بی تردید

به قلم آزاده دریکوندی

عاشقانه

حاج احمد کیانمهر از آدم های معتبر و ثروتمند تهران قدیم بوده است.. مردی که حتی پس از مرگش هم هنوز نامش روی زبان هاست و اکنون فرزندان و نوه هایش اعتبارش را بر دوش می کشند. حاج احمد پیش از مرگش وصایایی داشته که اکنون فرزندان و نوه هایش موظف به عمل کردن به آنها هستند اما فرزندان و نوه های حاج احمد با ماجراهای عاشقانه ای که برای نوه ها پیش می آید نا خواسته به هیچ یک از وصیت های حاج احمد عمل نمی کنند.


220
21,821 تعداد بازدید
248 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۱ ساعت و ۵۸ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فرشته

    ۳۴ ساله 00

    با معذرت خیلی مبتدی بود. فقط تکرار فعل انگار دیکته بود. خوردم، پوشیدم، رفتم، اومدم، نشستم، پختم، خوابیدم، .... وسط ام که مشاوره روانشناسی می شدند

    ۲ هفته پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    اتفاقا این رمان ایرادات خیلی بزرگتری هم داره و این برای من که قلم اولم بوده کاملا طبیعی هستش. و اینکه این رمان برای ده سال پیشه و توی اون زمان کاملا اوکی بوده نسبت به خیلی از رمان های هم دوره خودش

    ۲ هفته پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    امیدوارم رمان های جدیدم رو بخونید و لذت ببرید💚

    ۲ هفته پیش
  • رمان

    00

    رمان بسیار زیبایی بود نوشته های خانم دریکوندی بسیار زیبا هستند خدا قوت می گم به نویسنده محترم🙏🙏🙏🙏

    ۴ هفته پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ممنونم از توجهتون عزیزم خوشحالم که دوست داشتید 💚💚💚

    ۴ هفته پیش
  • ندا

    ۲۹ ساله 00

    خیلی جذاب و خواندنی و قلم بسیار عالی 🥰

    ۴ هفته پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    نظر لطف شماست عزیزم امیدوارم از رمان های جدید ترم همینقدر لذت ببرید💚

    ۴ هفته پیش
  • Nazanin

    00

    درود،قسمت هایی از رمان بی تردید اشک ادمو درمیاره .. رمان محشری بود . ولی بازم حق رضا این نبود

    ۴ هفته پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ممنونم که برای این رمان قدیمی بنده وقت گذاشتی عزیزم🥰امیدوارم رمان های جدیدم رو هم بخونی و اینکه بله... رضا حقش نبود اما خب توی دنیا هم خیلی ها خیلی چیزا حقشون نیست و اتفاق می‌افته

    ۴ هفته پیش
  • دنیز

    10

    سلام رمان خوبی بودلذت بردم ولی کاش رضا شاهدزندگیشون نمیبودویکیوبراش در نظر میگرفتین که اونم فراموش میکردتو این بازی پریماه هم مقصر بود حقش این نبودچن سال منتظر بمونه اگه رمان برای رضابنویسین خوب میشه

    ۱ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    اتفاقا چنین رمانی رو در نظر دارم جانم🤩منتها فعلا درگیر تایپ دیگر رمان هام هستم و امیدوارم اونا رو هم بخونی و لذت ببری💚مرسی از زمانی که گذاشتی

    ۱ ماه پیش
  • فاطمه زهرا

    00

    من چندسال پیش این رمانو خوندم ولی هنوز توی ذهنمه...امیرعلی هم خوب بود ولی کاش رضا پایانش اینجور نبود🫠ولی قلمتون خیلی خوبه✨

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ممنونم از محبتت عزیزم اینکه هنوز توی ذهنت مونده واقعا برام لذت بخش بود🤩هرچند رضا یه مقدار لجبازی کرد و چوبشو خورد اما حق با توئه دیگه حقش اینجوری ها نبود! منتها زندگی ادامه داره عزیزم😍

    ۱ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    بی تردید اولین اثر من بود که ده سال پیش نوشتم امیدوارم رمان های جدیدم رو بخونی و لذت ببری💚

    ۱ ماه پیش
  • تینا صالحی

    ۲۹ ساله 00

    دست نویسنده درد نکنه خییییلی عالی بود من کیف کردم

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ممنونم از وقتی که گذاشتی عزیزم امیدوارم رمان‌های جدیدمو هم بخونی😍💚💚💚

    ۲ ماه پیش
  • اکرم

    ۳۵ ساله 10

    لطفا اسم رمانهاتون را بگید تا بخونبم . و ممنون از بابت قلم قوی و زیباتون

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ممنونم از نظرت جانم😍در بخش آفلاین فقط در رویای دژاوو رو دارم اما در بخش آنلاین رمان های مونالیزا، مهمیزهای سیاه و طبقه زیرین. امیدوارم لذت ببری جانا🥰

    ۲ ماه پیش
  • مینا

    ۳۰ ساله 00

    خیلی عالی میشه داستان رضا رو تویه رمان دیگه بنویسین حتما بخونید ممنون نویسنده

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ممنونم از تو که وقت گذاشتی و اولین رمان منو خوندی😍💚امیدوارم باقی رمان‌های منو هم بخونی و اینکه پیشنهادت فوق العاده بود بهش فکر می‌کنم🥰

    ۲ ماه پیش
  • مهسا

    10

    واقعآار نویسنده ممنونم خیلی داستان خوبی بودعالی عالی🌹🌹🌹❤❤❤

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    خوشحالم دوست داشتی عزیزم امیدوارم نوشته‌های جدیدترمو هم بخونی😍💚

    ۲ ماه پیش
  • الناز

    ۱۸ ساله 00

    عالی بود و هر چقدر تعریف کنم بازم کم گفتم اینو کسی داره میگه که ماهانه ۵ تا رمانو میخونه.رمان شما خیلی خاص بود من خیلی باهاش اشک ریختم مخصوصا از مرگ روناک که غمگین بودلطفا بازم رمان عاشقانه بنویسید❤️

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    الناز عزیز واقعا ذوق کردم از کامنتت😍💚💚💚بی تردید اولین اثر منه که ده سال پیش نوشتمش و اینکه شما اینقدر دوسش داشتی واقعا خوشحالم کرد😍امیدوارم رمان های جدید تر منو هم بخونی و بیشتر لذت ببری🥰

    ۳ ماه پیش
  • نازگل

    00

    خوب بود دوست داشتم قلمتون ماندگار نویسنده عزیز

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ممنونم عزیزم امیدوارم از نوشته های جدیدم بیشتر لذت ببری😍💚

    ۳ ماه پیش
  • عروسک

    ۱۶ ساله 00

    عالی بود ارزش خوندن رو داشت دست نویسنده درد نکنه

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    خوشحالم اولین تجربه‌ی رمان نویسی منو دوست داشتی😅💚💚💚امیدوارم آثار جدیدمو هم بخونی و لذت ببری عزیزم 😍

    ۳ ماه پیش
  • افسانه

    00

    عالی بود باهاشون زندگی کردم قلم نویسنده عالی بود خدا قوت

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ممنونم از نظرت عزیزم امیدوارم رمان های جدید تر منو هم بخونی و لذت ببری🤩

    ۳ ماه پیش
  • مرجان

    00

    خوب بود

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ممنونم عزیزم💚

    ۴ ماه پیش
  • نگار

    00

    به شدت مزخرف اولین رمانی بود اینقدر از خوندنش پشیمون شدم و حالم و بد کرد دلم برا رضای بدبخت سوخت نویسنده چه پدر کشتگی باهاش داشت نویسنده جان دیگه لطفاً رمانای عاشقانه ننویس سنگین تری

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    عوضش من حالم با کامنت شما خوب شد که چقدر در طول ده سال قلم من عوض شده😍

    ۴ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.