زرنیخ (زَرنیخ - رِلگا) به قلم آمنه آبدار

زرنیخ (زَرنیخ - رِلگا)

به قلم آمنه آبدار

پلیسی عاشقانه معمایی جنایی روانشناختی

جذاب و مفید اما سمی یعنی زرنیخ! لقبی که همه به قاتل سریالی که کابوس لندن شده داده‌اند. هر ماه، یک روز، در شبش، یک قتل! شاهرگی که زده می شود و قاتلی که پنهان است... هوش منحصر به فرد و مهارت در انجام قتل ها او را خاص کرده‌اند. یک سالی‌ست که تمام سازمان های لندن به صورت مخفیانه روی پرونده قاتل سریالی کار می‌کنند و روی تمام قتل ها و ربطشان به یک نفر سرپوش گذاشته اند تا کسی خبر دار نشود اما هیچ چیز به آن آسانی ها نیست... بعد از آن که پرونده به دست بزرگترین سازمان لندن با مامور های ویژه یعنی سازمان BiM می‌رسد، زندگی لاریسا و استفان، زن و شوهری که پرونده بر عهده‌شان است تحت شعاع قرار می‌گیرد و آغازیست برای آن که زرنیخ بعد از مدت‌ها از غار تاریک بیرون بیاید و کم کم خودنمایی کند.

706
339,447 تعداد بازدید
1,187 تعداد نظر
246 تعداد پارت
شروع کن به خوندن : پارت اول
لیست پارت ها
رمان بعدی در آغوش مهربانی
رمان قبلی آرامش حضور تو
246
۶ روز پیش

مطالعه این پارت

245
۶ روز پیش

مطالعه این پارت

244
۷ روز پیش

مطالعه این پارت

243
۷ روز پیش

مطالعه این پارت

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده

  • ریحانه

    00

    پارت بعدی ،پارت اخره؟؟؟

    ۶ روز پیش

  • زرین

    20

    خب دو روزه تا پارت ۲۳۱ خوندم و الان دارم کور میشم میتونم بگم فوق العاده ای دختر...

    ۳ هفته پیش

  • aynaz

    20

    از اون تایمی که نویسنده گفت رمان این هفته تمومه الان ۳ هفته میگذره حتی پارت جدیدم نداشتیم 😂 یعنی واقعا عاشق این قول هاییم که میدی بعد یادت میره اصلا انقدر زرنیخ کش پیدا کرده که دیگه حوصلم نمیکشه براش

    ۴ هفته پیش

  • آمنه آبدار | نویسنده رمان

    امروز پنج پارت با هم قرار گرفته

    ۴ هفته پیش

  • مزدور

    30

    فکر کنم نویسنده هی این رمان رو میبینه هی عذاب وجدان میگیره میگه نه واقعا دیگه از فردا پارت می زارم ..و این روال معمولا تا یکی دو هفته ادامه داره:)))) پاورقی : (قرار بود هفته پیش رمان تموم شه:)

    ۱ ماه پیش

  • Fati

    00

    رمان تموم شده؟

    ۱ ماه پیش

  • .

    50

    من داشتم میرفتم کلاس هشتم این رمان رو شروع کردم الان دارم میرم دبیرستان

    ۱ ماه پیش

  • آنا

    40

    نویسنده می دونم که مشغله داری ممکنه گاهی حالت خوب نباشه ونتونی بنویسی یااصلا نخوای بنویسی امازرنیخ دیگه خیلی داره طول میکشه ۲۳روزپارتی نداشتی لطفا پارت بزار چقدر دیگه ما باید منتظر بمونیم انتقاده فقط

    ۲ ماه پیش

  • آمنه آبدار | نویسنده رمان

    واقعا حق دارید، این مدت انقد کار پشت سر هم پیش اومد که من نه وقت داشتم بنویسم نه می‌تونستم روش تمرکز کنم، حتما این هفته رمان تموم می‌شه.

    ۱ ماه پیش

  • منتقد

    20

    اینم میگم انرژی بگیری و زودتر بنویسی چون خیلی رمان باحالی هست اینقدر پیگیرشیم والا برامون مهم نبود واقعا یکی از زیبا ترین رمان های پلیسی که تا الان خودم خودمونیم ولی واقعا خون به جیگرمون کردی

    ۱ ماه پیش

  • آمنه آبدار | نویسنده رمان

    شرمنده واقعا هربار یه کاری پیش میاد، فردا و پس فردا پارت‌های طولانی ازش گذاشته می‌شه.

    ۱ ماه پیش

  • منتقد

    30

    ۷۴۹روز از شروع رمان گذشته در حین پارت گذاری های گذشته گاهی دو سه هفته به دلایلی پارتگذاری نداشتیم الانم۲۷روز گذشته خب ماهم گناه داریم یکم به فکر ما زرنیخی ها هم باش

    ۱ ماه پیش

  • ...

    00

    من حاضرم یک ماه پارت نباشه ولی آخرش جوری تمام بشه که ارزش داشته باشه هول هولکی نباشه آخرش

    ۱ ماه پیش

  • منتقد

    30

    هووووووووف ۲۴روز بعد........ یه جوک بگم برای این رمان هر روز پارت ارسال می شود🤐😄

    ۱ ماه پیش

  • ...

    30

    ت رو خدا پارت بزاااارید

    ۲ ماه پیش

  • منتقد

    40

    لطفاً پارت هارو بذارید اصلا خوش قول نیستید پنج روز پیش گفتید پس فردا

    ۲ ماه پیش

  • Zahra

    30

    پس کی پارت جدید میدی پیرمون کردی خانم آبدار 😭

    ۲ ماه پیش

  • آمنه آبدار | نویسنده رمان

    ان شاء الله پس فردا، انقد هیجان این قسمت‌ها زیاده که نمی‌دونم حقیقتا چطور پشت سر هم بنویسم

    ۲ ماه پیش

  • آسوده ط

    ۱۵ ساله 10

    خیلی رمان قشنگیه ولی دیر پارت گذاشته میشه و آدم و دلسرد میکنه اون اول ک شروع کردم خوندنش انقد معتادش شدت بودم دو روزه خوندمش پارت جدید پلیز🥲

    ۲ ماه پیش
لیست شبکه های اجتماعی
رمان های دیگر از نویسنده
رمان های مشابه

جدیدترین رمان ها
مشاهده همه

در رویای دژاوو لحظاتی پیش

دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می‌کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی می‌شید و احساس می‌کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می‌شنوید و فکر می‌کنید قبلا شنیدید... فکر کنم برای همه مون این اتفاق افتاده! گلشنِ قصه‌ی ما همه‌ی ترسش همین حسه! نه اینکه از خودِ دژاوو بترسه، فقط نگرانه اتفاقات گذشته تکرار بشن و باز هم اون غمی که تجربه کرده به سراغش بیاد. گلشن از شباهت اتفاقات امروزش با گذشته‌اش می‌ترسه!

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

کافه بازار دانلود مستقیم

ژانر ها بیش از 35 ژانر مختلف

دکلمه

گمشده

دکلمه

پناه همیشگی قلبم

دکلمه

اُهم

دکلمه

رفتن...

دکلمه

کاش‌ تو ماه ‌بودی

نویسندگی بیاموزید
در حال پارتگذاری...
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.