رمان چشمان اتش کشیده به قلم Fatemeh78

تا پايان عمرم

I'll be loving you . loving you
من مي‌خوام عاشقت باشم . عاشق تو

For the rest of my life
براي ادامه‌ي زندگيم

Thru days and night
از آغاز تا انتهاي روزها و شب‌ها

I'll thank allah for open my eyes
من مي‌خوام از خدا تشکر کنم براي اينکه چشمان من رو باز کرد

Now and for ever I... I'll be there for you
حالا و براي هميشه من ... مي‌خوام در اينجا براي تو باشم

I know that deep in my heart
من در اعماق قلبم اينو مي‌دونم

I feel so blessed when I think of you
من احساس خوشبختي زيادي مي‌کنم وقتي در فکر توأم

And I ask allah to bless all we do
و از خدا مي‌خوام همه کارهايي که ما انجام داديم رو ببخشه

You're my wife and my friend and my strength
And I pray we're to gether eternally
تو همسر من ، دوست من و نقطه ق

چشمان آتيش کشيده, [??.??.?? ??:??]
وت من هستي و من دعا مي‌کنم که ما تا ابد با هميم

Now I find my self so strong
حالا من خودم رو خيلي قوي مي‌دونم

Everything changed when you came a long
با اومدن تو همه چيز تغيير کرد

oooo
اوووو

And there's a couple words I want to say
و دوتا کلمه هست که من مي‌خوام بگم

For the rest of my life
براي ادامه‌ي زندگيم

I'll be with you
من مي‌خوام با تو باشم

I'll stay by you'r side honest and true
من مي‌خوام در کنار تو صادق و خالصانه بايستم

Till the end of my time
تا پايان عمرم

I'll be loving you . loving you
من مي‌خوام عاشقت باشم . عاشق تو