رمان بادکنک قرمز
- به قلم هلن ابراهیمی آذر
- ⏱️کمتر از 5 دقیقه
- 2K 👁
- 60 ❤️
- 12 💬
اِما دختر موقرمز داستانه که سرگرم پرداخت بدهی های پدر بزرگشه... با شروع به کار کردنش تو یه کافه در وسط پارک، کم کم با یه بادکنک فروش مرموز رو به رو میشه بادکنک فروشی که کسی زیاد باهاش همکلام نمیشه و شایعه های خوبی درموردش پخش نشده و رویارویی عجیب اِما با بادکنک فروش مرموز، شروع داستان اونها رو رقم میزنه
پرب
00وای این خیلی خوب بود🥲
۹ ماه پیشغریبه
00وای خیلی قشنگ بود احسنت ب نویسنده با این که کار اولشه عالی بود و اشک منو در اورد مطمئنم اینده روشنی داری
۱۲ ماه پیشعاطفه
00موضوعش معمولی است اما آدمو ترغیب می کنه به خواندن و برای رمان اولی واقعا تحسین برانگیزه..لطفا ادامشو بذارید زیرلفظی میخواهید آیا؟
۱۲ ماه پیشعاطفه
00آدمو ترغیب می کنه که بخونیش وادامه بدی
۱ سال پیشمونا
10عالیه
۱ سال پیشسها
10خیلی قشنگ بود لطفا هرچه سریعتر پارت بعدی رو بزارید
۱ سال پیشلیلی
10۳۲ نفر لایک کردننن توروخدااا ادامشو بزااار:)))
۱ سال پیشبیتا
10خیلی قشنگه لطفا زودتر ادامشم بزارید
۱ سال پیشملیکا
10فوق العاده بود
۱ سال پیشعالییییییی
10خیلی خوبب بوددد
۱ سال پیشپروانه
10خوبه لطفا ادامشم بزارید
۱ سال پیش
فاطمه ❤️
00خیلی خوبه 🌟🌟🌟🌟