگرمی شما با نظراتتون نیاز دارم😍 لازم به ذکره این داستان ما برگرفته از یک زندگی واقعی است که با قلم بنده ادغام شده. این رمان به صورت سکه‌ای(500) تومان و Vip (33) هزار درنظر گرفته شده. با کمترین مبلغ ... امیدوارم بنده رو تا آخر همراهی کنید🌹 ارادتمند شما عاطفه‌میرزائی🌺

68
زمان ارسال این پارت

۴ ساعت ۲۷ دقیقه آینده

67
۱۹ ساعت پیش

66
۲۰ ساعت پیش

65
۲ روز پیش

2
۳۲ روز پیش

1
۳۲ روز پیش

نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • زهره

    در پارت 630

    چقدر این چند پارت اخیر تکان دهنده هست، من که با خوندنش گریه کردم، تنهایی فقط زیبنده ی خداست، طفلک سرمه

    ۳ روز پیش
  • عاطفه میرزائی | نویسنده رمان

    سرمه طی ده روز بدترین اتفاقات براش پیش اومد😔😭

    ۲ روز پیش
  • شیدا

    در پارت 630

    یعنی اتفاقای بد تر از فوت عزیزانشم قراره سرش بیاد

    ۲ روز پیش
  • عاطفه میرزائی | نویسنده رمان

    قبلش هنر دست سیامک رو داشت بعدش مرگ عزیزانش😢ببینیم چی میشه...

    ۲ روز پیش
  • Aram

    0

    خیلی دوسش دارم 😍 واقعا انقد قلم نویسنده خوبه اصلا آدم کیف میکنه

    ۳ روز پیش
  • عاطفه میرزائی | نویسنده رمان

    شما بی‌نهایت به من و رمانم لطف دارین 🌷🌷خوشحالم از حس خوبتون

    ۳ روز پیش
  • نادری

    در پارت 610

    چی بود چی شد اصلا فکرش نمیکردم اینجوری پیش بره داستان....

    ۴ روز پیش
  • عاطفه میرزائی | نویسنده رمان

    چرخش زندگی و بازی روزگار...

    ۳ روز پیش
  • م.ر

    در پارت 610

    واقعا نمیدونم چی بگم با اینکه داستانه ولی یه لحظه نمیشه فکر کرد بهش😭😭😭😢😥

    ۴ روز پیش
  • عاطفه میرزائی | نویسنده رمان

    عزیز من تو اطلاعیه پیام گذاشتم که این رمان براساس واقعیت هست😢

    ۴ روز پیش
  • م.ر

    در پارت 610

    اره تازه متوجهش شدم

    ۴ روز پیش
  • عاطفه میرزائی | نویسنده رمان

    👌🌷

    ۴ روز پیش
  • زهره

    در پارت 590

    سلام نویسنده جان، چه صحنه دلهره آور و ترسناکی، الهی برای هیچ *** پیش نیاد، ممنون از قلم زیباتون

    ۵ روز پیش
  • عاطفه میرزائی | نویسنده رمان

    سلام گلم. 😢😔ممنون... ان‌شالله

    ۵ روز پیش
  • م.ر

    در پارت 590

    اخ یعنی پدر ومادر سرمه مردن😭😭😭

    ۵ روز پیش
  • عاطفه میرزائی | نویسنده رمان

    انشالله پارت فردا معلوم میشه...

    ۵ روز پیش
  • زهره

    در پارت 550

    سلام، خداقوت سرکار خانم میرزایی، ممنون از رمان زیباتون، ای کاش سرمه و فرهاد قسمت هم میشدن

    ۷ روز پیش
  • عاطفه میرزائی | نویسنده رمان

    سلام زنده باشین. 🌸تا ببینیم روزگار براشون چی می‌خواد

    ۶ روز پیش
  • نادری

    1

    چقدر جذاب شده حالا واقعا میره خونه سیامک یانه؟؟؟ به نظر ترسو هست

    ۷ روز پیش
  • عاطفه میرزائی | نویسنده رمان

    یعنی میره؟؟؟😅😅😅

    ۷ روز پیش
  • فروغ

    در پارت 530

    خیلی خوب و قشنگ بود بی صبرانه منتظر پارت های جدیدیم

    ۱ هفته پیش
  • عاطفه میرزائی | نویسنده رمان

    ممنون که قوت قلبین با نظراتتون🌷

    ۱ هفته پیش
  • نادری

    0

    یعنی سرمه قید فرهاد رو زده چقدر زود تصمیمش عوض میشه....

    ۱ هفته پیش
  • عاطفه میرزائی | نویسنده رمان

    قید نزده و مجبوره فعلا چون احساس می‌کنه از جانب فرهاد حسی وجود نداره و خودش رو نمی‌خواد خوار کنه در ادامه پی به حالش می‌بریم😉

    ۱ هفته پیش
  • منا

    1

    دلم برای سرمه میسوزه تن ب ازدواج اجباری خیلی سخته

    ۱ هفته پیش
  • عاطفه میرزائی | نویسنده رمان

    بله به اجبار می‌خواد به خودش بقبولونه سیامک خوبه و میشه عاشقش شد.😢

    ۱ هفته پیش
  • م.ر

    در پارت 470

    اخ سرمه 😥😥😥

    ۲ هفته پیش
  • عاطفه میرزائی | نویسنده رمان

    هنوز مونده برای آخ سرمه گفتن😢😭

    ۲ هفته پیش
  • نادری

    0

    وااای چقدر این فرهاد دیر میگیره ......

    ۲ هفته پیش
  • عاطفه میرزائی | نویسنده رمان

    پسرمون گرفته اما چه میشه کرد تو پارتای بعد متوجه میشیم😄

    ۲ هفته پیش
  • زهره

    در پارت 410

    سلام، خانم میرزایی عزیز ممنون از رمان زیباتون

    ۲ هفته پیش
  • عاطفه میرزائی | نویسنده رمان

    سلام ممنون گلم🌷 از شماهم ممنون🌸

    ۲ هفته پیش
  • نادری

    1

    خیلی هیجانی شده امیدوارم به جاهای خوب برسیم

    ۲ هفته پیش
  • عاطفه میرزائی | نویسنده رمان

    رمان تازه داره به اوجش میرسه😉

    ۲ هفته پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.