رمان عاشقتم دیوونه (جلد دوم )
- به قلم حانیا بصیری
- ⏱️۶ ساعت و ۳۴ دقیقه
- 84.9K 👁
- 408 ❤️
- 199 💬
در ادامه جلد اول دیانا به وسیله سارا متوجه میشه که رادین چه کاری انجام داده و بر خلاف میل باطنیش سعی بر فراموش کردن رادین داره، حالا باید ببینیم که آیا موفق به این کار میشه یا نه
تاخواستم اعتراض کنم درو باز کرد و رفت.
کالفه دستي به صورتم کشيدم و به سمت خونه رفتم، کسي خونه نبود،
_حتما رفتن دکتر.
لباسامو عوض کردم و روي تخت نشستم،با ناراحتي به فلش مموري که دستم بود نگاه کردم، حدس ميزدم همون
نقشه ايه که اون همه براش دردسر و استرس کشيدم، خيلي بي انصافي بود اگه نگهش ميداشتم نميدونستم آرش
چه فکري پيش خودش کرده بود که بهم پسش داد بااين کار خيلي پروژه عقب ميفتاد،روي تخت
دراز کشيدم و به سقف خيره شدم چند دقيقه اي به همون حالت گذشت، صبرم تموم شد، گوشيمو برداشتم
وبا ترديد شماره آرشو گرفتم، بعد سه تا بوق جواب داد :
-سالم.
صداش خيلي دلخور بود، ديگه باهام مثله سابق راحت نبود، دوست داشتم مثل قبل باهام صميمي باشه
-ديانا سرم شلوغه اگه کاري نداري...
نميدونستم چه بگم، بي م قدمه گفتم :
-نوچ، من چيکار کنم ناراحت نباشي؟
صداي آميخته با خنده اش از پشت تلفن اومد که گفت :
-عليک سالم
-ببخشيد سالم .
-من به شما گفتم کاري بکن؟
-نه نگفتي.
-خوب پس؟
نفس عميقي کشيدم و گفتم :
_چيزه.. کار خوبي نکردي نقشه رو بهم پس دادي، بدرد من نميخوره .
نذاشت جمله مو کامل کنم :
_ديانا، اون نقشه بدون تو و بدون نظارت تو به درد هيچکس نميخوره.
نميدونستم چي بگم، دروغ چرا خيلي دوست داشتم برم و کارمو ادامه بدم اما از وجود رادين نفرت
داشتم،ميترسيدم ....
_ديانا تو چت شده؟ اون همه ذوق کجارفت؟ يعني باورکنم به اين زودي جازدي؟
با به خاطر اوردن سارا گفتم :
-نميدونم.
-برميگردي؟
-نه، البته شرمنده ام .
با مکث کوتاهي گفت :
-اين حرف آخرته؟
-آره
-يعني واقعا بايد به زور متوسل شد؟
با تعجب گفتم:
-يعني چي؟
سريع گفت:
-هيچي، خودت ميفهمي .
-ميفهمم؟ چيو؟
-بايد حضوري بهت بگم،راستش اصال فکر اينجا شو نکرده بودم .
سريع از روي تخت بلند شدم و گفتم:
-کجاش؟
يه صداهايي از پشت تلفن ميومد :
-فردا عصر بيا شرکت درموردش حرف بزنيم.
-نه نه، من نميام .
-ديانا.. فردا شرکت باشي .
ترسيده خواستم چيزي بگم که با يک خداحافظي سرسري قطع کرد.
پر استرس دستامو بهم گره زدم و متفکرانه به ديوار روبه روم خيره شدم،
_يعني چي شده ؟
با شنيدن صداي در خونه ،از روي تخت بلند شدم و ازاتاق بيرون رفتم، باديدن مامان که تازه از بيرون اومده بود
گفتم :
-سالم کجا رفته بوديد؟
مامان با احتياط روي مبل نشست و گفت :
-هيچي، با پدرت رفتيم يه سري خرتو پرت براي خونه خريديم.
-آهان.
-ديانا.. چيزي شده؟ بهم ريخته اي.
با خنده گفتم :
-من؟ نه بابا،درسا سنگين شده براي همينه.
اطلاعیه ها :
برای دیدن عکس و کلیپ شخصیت ها و دانلود فایل رمانها چنل تلگرام رو دنبال کنید
Hania_basiri
آیدا
00سلام حانیا جون رمانت خیلی قشنگ بود مرسی عزیزم
۲ ماه پیشفطی
00خیلی خوبه
۴ ماه پیشپسته خندان
00اسم جلد اول و لطف کنید بگید .
۵ ماه پیشفرشته
00سلام ،خسته نباشی گلم ،خیلی قشنگ بود رمانت آخرشم قشنگ تمام شد ،همیشه موفق باشی
۶ ماه پیشهدیه
00مثل همیشه عالی
۶ ماه پیشSAzde
00من به فصل اخر که رسیدم تا دو روز نخوندم دلم نمیخواست تموم بشه شوکه شدم اون جایی که راتین و رادین دوتا بودن جایی که راتین مرد هم خیلی گریه کردم راتین بد غصه بود ولی دلم نخواست بمیره ممنونم حانیا جان
۷ ماه پیشرز
00خیلی خنده دار بود تا عاشقانه ولی قشنگ یود به تمام معنا وای فقط ارژنگ وننه جون دیانا وای جرررررررر😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂🤣🤣🤣🤣🤣
۷ ماه پیشM.F
00محشر بود مثله همیشه دمت جیز
۷ ماه پیشیلدا
00چرا تموم شد😐😐
۷ ماه پیشانیسه
00رمانت عالی بود نویسنده عزیز و اینکه شخصیت دیانا مث خودمه موفق باشید
۸ ماه پیشالهه
00حالم بده ک تموم شد 😐
۸ ماه پیشمریم
00خیلی رمان قشنگی بود، طنزش خیلی خوب بود اصلا ابکی نبود فقط مشکل غلط املایی داشت
۱۰ ماه پیشراضیه
00ممنونم از نویسنده عزیز، م3 همیشه عالی درست تا به هم رسیدم جیگرمون خون شد اما عالی بود🙏❤
۱۰ ماه پیشساره
00واقعا زیبا و بسیار خنده دار و جالب بود
۱۱ ماه پیش
-
آدرس وبسایت شخصی http://haniabasiri.blogfa.com
-
صفحه اینستاگرام نویسنده Hania_basiri@
-
آیدی تلگرامی نویسنده Hania_basiri@
-
ارتباط از طریق واتس اپ ثبت نشده است.
-
نگاتیو ژانر : #عاشقانه #طنز #اجتماعی
-
بال های زخمی ژانر : #عاشقانه #درام #خیانت
-
ماتیلدا ژانر : #عاشقانه #اکشن #مافیایی
-
به طعم شکلات (نسخه کامل) ژانر : #عاشقانه #طنز #معمایی
-
خانه جوانان سالمند ژانر : #طنز #اجتماعی
-
سند بدون عنوان ( جلد اول رمان به طعم شکلات ) ژانر : #عاشقانه #طنز #معمایی
-
پشت چراغ قرمز جلد دوم آفلاین ژانر : #عاشقانه #طنز
-
به طعم شکلات ژانر : #عاشقانه #طنز #معمایی
-
اون کیه؟ ژانر : #عاشقانه #طنز #اجتماعی
-
پشت چراغ قرمز (جلد دوم) ژانر : #عاشقانه #طنز
-
پشت چراغ قرمز ژانر : #عاشقانه #طنز
-
عاشقتم دیوونه (جلد دوم ) ژانر : #عاشقانه
-
رمان عاشقتم دیوونه ژانر : #عاشقانه #طنز
فاطمه محمدی
00عالییییییی