دوست داشتی؟
رمان آکرولیزیانا - آفلاین اثر فاطمه عبدالله زاده

رمان آکرولیزیانا - آفلاین

  • 9.8K 👁
  • 113 ❤️
  • 68 💬

آکرولیزیانا گرهٔ محکم و عجیبیه که هفت تا زندگی مختلف رو به هم پیوند میزنه. زندگی‌ پروای دیوونه و سرخوش رو که تموم زندگیش توی فسیل‌ها و آرزوهای بزرگ و کارهای بی‌محاباش در کنار خونوادهٔ پرجمعیتش خلاصه شده؛ زندگی مهرانا دختر ترسوی محافظه کاری که همیشه فرار رو برقرار ترجیح میده و دنبال راه فراری برای مشکلاتش از جنس شوهره؛ زندگی تاریک لاوینی که دنیاش رو توی آینه‌ای می‌بینه که فقط چهرهٔ پر از نقاب خودش رو منعکس می‌کنه و توی اعماق قلبش فارغ از دوست داشتن بقیه‌ست؛ زندگی پر از کینه و نفرت جاوید پسر زخم‌خورده‌ای از پایین شهر رو که دنبال پر کردن حفره‌های خالی توی قلبشه؛ نیوان یه پسر متقلب و شیاد و در عین حال الکی خوش و بی‌هدفه که هیچ دست‌آویزی برای چسبیدن به زندگی نداره و عمرش رو صرف کارهای بیهوده می‌کنه و دایمون یه کرم کتاب خالی از انرژیِ که توی جمع و دور از کتاب‌هاش لال و فلج میشه اما نفر هفتم کیه؟ یه پسر گمشده توی زمان که مدت‌هاست راهش به دنیای واقعی رو گم کرده و توی مختصات بی‌ حد و مرزی از ناهنجاری آکرولیزیانا گیر افتاده. همهٔ این شخصیت‌ها و احساسات مبهم و بی‌تعادل به واسطهٔ آکرولیزیانا دور هم جمع میشن و به دنیای ناشناخته‌ای که توی زمانی بی‌نهایت قرار داره فرستاده میشن. اما در واقع این سفر تفریحی به ظاهر طنز و پر از هیجان که تو ذهن پروا سوژهٔ سرخوشی و دیوونه‌بازیِ برای این هفت نفر یه جنگه! توی دنیایی از چیزهای ماوراءطبیعی با نمادهایی کهنه از زمان‌‌های دور و انسان‌های نخستین که بهای پیروزی در برابرشون چیزی جز تلاش برای زنده موندن با احساسات و قلبشون نیست! کلید خروج از آکرولیزیانا، در پس آزمون‌های مختلفی پنهون شده که هر کدومشون دنیایی از هیجان و ماجراهای جالب رو در پی دارن...

بیشتر...
نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • Saha

    00

    بهترین رمانیه که تا حالا خوندم هم قلم نویسنده خیلی جذاب و دلنشین بود هم شخصیت پردازی ها،تموم ژانر ها رو هم از طنز و عاشقانه گرفته تا همه چیزش به بهترین نحو بود ممنونم از نویسنده عزیز

    ۲ هفته پیش
  • اشک هشتم

    00

    خیلی خسته کننده بود واقعا حس ادم رامیگیره تاقسمت۱۵خواندم ولی بعد ولش کردم قسمت اخرراخوندم

    ۳ هفته پیش
  • پریا

    00

    تا قسمت سوم خوندم و بنظرم دختره خیلی چرت و پرت میگه و عصاب خورد کنه و فکر نمیکنم که تا آخرش بتونم تحمل کنم به پرحرفی های مسخره اش

    ۳ هفته پیش
  • افسون

    10

    خیلی قشنگ بود خیلی لذت بردم قلم خوبی داشت نویسنده ولی یکم مبهم بود آخرش دوسداشتم بدونم برگشتن پیش خانواده هاشون یا ن پروا تونست دوباره خانوادش رو ببینه و براشون جبران کنه یا ایهام تونست پدرش رو ببینه؟سرانجامشون معلومه قشنگ بود ولی تکلیفشون با یه زمان متفاوت از زمان خودشون و خانوادشون چیشد واقعا؟

    ۴ هفته پیش
  • دینا

    00

    واییییییییییی به نظر من دایمون خیلی گناه داشت و داره

    ۴ هفته پیش
  • دینا

    00

    پس دایمون چی ؟؟

    ۴ هفته پیش
  • Mona

    00

    این رمان یکی از بهترین رمان هایی هست که تا بحال خوندم چون ادم تو تکتک لحظاتش زندگی میکنه تصور سازی می کنه خیلی با جرئیات نوشته شده بود شخصیت ها نقش های قوی داشتن و ابکی نبود.

    ۴ هفته پیش
  • زینب

    00

    سلام یه رمان طنز مثل اکرولیزیانا معرفی کنین

    ۱ ماه پیش
  • *.....*

    00

    حرفام راجب این رمان تمومی ندارن اگه بخوام بگم برای هر پارتش حرف دارم ولی واقعا مچکرم ازت که چنین رمان جالب و تلنگر زنی رو نوشتی🤍🫂

    ۱ ماه پیش
  • *.....*

    00

    شخصیت ها کامل و عین واقعیت بودن و کاملا قابل درک. کارهاشون غیرقابل پیش بینی بود و من فکر میکردم ایهام مرگ مادرش رو میپذیره و با غم اون رو دفن می کنه ولی با خودش بردش و توی آب ولش کرد! یه لحظه یاد اتفاقای متعجب کننده فیلما افتادم که چرا از هم فاصله میگیرن و اینطوری رفتار میکنن اما کاملا متوجه ش شدم

    ۱ ماه پیش
  • *.....*

    00

    بعد مدتها اولین رمانی که برای خواندن انتخاب کردم این بود و اسمش خیلی جلب توجه میکرد و خاص بود بیشتر برای فهمیدن اسمش پیگیر شد.تنها رمانی با چنین ژانرهایی بود که آنقدر به دلم نشست و باهاش همدرد شدم تو مشکلاتش. نمی دونم چطوری بگم ولی واقعا از قلم شگفت اور و خاص نویسنده و اطلاعاتی که داشت به وجد اومدم

    ۱ ماه پیش
  • مرضیه

    00

    نیوان و مهرانا هم خیلی به هم میومدن شخصیت ها مکملی داشتن ولی خدایی مگه میمون و بقیه حیوان خاویار میخورن؟؟😳🤣

    ۱ ماه پیش
  • مرضیه

    00

    واقعا لاوین هر چقدر اولیای داستان چندش بود ولی ثابت کرد همه به یه ذره محبت و توجه نیاز دارن نمی گم عشق چون نمی خوام زیاد حرف نقل کنم و من هنوز به عشق باور ندارم ولی خیلی خوب بود که با اینکه خاطراتشون و نداشتن بازم در کنار هم قرار گرفتن

    ۱ ماه پیش
  • مرضیه

    10

    من هنوز از لحاظ روحی همراه داستانتم و امیدوارم حقیقی بشه❤️

    ۱ ماه پیش
  • مرضیه

    00

    دنیای خیلی جالبی خلق کردی و ثابت کردی مهمون نواز خوبیم هستی تمام مدت رمان خواندن من مهمون اون دنیا بودم ولی خداوکیلی پارت آخر چقدر غمگین باهاش گریه کردم😭😭 قلم روونی داشتی 😘❤️ امیدوارم آکرولیزیانا به همه زنگی ها سر بزنه و به آنها زندگی پر معنی بده😍

    ۱ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.