رمان سایه ی من به قلم زهرا باقری
داستان از جایی شروع میشه که مینا به بهانه ی تدریس، ناچار به اجاره ی خونه ای تو یک روستای تقریباً دورافتاده میشه! به محض ورود، توی خونه فعالیت های ماورایی شکل میگیره که باعث ترس و وحشتش میشه... در این بین، اون به خاطر تصمیمش برای استقلال و شجاعت بیشتر به جای ترک خونه، تصمیم به تماس با صاحب خونه میگیره تا با کمک اونا بتونه مشکل و حل، و به زندگیش توی روستا ادامه بده...
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
راضیه
در پارت 200خوب
۶ روز پیشراضیه
در پارت 100تا اینجا خوب بود
۶ روز پیشزهرا
۲۱ ساله در پارت 6100وای عالی هم باهاش خندیدم هم استرس گرفتم هم ناراحت شدم ترکیب این همه حس خیلی عالی بود واقعا ارزش خوندن داشت چون بعضی رمانا خیلی آبکی هستن موفق باشی گلم 🫰🌱
۲ هفته پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
سلام عزیزم مرسی از لطف و حمایتت 🥰❤️🌹
۲ هفته پیشزینب
۲۸ ساله 00سلام چرا از پارت ۵۱ دیگه باز نمی کنه؟
۲ هفته پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
سلام عزیزم با پشتیبانی درمیون بزارین برای بقیه فکرکنم باز میشه
۲ هفته پیشپارمیدا
در پارت 400عالی
۴ هفته پیشپارمیدا
در پارت 300عالیه
۴ هفته پیشآمولای
در پارت 400کم کم دیگه داره ترسناک میشه
۱ ماه پیشخواننده
در پارت 400رمان خوبیه
۱ ماه پیشنورای
در پارت 6100جلد دوم در کجا قرار میگیرع؟؟؟؟ و اسم جلد دومش چیعع؟🦥🙌🏽
۲ ماه پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
تو همین سایت و اپلیکیشن هست اسمش همون سایه ی من هستش و فقط جلوش نوشته جلد دوم
۲ ماه پیشنفس
در پارت 200عالییییییییییییییییییییی
۲ ماه پیشنفس
در پارت 100عالی هرچی بگم کمه
۲ ماه پیشارمیتا
در پارت 3500ی سوال ! خودت نمیترسیدی زمانی ک اینو نوشتی ؟ 🥺🥺🥺 من خیلی خیلی ترسیدم ولی خو کرم دارم😁
۲ ماه پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
نه راستش چون میدونم میشه خیلی ترسناک تر از این نوشت و مال من الان یه چیز خیلی نرمالیه 😂😂😂😂
۲ ماه پیشارمیتا
در پارت 3500بابا چی چی و نرماله 😐من تا الان بیشتر ده بار ب مامانم حتی خودمم شک کردم ک یک وقت مثل علی نباشیم😁
۲ ماه پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
😂😂😂🤣🤣🤣
۲ ماه پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
البته یکی دوبار پیش اومد آخر شب داشتم مینوشتم از ترس اینکه بترسم ول کردم ننوشتم😂
۲ ماه پیشارمیتا
در پارت 3510خیلیم عالی😂😂
۲ ماه پیشآرمیتا
در پارت 4100همه چطوری تو ی ماشین جا شدن؟
۲ ماه پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
نه عزیزم همه رو باهم نبرد. نوشتم تا بتونم بابایی و کمال و ترانه رو برسونم، یعنی اول اونا رو رسوند بقیه منتظر موندن تا برگرده✨❤️
۲ ماه پیشارمیتا
در پارت 100واییی خیلی خوب بود ❤️❤️
۲ ماه پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
ممنونم عزیزم ❤️✨
۲ ماه پیش
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
فاطمه
در پارت 4800عالی