دوست داشتی؟
رمان عاشقانه یک عمر تاوان از صدیقه سادات محمدی در دنیای رمان

رمان یک عمر تاوان

  • 499.5K 👁
  • 765 ❤️
  • 1.6K 💬

داستان فرهاد پژوهان مردی که در سن کم و اوایل دوران دانشجویی عاشق شده و ازدواج کرده است. همان سال‌‌های اول ازدواج صاحب فرزند شده‌اند و اما خیلی زود زندگی مشترک‌شان خاتمه یافته است. حالا فرهاد در سن چهل و پنج سالگی استاد دانشگاه هست، مجرد و صاحب دو دختر جوان با خلقیات کاملا متفاوت و مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم می‌کند.

بیشتر...

خوانندگان عزیز : فصل دوم مشترک این رمان و رمان التیام با نام گرداب سرنوشت به اتمام رسیده است. شما میتوانید فصل دوم را به پرداخت حق عضویت یا دریافت سکه از طریق نمایش تبلیغ به صورت رایگان مطالعه کنید :

خواندن فصل دوم : گرداب سرنوشت

1
۱۲۴۳ روز پیش

2
۱۲۴۳ روز پیش

3
۱۲۳۸ روز پیش

4
۱۲۳۶ روز پیش

87
۹۸۴ روز پیش

88
۹۷۹ روز پیش

نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • Zarnaz

    در پارت 8800

    مثل همیشه بهترین 😍با همه شادی ها و غمش تمومش کردم😍❤️مرسی که انقدر قلمت قشنگی داری ❤️❤️قلمت مانا عزیزم 💋❤️

    ۲ هفته پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    عزیزمی، ممنون که نظرت رو گفتی و کلی انرژی دادی. نوش نگاهت 😘♥

    ۲ هفته پیش
  • Zarnaz

    در پارت 8800

    فول عالی مرسی نگار جونم 😍خیلی خیلی خوشحال شدم زنگی همشون به خوبی حل شد😍خیلی خیلی قشنگه تمومش کردی مرسی عزیزم ❤️❤️

    ۲ هفته پیش
  • Zarnaz

    در پارت 1200

    آخ آخ که شیدا عاشق امیرعلیمون شده😉😍عالی بود مرسی نگار جونم ❤️💋

    ۲ هفته پیش
  • Zarnaz

    در پارت 1100

    شیدا عزیزم سبیل فرزاد بدبختو به فنا دادی میخندی🤣😁عالی بود مرسی نگار جونم 😍❤️خیلی رمان باحالیه مرسی ❤️❤️

    ۲ هفته پیش
  • Zarnaz

    در پارت 1000

    عالی بود مرسی نگار جونم 😍❤️وای امیرعلی چقدر خوبه براش گل اورد😍😍دلم برای امیر علی سوخت باج یانی که براش پیش امد🥺🥺

    ۲ هفته پیش
  • Zarnaz

    در پارت 800

    عالی بود مرسی کلی خندیدم میگه نمیام میخوام بخوابم چند دقیقه دیگه از کلانتری زنگ میزنن میگن بیا دخترت و جمع کن🤭🤭عالی بود مرسی نگار جونم ❤️💋👏

    ۲ هفته پیش
  • Zarnaz

    در پارت 700

    عالی بود مرسی نگار جونم 😍بریم ببینم داخل کوه قراره چه اتفاقی بی افته 😍😎

    ۲ هفته پیش
  • Zarnaz

    در پارت 600

    خوب چه اشکالی داره که شیوا بره با دایش زندگی کنه🤔عالی بود مرسی نگار جونم ❤️

    ۲ هفته پیش
  • Zarnaz

    در پارت 500

    وایییی خیلی جذابه مرسی نگار جونم 😍❤️اون تیکه که گفت دانش خانواده داریم کلی خندیدم🤣😁

    ۲ هفته پیش
  • Zarnaz

    در پارت 400

    عالی بود مرسی نگار جونم 😍👏

    ۲ هفته پیش
  • Zarnaz

    در پارت 300

    عالی بود مرسی نگار جونم مثل همیشه درجه یک ❤️💋

    ۲ هفته پیش
  • Zarnaz

    در پارت 200

    🤣🤣🤣👏👏عالی بود مرسی نگار جونم❤️💋 تیکه آخرش که خیار صاف خورد داخل صورت پسره خیلی باحال بود کلی خندیدیم مرسی 🤣❤️

    ۳ هفته پیش
  • Zarnaz

    در پارت 100

    عالی عالی مرسییی حال کردم با رمانت💋نگار جونم 💋

    ۳ هفته پیش
  • Zarnaz

    در پارت 100

    عالی مرسی نگار جونم مثل همیشه گل کاشتی عزیزم ❤️😍وای از شیدا و مامان فری گفتنش خیلی خوشم امد😍از دوست های شیوا که عاشق بابای شیوا شدن کلی خندیدم دوستش میگفت بابام کچله شکمشم زودتر خودش میاد🤣😁

    ۳ هفته پیش
  • Zahra

    00

    خوب نشون داده بود فرق عقل واحساسات رو👌👌مرسی

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.