دوست داشتی؟

رمان گناهکار سجاده نشین (گناهکار طرد شده)

  • به قلم nady48
  • ⏱️۱۳ ساعت و ۳ دقیقه
  • 77.6K 👁
  • 232 ❤️
  • 129 💬

دختری تنهاوسرخورده-موجودی که پاکی ومعصومیتش با دستان آلوده ی نامادری وبرادرنامادری به یغما رفت,رهاشده در خیابانهای شهری بی دروپیکر-جدا افتاده ومطرود...ولی درست در لحظه ایی که فکرمیکرد همه ی خوبیها وپاکیها به پایان رسیده..

بیشتر...
نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • فرناز

    00

    موضوع رمان خاص و قابل توجه هست، شخصیت پردازی های خوبی داره. با این که روال قصه تناقض هایی داره و به سرعت و اولویت اتفاقات داستان گاهی بی توجهی شده، ما نگاهی خوش بینانه در داستان جریان داره که حتی علیرغم مغایرت با واقعیت های موجود جامعه، باعث میشه خواننده بتونه با امیدواری بیشتری داستان رو دنبال کنه.

    ۱ ماه پیش
  • Maede

    10

    قشنگ بود ولی کاش اخرش خلاصه نمیشد

    ۲ ماه پیش
  • Zahra

    00

    گوشی از مشکلات جامعه بود خوب بود

    ۳ ماه پیش
  • Z narimani

    10

    رمان جالبی بودلذت بردم

    ۴ ماه پیش
  • نقابدار

    00

    ادم باید بتونه احساسات نویسنده رو لمس کنه،اونقدر واقعی باشه ک خودتو در اون شرایط ببینی،اما قلمش خیلی ضعیف بود..و خیلی حرفای ناممکنی داخلش بود،بیشتر تخیلی بود،از تخیلات ی شخص تا اینکه داستان باشه.

    ۵ ماه پیش
  • نقابدار

    00

    بنظرم برای کسایی ک تازه شروع میکنن مناسبه،خیلیییی احساسات الکی توش ب کارمیرفت،مثلا بابا و مامان ایلیا هی گریه میکردن برای پریسا چقد مسخره!یا باشرایط دختره کنار اومده بودن ب راحتی😐اصن قابل باور نیست

    ۵ ماه پیش
  • میترا

    00

    رمان خوبی بود ولی بقیش نیست خاطرات زیبا ومازیار مریض شدت پدر پریسا نیست

    ۶ ماه پیش
  • ممم

    00

    خوبم بود ممنون از نویسندی عزیز .بنظرم پریسا خیلی بی تربیت و لوس بود

    ۶ ماه پیش
  • هرچی

    10

    این آخرش چرا هول هولی جمع شد،، پریسا داشت می زایید مگه، دفترخاطرات چی شد؟ چه دلیل مسخره ای برای ادامه خاطرات چیزی نداشتی یهو گموگور شد ایلیا برداشت نیستش کرد؟یکم خلاق باش برای اون قسمتش یه فکری میک

    ۷ ماه پیش
  • فرانک

    00

    کاری به اغراق در مورد ایلیا و خانوادش ندارم، چرا تو دفترچه خاطرات چیزی از خاطرات مازیار و پریسا نبود؟ خیلی ناقص بود و اغراق آمیز

    ۸ ماه پیش
  • ناشناس

    10

    خدایا جیگرم آتیش گرفت مثل خودم که مورد***گرفتم بی مهری دوهزار دوسم نداشت

    ۱۰ ماه پیش
  • اکرم

    10

    رمان جالبی بود .فقط یکم برای کم سن سالها مناسب نیست هر چند با***صحبت شده اما به نظرم کمی تحریک کننده و البته اموزنده بود.من بسیار دوست داشتم .ممنون نویسنده جان هر چند باورش سخته د استان واقعی باشه

    ۱۱ ماه پیش
  • آوا

    10

    عالی بود

    ۱۱ ماه پیش
  • فرسته

    00

    رمان خیلی خوبی بود و بعد از دوسال من شبا رو بیدار موندم فقط ب عشق این ک این رمان رو زودتر تموم کنم من قبلاً رمان های قشنگ زیاد خوندم و خودم این رمان رو هم بهتون پیشنهاد میکنم...

    ۱۲ ماه پیش
  • حدیث

    10

    وای که چقدر من عاشق ایلیا و پریسام..برای بار دوم ابن رمان و میخونم کاش واقعا بشه به تمام پریسا های زخمی جامعه مون کمک کنیم و خودمونم باعث نشیم یه پریسا به با این حجم از زخم و درد به وجود بیاد

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.