رمان پیانولا به قلم مرجان فریدی
بگذار دستانت به آرامی نوازشم کنند.
نُت به نُت تنم را در آغوش بگیرند و تمام مرا بنوازند.
من برای تا ابد نوازش شدن به دست تو
کلاویهات میشوم.
به شرط آن که، تو نوازندهام باشی.
مثل کلاویههای پیانو
سیاه بود، سیاه.
مثل کلاویههای پیانو،
سفید بود، سفید.
نُت به نُت،
من او را از بر بودم و او مرا،
من بدون او یک پیانوی بیصدا بودم و او بدون من، بدون من…
او همیشه بود، حتی بدون من
حتی بدون من.
خزان، دختری که سالها روزگارش جنس پاییز بود، روحش زرد و مچاله و جسمش مانند برگهای زخمی و خش خورده. خو گرفته در عمارتی که سالهاست بویی از زندگی نبردهاست.
فقط خودش بود و یک پیانو، تا این که او آمد، آمد تا بر خزان ببارد یا شاید هم بتازد!
آمد تا خزانش را سبز کند و یا…
هنوز عضو رمان نشدی؟
همین الان روی دکمه "ارسال درخواست عضویت" بزن تا درخواستت برای نویسنده ارسال بشه و نویسنده راهنماییت کنه چطور عضو رمان بشی
کد عضویت داری؟
کد و وارد کن
اطلاعیه ها :
توجه کنید دوستان
زمان فروش رمان ها از یکم تا سوم ماه
و حدودا سه الی ده روز کاری زمان بره تا به همه کد عضویت ارسال بشه،اگر در زمان دیگه ای جز روز های گفته شده(واریزی داشه باشید) تا زمان گفته شده، فیشتون برسی نمیشه.
پس صبور باشید لطفا
زمان پارتگذاری رایگان : 2 روز در هفته یعنی روزهای (پنجشنبه ، جمعه) تعداد 1 پارت به صورت خودکار رایگان میشود و میتوانید مطالعه کنید.
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
Mia
در پارت 5700عاغااااا.تروخدا داریوش و راحیل بهم برننن🥺😍😂
۲ روز پیشنازنین
۱۶ ساله 00رمان...هست؟ تو تلگرام ک رایگان پارتگذاری میشد ؟
۲ روز پیشنمیدونم
00عزیزم این رمان هم وی آی پی گذاشته میشه هم رایگان
۲ روز پیشMasiha
در پارت 9800وییییی ننههههه عالی بود 😍😍😍😍🥺😁
۲ روز پیشZahraa
در پارت 9810قلم فقط قلمِ مرجان که همزمان با وجود اینکه دلت میخواد از ته دلت برای غم شخصیت ها گریه کنی و جیغ بکشی، یهو کاری می کنه همزمان با گریه به جای جیغ فقط قهقهه بزنی!🥲💗 حرف آخر میکائیل😂 عاشقتم بشر🤍
۲ روز پیشAyden
در پارت 9840اونجا که به داریوش گفت از این به بعد ادم منی دستای منی هروقت زیاد حرف زد بزن تو دهنش🤣🤣
۳ روز پیشسحر
در پارت 9820وایییییییی نمیدونم از فوق العاده بودن این پارت چی بگممم . کل پارت دلم داشت قیلی ویلی میرفتتت ننهههه یکی منو بگیره پس نیافتمم
۳ روز پیشLavin
در پارت 9820چقدر منتظر این پارت و حمایت میکائیل از خزان بودم:))) وای خیلی خوب ازش دفاع کرد😭و بالاخره با داریوش اوکی شد ✨️ مرسی بابت پارت هدیه♥️♥️
۳ روز پیشNfs
در پارت 9820ولی هیچوقت به این عادت نکردم که مرجان، تو تک ساحره قلمی .. هیچوقت :)) نکردم و قرار نیس بکنم :)))🦋 همیشه یهو با ی کلمه ای جمله ای چیزی.. خودت یادم میاری:) اونم از این یادآوریای قشنگ🫠❤️ 🩹
۳ روز پیشNfs
در پارت 9830و کم واسه رفاقت داریوش با خزان و رابطش با راحیل داشتم قش میرفتم که میکائیلم اضاف شد:))))) دستای منی.. آخ آخ❤️ 🔥 منتظر ترکیب میکائیل و داریوش بودم، ولی فکر نمیکردم با لگد بیان تو قلبم لعنتی🫠🫠
۳ روز پیشNfs
در پارت 9860مرجان مرجان مرجااان:))چندتا حس باهم لعنتی آخه:)جلو لبخندمو بگیرم یا بغضمو..میدونی قفل شدم رو دفاع میکائیل از خواهرش:)حرفایی ک زد..موندم تو هضمشون🫠میکائیل واقعا نمونه مردیه که توسط یه زن نوشته شده:)🩶
۳ روز پیشسمیرا
در پارت 9830دستای منی ....
۳ روز پیشسمیرا
در پارت 9830خدا بگم چیکارت کنه مرجان جان چندتا حسو باهم تجربه کردم ,تو و کارکترات شگفت انگیزین😂❤️
۳ روز پیشپریا
در پارت 9830اخیش جیگرم حال اومد ☺️
۳ روز پیشمرضیه
۲۶ ساله در پارت 9840از اول پارت به ترتیب کلی حسای مختلف داشتیم اما اخراش جیگرم حال اومد😌 چه خوب که هستی..چه خوبتر که مام پیدات کردیم وچه بدیاخوب که عادت کردیم به قلمت ودیگه هیچی بمون مزه نمیده😅❤️
۳ روز پیش
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
Rahii
در پارت 9810حقیقتا با وجود داریوش و حرفاش گریه کردن یادم رفت