رمان سایه ی من به قلم زهرا باقری
داستان از جایی شروع میشه که مینا به بهانه ی تدریس، ناچار به اجاره ی خونه ای تو یک روستای تقریباً دورافتاده میشه! به محض ورود، توی خونه فعالیت های ماورایی شکل میگیره که باعث ترس و وحشتش میشه... در این بین، اون به خاطر تصمیمش برای استقلال و شجاعت بیشتر به جای ترک خونه، تصمیم به تماس با صاحب خونه میگیره تا با کمک اونا بتونه مشکل و حل، و به زندگیش توی روستا ادامه بده...
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
خواننده
در پارت 400رمان خوبیه
۲ هفته پیشنورای
در پارت 6100جلد دوم در کجا قرار میگیرع؟؟؟؟ و اسم جلد دومش چیعع؟🦥🙌🏽
۱ ماه پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
تو همین سایت و اپلیکیشن هست اسمش همون سایه ی من هستش و فقط جلوش نوشته جلد دوم
۱ ماه پیشنفس
در پارت 200عالییییییییییییییییییییی
۱ ماه پیشنفس
در پارت 100عالی هرچی بگم کمه
۱ ماه پیشارمیتا
در پارت 3500ی سوال ! خودت نمیترسیدی زمانی ک اینو نوشتی ؟ 🥺🥺🥺 من خیلی خیلی ترسیدم ولی خو کرم دارم😁
۱ ماه پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
نه راستش چون میدونم میشه خیلی ترسناک تر از این نوشت و مال من الان یه چیز خیلی نرمالیه 😂😂😂😂
۱ ماه پیشارمیتا
در پارت 3500بابا چی چی و نرماله 😐من تا الان بیشتر ده بار ب مامانم حتی خودمم شک کردم ک یک وقت مثل علی نباشیم😁
۱ ماه پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
😂😂😂🤣🤣🤣
۱ ماه پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
البته یکی دوبار پیش اومد آخر شب داشتم مینوشتم از ترس اینکه بترسم ول کردم ننوشتم😂
۱ ماه پیشارمیتا
در پارت 3510خیلیم عالی😂😂
۱ ماه پیشآرمیتا
در پارت 4100همه چطوری تو ی ماشین جا شدن؟
۱ ماه پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
نه عزیزم همه رو باهم نبرد. نوشتم تا بتونم بابایی و کمال و ترانه رو برسونم، یعنی اول اونا رو رسوند بقیه منتظر موندن تا برگرده✨❤️
۱ ماه پیشارمیتا
در پارت 100واییی خیلی خوب بود ❤️❤️
۱ ماه پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
ممنونم عزیزم ❤️✨
۱ ماه پیشثنا
در پارت 4300سلام خانم باقری میخواستم بگم داستان شما خیلی خوب هست من رمان ترسناک زیاد میخونم ولی این رمان ترسناک خیلی هیجان انگیز بود
۱ ماه پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
سلام عزیزم خیلی ممنونم از لطفت. امیدوارم از خوندن جلد سومم لذت ببری✨❤️
۱ ماه پیشثنا
در پارت 5100شخصیت مینا و مهرداد خیلی راحت هست میلاد داره رعایت میکنه مهدی اعصاب نداره ترانه بلند پرواز هست مهتاب هم ریلکس کمال هم چشم گشاد نوید هم شکم گنده
۱ ماه پیشکلم
در پارت 890ی حسی بهم میگه ترانه جنه 😱
۱ سال پیشهیفاء
در پارت 840منم همین حسو دارم
۱ سال پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
دیگه کم کم دلم داره واسه ترانه میسوزه 🤣
۱ سال پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
😈😈😈
۱ سال پیشتارا
۱۹ ساله در پارت 1400واقعا رمان خوبیه ولی نمی دونم چرا انقدر از این سینا بدم میاد
۲ ماه پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
حق داری😂😂
۲ ماه پیش..K..
00چرا باید همون موقعی که آدم قصد داره بره دسشویی رمان جای ترسناکش به دسشویی میکشه؟؟😂🤦🏻 ♀️
۲ ماه پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
😂😂😂 به کجاش رسیده بودی؟
۲ ماه پیش....
10میشه بگین چطوری باید دانلود کنیم؟؟چون هی گمش میکنم و از اول میاد
۲ ماه پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
از اینجا میشه پارت به پارت خوند فقط عزیزم، به نظرم شماره پارت هارو یه جا داشته باش دفعه ی بعد از جایی که مونده شروع کنی✨🥰🌹
۲ ماه پیش★★
00من وقتی به ساعت نگاه کردم فهمیدم دقیقا ۵ ساعته دارم اینو میخونم و از ترس هی با خودم حرف میزنم
۲ ماه پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
وای😂😂😂
۲ ماه پیش
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
آمولای
در پارت 400کم کم دیگه داره ترسناک میشه