
رمان لالایی پاندورا
- به قلم ساناز لرکی و مرجان فریدی
- 85 پارت
- در حال نگارش
- 908.3K 👁
- 7.3K ❤️
- 15.6K 💬
هزاران سال پیش، خدای زئوس به زنی به نام پاندورا جعبهای هدیه داد، جعبهای که پاندورا اجازه باز کردن آن را نداشت، جعبهای برای سنجیدن کنجکاوی و مجازات بود… و سرانجام پاندورا آن جعبهی شوم را گشود، نفرین،درد، و مرگ از درون جعبه خارج شد و دنیا را در برگرفت… پاندورا با وحشت در جعبه را بست و هرگز نفهمید آخرین چیزی که در جعبه ماند؛ امید بود! و حالا من… پاندورایی دیگرم... خدای زئوسِ من، مردیست با چشمانی سبز و جعبه اسرار من، مردیست به شومی کلاغ! این قصه من و دخترانیست… که در جعبهای را گشودیم…که نباید! جعبه ای که صدای لالایی اش همه را به تسخیر میکشاند. جعبهای که… اسرار درونش، پایان کابوسوارش را رقم میزند! پس یادت باشد که اگر در پستوی ذهنت صدای لالایی شنیدی… هرگز نخواب! تو تا آخر این قصه…محکومی به بیداری!
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
راحیل
در پارت 8510یعنی چی پسر امید باشه ؟ منی که از هیچی سر در نمیارم😶
دیروزمرجان فن
در پارت 8500دیدی شهربانو به شوران گفت به خاطر امید کاریت با دیوا نباشه
۱۰ دقیقه پیشسوگند
10سلام به نویسنده های عزیز خدا قوت بابت رومان زیباتون پارت امشب نداریم
۲۰ دقیقه پیشSara.
10به نظرتون عادیه به جای استرس برای امتحانای خردادم برای ادامه لالایی استرس دارم ؟😂
۳۸ دقیقه پیشZahra
10مرجان ما که گفتیم آخرش دیوونه میشیم سر لالایی پاندورا😁رد دادیم دیگه کلا🤣🤣
۴ ساعت پیشسارا
در پارت 8510به طرز عجیبی معتاد شدم...
۶ ساعت پیشالهه
00وای فکر میکردم فقط منم که نمیفهمم کی به کیه تا وقتی نظراتو خوندم🥲🥲🥲
۶ ساعت پیشفرشته
در پارت 73014اخ سها اخ سها بمیرم برا دلت
۴ روز پیشیاس
در پارت 7340خیلی دوست دارم ب ر ی ن م بهت که زر اضافه نزنی اما حتی ارزش اینو هم نداری ادم حتی بعد از پایان ی رفاقت حتی ظاهری باید اون راز هارو هم باهاش خاک کنه نه که حتی به دروغ یچیزایی پرتاب کنه
۶ ساعت پیشآیسا
90منی که تو دنیای رمان نشستم تا یه میلیونی شیم😬😂
۷ ساعت پیشلایف
در پارت 1630خدایی ی کتاب شاهکاره خیلی خفنه
۹ ساعت پیشفرنوش
70یعنی انقدر به همه چی شک کردیم خوشم میاد فقط از این مطمعنیم که آریل و الا خواهرن😂😂از نویسنده ها بعید نیست یهو بگن تنی نیستن یعنی انقدر غیر قابل پیش بینی هست
۹ ساعت پیشفریما
81واکنش الا اگه یوقت تنی نباشن و بفهمه بخاطر 1 دقیقه بزرگتر بودن تمام سختی های دنیا رو تحمل کرده:محشرههههه بی نظرهههه
۹ ساعت پیشParisa
در پارت 8520فقطططط یه روز تا پارت جدیددد🤪🤪🤪
۹ ساعت پیشالهام
در پارت 8520تو این رمان به هیچکس نمیشه اعتماد کرد🥲🤣
۱۰ ساعت پیشT.G
در پارت 8540نمیدونم بعد از تموم شدن این رمان قراره چطوری زندگیمو تحمل کنم
۱۱ ساعت پیشستایش
در پارت 8560حالا جالبیش اینجاست که بارها از اول نشستم رمانو خوندم ولیی بازم هیچی نمیفهمم😂💔 حس میکنم خنگ شدم
۱۱ ساعت پیشستایش
در پارت 8530خدایی این رمان رو دست نداره من که هنوزم بعد از 85 پارت هیچی نفهمیدم😂😂😂
۱۱ ساعت پیش
مرجان فن
در پارت 8541ممکنه دیوا پسر امید باشع؟