دوست داشتی؟
رمان عاشقانه یک عمر تاوان از صدیقه سادات محمدی در دنیای رمان

رمان یک عمر تاوان

  • 511.9K 👁
  • 787 ❤️
  • 1.6K 💬

داستان فرهاد پژوهان مردی که در سن کم و اوایل دوران دانشجویی عاشق شده و ازدواج کرده است. همان سال‌‌های اول ازدواج صاحب فرزند شده‌اند و اما خیلی زود زندگی مشترک‌شان خاتمه یافته است. حالا فرهاد در سن چهل و پنج سالگی استاد دانشگاه هست، مجرد و صاحب دو دختر جوان با خلقیات کاملا متفاوت و مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم می‌کند.

بیشتر...

خوانندگان عزیز : فصل دوم مشترک این رمان و رمان التیام با نام گرداب سرنوشت به اتمام رسیده است. شما میتوانید فصل دوم را به پرداخت حق عضویت یا دریافت سکه از طریق نمایش تبلیغ به صورت رایگان مطالعه کنید :

خواندن فصل دوم : گرداب سرنوشت

1
۱۳۵۷ روز پیش

2
۱۳۵۷ روز پیش

3
۱۳۵۲ روز پیش

4
۱۳۵۰ روز پیش

87
۱۰۹۸ روز پیش

88
۱۰۹۳ روز پیش

نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • فاطمه

    در پارت 5300

    بله تاوحدودی با بقیه رمان هایی که خوندم متفاوت هست

    ۱ هفته پیش
  • فاطمه

    در پارت 1000

    داره جالب میشه

    ۱ هفته پیش
  • فاطمه

    در پارت 800

    رمانی با محتوای متفاوت

    ۱ هفته پیش
  • فاطمه

    در پارت 300

    خوبه تا حدودی با بقیه رمانها فرق داره

    ۱ هفته پیش
  • زهرا محمدی

    00

    خیلی رمان جذاب و قشنگی بود ، دستت درد نکنه نگار خانم.

    ۳ ماه پیش
  • شیوا محمدی

    00

    سلام عیدتون مبارک چند قسمت خواندم ولی واقعا زیبا بود ممنون خسته نباشید

    ۳ ماه پیش
  • Zarnaz

    در پارت 8810

    مثل همیشه بهترین 😍با همه شادی ها و غمش تمومش کردم😍❤️مرسی که انقدر قلمت قشنگی داری ❤️❤️قلمت مانا عزیزم 💋❤️

    ۴ ماه پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    عزیزمی، ممنون که نظرت رو گفتی و کلی انرژی دادی. نوش نگاهت 😘♥

    ۴ ماه پیش
  • Zarnaz

    در پارت 8810

    فول عالی مرسی نگار جونم 😍خیلی خیلی خوشحال شدم زنگی همشون به خوبی حل شد😍خیلی خیلی قشنگه تمومش کردی مرسی عزیزم ❤️❤️

    ۴ ماه پیش
  • Zarnaz

    در پارت 1210

    آخ آخ که شیدا عاشق امیرعلیمون شده😉😍عالی بود مرسی نگار جونم ❤️💋

    ۴ ماه پیش
  • Zarnaz

    در پارت 1100

    شیدا عزیزم سبیل فرزاد بدبختو به فنا دادی میخندی🤣😁عالی بود مرسی نگار جونم 😍❤️خیلی رمان باحالیه مرسی ❤️❤️

    ۴ ماه پیش
  • Zarnaz

    در پارت 1000

    عالی بود مرسی نگار جونم 😍❤️وای امیرعلی چقدر خوبه براش گل اورد😍😍دلم برای امیر علی سوخت باج یانی که براش پیش امد🥺🥺

    ۴ ماه پیش
  • Zarnaz

    در پارت 800

    عالی بود مرسی کلی خندیدم میگه نمیام میخوام بخوابم چند دقیقه دیگه از کلانتری زنگ میزنن میگن بیا دخترت و جمع کن🤭🤭عالی بود مرسی نگار جونم ❤️💋👏

    ۴ ماه پیش
  • Zarnaz

    در پارت 700

    عالی بود مرسی نگار جونم 😍بریم ببینم داخل کوه قراره چه اتفاقی بی افته 😍😎

    ۴ ماه پیش
  • Zarnaz

    در پارت 600

    خوب چه اشکالی داره که شیوا بره با دایش زندگی کنه🤔عالی بود مرسی نگار جونم ❤️

    ۴ ماه پیش
  • Zarnaz

    در پارت 500

    وایییی خیلی جذابه مرسی نگار جونم 😍❤️اون تیکه که گفت دانش خانواده داریم کلی خندیدم🤣😁

    ۴ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.