آخرین خبرها :

فعلا خبر جدیدی نیست.

آمنه آبدار

  • تاریخ تولد 07 بهمن سال 1382
  • سال شروع به کار 16 بهمن سال 1397
  • تحصیلات دیپلم تجربی
  • زمینه فعالیت نویسندگی/رمان نویسی

لیست آثار نویسنده

  • دختر نقاب‌دار ژانر : عاشقانه، معمایی، پلیسی | رایگام
  • نیاز عاشقی ژانر : عاشقانه، اجتماعی، تراژدی | رایگان
  • مجرم عاشق ژانر : عاشقانه، پلیسی، مافیایی | رایگان
  • عشق آمازونی دو جلده ژانر : طنز، عاشقانه | رایگان
  • ویانا نیوز ژانر : طنز، عاشقانه، اجتماعی | رایگان
  • سَنسار ژانر : عاشقانه، معمایی، فانتزی | در دست چاپ
  • زرنیخ ژانر : جنایی، روانشناختی، معمایی | آنلاین
  • رکوئیم زندگی ژانر : معمایی، عاشقانه | در دست ویرایش
  • سیاهی لشکر ژانر : اجتماعی، طنز | آنلاین(vip)
  • شَروانو ژانر : عاشقانه، درام | آنلاین

بیوگرافیآمنه آبدار

آمنه آبدار(الهه) هستم، متولد ۷ بهمن ۸۲.
کوردم و ساکن شهر اشنویه استان آذربایجان غربی
دیپلم تجربی دارم و در حال ادامه تحصیل هستم. از سال ۹۷ نویسندگی می‌کنم و تقریبا در همه ژانری رمان نوشتم.

شروانو (شَروانو) (بخش آنلاین)

به قلم آمنه آبدار

پدرم عاشق فرزند دختر بود... بعد از چهار فرزند پسر، بالاخره صاحب یک دختر شد. مادرم می‌گفت آن روز از خوشحالی توی پوستش نمی‌گنجید و این برای باقی اهالی روستا مسخره‌ترین چیز ممکن بود... یکی یک‌دانه پدر شده بودم؛ نامم را دلنیا گذاشت اما همیشه «تاقانه» صدایم می‌کرد، یعنی دردانه... بچه که بودم، معنی اسمم را پرسیدم و او جواب داد: دلنیا یعنی مطمئن، یعنی اطمینان... خوب می‌دانست که قرار است زندگی برای من چقدر سخت باشد. هر شب می‌آمد، موهایم را شانه می‌کرد و از قوی بودنم حرف می‌زد. لبخند می‌زد و خیره در چشمان سیاهم می‌گفت: تو دلنیایی، مرز آرزوها و رویاهات رو از قفسی که مردم برات می‌سازن، بزرگ‌تر کن؛ حتی اگر هیچ‌کس باورت نداشت تو دلنیا باش و به خودت مطمئن باش، زور و قوی بودن تو رو هیچ‌کس نداره، تو می‌تونی از ویرونه‌ها آبادی بسازی... اسمت و وجودت شبیه گل، به زندگی رنگ و بو می‌بخشه... تو تا همیشه باید برای خودت و خوشی‌هات مبارزه کنی چون تو قوی‌ترین مبارزی! شَروانو در زبان کوردی به معنی مبارز است. ____ ۱. تاقانه در زبان کوردی به معنای دردانه یا تک فرزند است.

سیاهی لشگر (بخش آنلاین)

به قلم آمنه آبدار

محمد پسریه که تو زندگیش نقش سیاهی لشکر رو داره و فقط پی شیطنت‌های جوونیه! از بابای کارگردانش، یزدان رحمتی، می‌خواد وارد دنیای بازیگری بشه اما یزدان نمی‌ذاره چون می‌دونه تو این مورد جدی نیست و معتقده که خودش باید گلیم خودش رو از آب بکشه بیرون! به خاطر همین هم محمد دست به کارای دیگه‌ای می‌زنه تا روی پای خودش وایسه. بعد از قبول نشدن توی کنکور به بهانه‌‌های مختلف سربازیش و عقب میندازه اما دست آخر مجبور می‌شه که به سربازی بره! به واسطه دانیال صدیقی که توی فیلمای پدرش بدلکاری می‌کنه، با برادرزاده‌ش آشنا می‌شه... برادرزاده دانیال صدیقی نقطه مقابل محمده! حالا وجود یه اکیپ دیوونه کنار محمد، می‌تونه اون و برای انجام کارایی که براشون برنامه ریخته انجام بده، تشویق کنه! اما امان از روزی که چند نفری که فکر می‌کنن عقل کل هستن، بیفتن کنار هم! ‼️سیاهی لشکر با دو رمان عشق آمازونی و ویانا نیوز در ارتباطه اما اگر نخونده باشین هم مشکلی پیش نمیاد.

عشق آمازونی (جلد دوم) - آفلاین

به قلم آمنه آبدار

جلد دوم رمان عشق آمازونی، در ادامه ماجراهای طنز یزدان و هانا است و اما با حضور شخصیت های جدید که هر کدوم یه طنزی رو رقم می زنن. دلارام عشق یزدان و هانا که عجیب با یزدان سر لج افتاده... دریا دختری دیوونه تر از هانا، که دوست داره زود شوهر کنه و نیمه گمشده اش رو پیدا کنه، ولی از بخت بد روزگار، هر بار یه ضد حال می خوره!

عشق آمازونی (جلد دوم) (بخش آنلاین)

به قلم آمنه آبدار

جلد دوم رمان عشق آمازونی، در ادامه ماجراهای طنز یزدان و هانا است و اما با حضور شخصیت های جدید که هر کدوم یه طنزی رو رقم می زنن. دلارام عشق یزدان و هانا که عجیب با یزدان سر لج افتاده... دریا دختری دیوونه تر از هانا، که دوست داره زود شوهر کنه و نیمه گمشده اش رو پیدا کنه، ولی از بخت بد روزگار، هر بار یه ضد حال می خوره! توجه: رمان فروشی‌ست اما تا انتها به صورت رایگان پارت‌گذاری می‌شود.

رکوئیم زندگی (بخش آنلاین)

به قلم آمنه آبدار

سِروه و عرشیا به درخواست دو خانواده با هم نامزد می‌کنند و با وجود حس عمیق سروه، عرشیا هیچ حس خاصی نسبت به او ندارد و با این نامزدی نه مخالف است و نه موافق! عرشیا خواننده سرشناس 29 ساله‌ایست که اتفاقات پشت پرده زندگی و فشارهایی که متحمل شده، از او یک آدم خشک و بی‌تفاوت ساخته اند و او سال‌هاست که روز به روز دارد این شخصیت تاریک و بی‌تفاوت را رشد می‌دهد. پنج ماه از نامزدی می‌گذرد و بعد از این مدت که سروه وابسته‌تر شده است... عرشیا به طور ناگهانی نامزدی را به هم می‌زند و به فاصله یک هفته اتفاقی میفتد که همه را در شوک فرو می‌برد و برای سروه این شوک بزرگ‌تر از همه است. انگشت اتهام و تردید سروه را نشانه می‌گیرند، بی خبر از تمام رازهای سر به مهری که وجود داشته و هیچ کس جرعت فاش کردنشان را ندارد! *رکوئیم، موسیقی مردگان است که برای آرامششان نواخته می‌شود.

ویانا نیوز

به قلم آمنه آبدار

یه مجله خبری معتبر داریم، یه دختر خبرنگار با بابای پر نفوذ که سر به هواست و یه پسر معمولی، از قشر ضعیف جامعه! ویانا توی این دفتر به عنوان خبرنگار شروع به کار می کنه و خرابکاریایی به بار میاره و به خاطر نفوذ باباش اونجا موندگار میشه... این وسط این آویز هست که از دستش کم مونده سر به بیابون بذاره! حالا همه چی از ورود شخصیت های جدید شروع میشه... دو خبرنگاری که قراره دردسر بزرگی ایجاد کنن.

زرنیخ (زَرنیخ - رِلگا) (بخش آنلاین)

به قلم آمنه آبدار

جذاب و مفید اما سمی یعنی زرنیخ! لقبی که همه به قاتل سریالی که کابوس لندن شده داده‌اند. هر ماه، یک روز، در شبش، یک قتل! شاهرگی که زده می شود و قاتلی که پنهان است... هوش منحصر به فرد و مهارت در انجام قتل ها او را خاص کرده‌اند. یک سالی‌ست که تمام سازمان های لندن به صورت مخفیانه روی پرونده قاتل سریالی کار می‌کنند و روی تمام قتل ها و ربطشان به یک نفر سرپوش گذاشته اند تا کسی خبر دار نشود اما هیچ چیز به آن آسانی ها نیست... بعد از آن که پرونده به دست بزرگترین سازمان لندن با مامور های ویژه یعنی سازمان BiM می‌رسد، زندگی لاریسا و استفان، زن و شوهری که پرونده بر عهده‌شان است تحت شعاع قرار می‌گیرد و آغازیست برای آن که زرنیخ بعد از مدت‌ها از غار تاریک بیرون بیاید و کم کم خودنمایی کند.

جلد دوم عشق آمازونی

به قلم آمنه آبدار

جلد دوم رمان عشق آمازونی، در ادامه ماجراهای طنز یزدان و هانا است و اما با حضور شخصیت های جدید که هر کدوم یه طنزی رو رقم می زنن. دلارام عشق یزدان و هانا که عجیب با یزدان سر لج افتاده... دریا دختری دیوونه تر از هانا، که دوست داره زود شوهر کنه و نیمه گمشده اش رو پیدا کنه، ولی از بخت بد روزگار، هر بار یه ضد حال می خوره!

سنسار (سَنسار) (بخش آنلاین)

به قلم آمنه آبدار

شده گاهی دلتنگ خواب هایت شوی؟ دلتنگ لحظه هایی که انگار وجود داشته اما هیچ وقت نبوده اند؟ وجود غریبه‌ای آشنا در لا به لای ذهنی آشفته و خاطرات غریبه ای که وجودش پر از رمز و راز است. راز هایی از گذشته... راز هایی که بهای دانستنشان سنگین است. پریزاد، دختری که هر شب کابوس هایی نا آشنا می بیند، تصاویری غریبه از پسری که انگار نقش پررنگی در زندگی اش داشته است و اما او به یاد نمی آورد. یک بو، یک صحنه، یک خواب... او را به شدت آشفته و دلتنگ می کند تا جایی که این بار این صحنه ها با اتفاقاتی همراه می شوند... اتفاقاتی که او را به سمت دانستن دلایلشان می کشانند.

مقدمه:
تولد آغاز نیست... مرگ پایان نیست... وجود داشتن بدون محدودیت است... کسی چه می داند که ما کیستیم؟ جسممان تازه است روحمان چه؟ شاید روحی که در تنت است از آن تو نباشد...ما باید بهای این تناسخ را بپردازیم. احساساتی که تجربه کرده بودیم را از سر تجربه می کنیم. ما روی دور زندگی افتاده ایم و یک زندگی را صد باره زندگی می کنیم. این من هزارساله است... میلیون ساله است... سن من، سن جسمم است، روحم کهن سال است.

ویانا نیوز (بخش آنلاین)

به قلم آمنه آبدار

یه مجله خبری معتبر داریم، یه دختر خبرنگار با بابای پر نفوذ که سر به هواست و یه پسر معمولی، از قشر ضعیف جامعه! ویانا توی این دفتر به عنوان خبرنگار شروع به کار می کنه و خرابکاریایی به بار میاره و به خاطر نفوذ باباش اونجا موندگار میشه... این وسط این آویز هست که از دستش کم مونده سر به بیابون بذاره! حالا همه چی از ورود شخصیت های جدید شروع میشه... دو خبرنگاری که قراره دردسر بزرگی ایجاد کنن.

مقدمه:
تا حالا شده فکر کنین زندگی ما یه کتابه که ما نقشای اصلیش هستیم؟ یه کتابی که خیلی وقته نوشته شده و یکی داره می خوندش و هر صفحه اش داره اتفاقای جدید میافته... یه چند صفحه روزمرگی هان، یه صفحه هایی نویسنده عجیب تلخ نوشته و یه صفحه هایی خواننده داره قهقهه می زنه. یه چند صفحه ام با عنوان مشکلات و تصمیمات توئه که تو به مشکل می خوری و تصمیم می گیری... ویانا نیوز قصه طنزی هست اما متفاوت... با چاشنی مشکلات و گاهی گریه... با تکیه بر شغل خبرنگاری، می زنیم تو دل دردای مردم و گاهی می خندیم و گاهی اشک می ریزیم.

عشق آمازونی

به قلم آمنه آبدار

هانا یه دختر شر و شیطون، نترس، ماجراجو و دیوونه، نه از اون دیوونه های معمولیا، خیلی خیلی دیوونه! با دوستش روشنک می خوان که برن آمازون، آرزوشونه، و اینم یکی از همون دیوونگیاست... برنامه یه سفر برزیل رو می چینن که به بهونه اش برن آمازون، اما شانس همیشه با هانا یار نیست و روشنک نمی تونه باهاش بره، اما هستیار نامزد روشنک، یه همسفر اجباری جور می کنه، همسفری که اهل سینما و هنره و از قضا، چند وقتیه وضع کار و بارش خوب نیست... همسفر اجباری هاناهم دیوونست، ولی جنس دیوونگی هاش فرق داره... یه دیوونه ترسو!

نیاز عاشقی

به قلم آمنه آبدار

نیاز دختری که با ابراز علاقه به تیلاو، ورق جدیدی از زندگیش باز میشه و اتفاقاتی که براش می افته، اونو مجبور به ترک شهر خودش می کنه! اما نیاز به یه ناجی نیاز داره تا اونو از پیله تنهایی و غم دربیاره، ولی کی می تونه این کارو بکنه؟ تیلاو یا… (پایان خوش)

دختر نقاب دار

به قلم آمنه آبدار

رمان دختر نقاب دار، روایتگر زندگی آنالیا محبی خلافکار و رئیس بزرگترین باند قاچاق مواد. زندگی این دختر سراسر رازه! با نفوذ سه پلیس به باند، متوجه چیز های عجیبی در مورد زندگی این دختر میشن و جالبترینش هویتشه چون هیچ کسی به اسم آنالیا محبی در هیچ کشوری نیست و هنوز هم اونا در تلاش برای شناختن این دخترن. خواندن این رمان که سراسر راز و هیجانه خالی از لطف نیست.

مجرم عاشق

به قلم آمنه آبدار

تانیا راستاد، دختر بیست و پنج ساله ای که بعد کشته شدن پدر و مادرش، در بیست سالگی قید زندگی را می زند؛ بعد پنج سال به خود می آید و آتش انتقام در دلش شعله ور می شود و تصمیم به گرفتن انتقام می گیرد. او برای گرفتن انتقام نیازمند یک باند قوی است؛ پس طی یک نقشه وارد زندگی سامان موحد، سرگرد دایره مواد مخدر می شود تا بدون اینکه پلیس کوچکترین شکی به او بکند و با اطلاعاتی که از او می گیرد، باندش را قوی کند.

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید