تلنگر

به قلم شیوا بادی

شاید این تلنگر واجب بود.. شاید باید بیشتر اطرافمو میدیدم.. با چشم باز…. شایدم این اتفاق به خاطر شروع بدمون بود..شروعی که با دادگاه و بیمارستان و دعوا شروع شد..بد شروع کردیم.. کاش خوب تمومش کنیم. دلواپسم.. به خاطر مردی که روزی آینده امو تباه کرد.. شایدم خودم مقصر بودم .. غرور زیاد و لج بازی بیش از حد… شایدم تقدیرم این بوده و من زیادی منفی بین هستم..اگر با لجبازی روزمونو شب نمیکردیم ، این آینده ی سیاه تقدیرم نبود..کاش خدا یه فرصت دیگه بهم بده.. فقط یه فرصت…

اعدام یا انتقام

به قلم شیوا بادی

ابتدای داستان در مورد دو زوج، دو زوجی که هر کدوم عاشق همسرشون هستن ! ولی با یه تصادف ، همسر یکی از این زوج ها از بین میره و اون سه نفر دیگه رو تو مسیر هم قرار میده ! علی راضی به رضایت نمیشه ، تنها حرفی که روی زبونشه ، قصاصه ! و اینکه سهیل باید تاوان کاری که کرده رو پس بده ! قانون باید اونو مجازات کنه ! حکم دادگاه ، اعدامه ! اعدام سهیل ! بهارم که عاشق سهیل همسرشه ، هر کاری میکنه تا از علی رضایت بگیره حتی... و علی راضی میشه ، اما فقط به یه شرط ، اونم اینکه … پایان خوش

توأمان لحظاتی پیش

میانِ شقاوت و شرافت اختلاف چندانی نیست، اما بین‌شان تفاوت‌هاست... . دو همزاد کاملاً متضاد که قدرتِ عشق و غرور ثروت بین‌شان جدایی انداخته بود، دست سرنوشت بار دیگر آن‌ها را به هم می‌رساند. اما این ملاقات و این تجدیدِ دیدار برای هیچ کدام خوش یُمن نیست. با اتفاق تلخی که برای یکی از همزادها رخ می‌دهد، آن‌هارا مجبور می‌کند تا کمی سازش کنند. غافل از اینکه تقدیر برای آن‌ها دوری را رقم زده بود و این سازش چیزی جز بختِ بد و نحسی به ارمغان نداشت.

محبوبترین های هفته

دنیای رمان

+1000 رمان عاشقانه و طنز

معرفی بیش از ۱۰۰۰ رمان محبوب ایرانی خارجی و صوتی ...

ارسال روزانه بین 2 تا 4 رمان جدید به برنامه

رمان های آنلاین با پارت گذاری روزانه

با بیش از 35 ژانر مختلف برای همه سلیقه ها

یک جرعه از کتاب غرور_و_تعصب

تعداد آدم‌هایی که من واقعا دوستشان دارم زیاد نیست؛ تعداد کسانی که نظر خوبی دربارشان دارم از آن هم کمتر است "من هرچه بیشتر دنیا را می‌شناسم از آن ناراضی‌تر می‌شوم" هر روز که می‌گذرد بیشتر معتقد می‌شوم که آدم‌ها "شخصیت ناپایداری دارند" نمی‌شود روی ظواهر، لیاقت یا فهم و شعورشان حساب باز کرد! نویسنده : جین آستین

فروردین
۲۷
نقد و بررسی رمان سووشون

اکثر ما داستان سیاوش و مرگ مظلومانه اش را به احتمال زیاد شنیده و یا خوانده ایم. در سوشوون نیز با داستان یوسفاکثر ما داستان سیاوش و مرگ مظلومانه اش را به احتمال زیاد شنیده و یا خوانده ایم. در سوشوون نیز با داستان یوسف

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

در حال پارتگذاری...