رمان قرار ما پشت شالیزار به قلم فرناز نخعی
من تاباندختم، دختری از یک خانوادهی روشنفکر در دههی 30 شمسی.
زندگی قشنگم، عشق شمس که از کودکی با من همراه بوده و بهش امید داشتم، یکدفعه دود میشه و همهچی به هم میریزه. اختیارم میافته دست عموم که به زور میخواد منو به عقد پسرش دربیاره. دلو میزنم به دریا و از خونه فرار میکنم، به این امید که دوست مامانم در شمال پناهم بده، اما پیداش نمیکنم.
وسط این همه بدبختی گیر مردی میافتم که اون هم ارتشی فراریه و هیچکدوم به هم اعتماد نداریم اما اجباراً همراه میشیم تا از خطراتی که احاطهمون کرده جون سالم به در ببریم... غافل از اینکه... چه ماجراهایی در انتظارمونه...
زندگی من یه داستان پرفرازونشیبه که از خوندنش سیر نمیشید.
میتونی این رمان رو با دریافت سکه از طریق دیدن تبلیغ، رایگان بخونی!!
دریافت سکههنوز عضو رمان نشدی؟
همین الان روی دکمه "ارسال درخواست عضویت" بزن تا درخواستت برای نویسنده ارسال بشه و نویسنده راهنماییت کنه چطور عضو رمان بشی
کد عضویت داری؟
کد و وارد کن
اطلاعیه ها :
سلام دوستان
وی آی پی هر روز پارت جدید داره ولی بخش رایگان هفته ای سه روز.
برای عضویت و خوندن سریع تر می تونید با 35000 تومن عضو بشید.
زمان پارتگذاری رایگان : 3 روز در هفته یعنی روزهای (یکشنبه ، سه شنبه ، پنجشنبه) تعداد 1 پارت به صورت خودکار رایگان میشود و میتوانید مطالعه کنید.
۲۰ ساعت ۲۸ دقیقه آینده
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
ساناز
در پارت 31500🤍💜💙🧡🤎🩵💛❤️💚🩶
۲۲ ساعت پیشسارا
در پارت 31520چ عجب تابان خانوووم😂
۲۳ ساعت پیشساناز
در پارت 31400🩶💚❤️💛🩵🤎🧡💙💜🤍
۲ روز پیشفاطمه
در پارت 31420چه مادر خوب منطقی و محکمی به نظر من یک بچه باید همینطور تربیت بشه که موقع تنهایی بتونه از پس خودش بر بیاد..
۲ روز پیشساناز
در پارت 31300💙❤️🤎🧡💚🩵💛🤍💜💜🩶
۳ روز پیشم
در پارت 31310هنوزم عاشقش هست ،اما دوازده ساله که نیست وزندگی همچنان ادامه دارد
۳ روز پیشسحر
۳۴ ساله در پارت 31200آخی تابان جان جای اون دختر نیستی تو خود همون دختری لی لی لی لی لی مبارکه🥰🥰🥰🥰
۳ روز پیشم
در پارت 31200آرزوی مادر علی رو براشون آرزو میکنم البته بجا دختر خالش تابان رو مادرش قبول کنه
۴ روز پیشساناز
در پارت 31200🤎💜🤍💛🩵💚🧡💙❤️🩶
۴ روز پیشزهرا
در پارت 31200آخی تابان عزیزم
۴ روز پیشمبینا
۲۰ ساله در پارت 31100به خاطر مهمونا آخرش هم نتونستن با هم گپ بزنن دو نفری🥲😂علی بیچاره بیخودی سرگردون شد
۴ روز پیشساناز
در پارت 31100💙❤️🤎💜🤍🩵💛💚🧡🩶
۵ روز پیشفاطمه
در پارت 31110من متولد اهوازم وقتی گفتین اسکله و سمبوسه یاد اهواز و کارون و فلافل و لشکرآباد و....شبای قشنگش افتادم دلم براش تنگ شده🥺🥲
۵ روز پیشزهرا
در پارت 31100عزییییییزم،ان شاءالله بزودی بری از دلتنگی دربیای
۵ روز پیشزهرا
00نمیدونم چرا، ولی همش فکر میکنم ی اتفاق غمناکی برای علی میفته☹️
۵ روز پیش
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
م
در پارت 31600خیلی خیلی پارت قشنگی بود،بالاخره تابان اعتراف کرد،دست گلت درد نکنه نویسنده خوش قلم