
رمان اکشن مهمیزهای سیاه
« به نظرم زندگی کردن با زنده بودن خیلی فرق داره! همهمون بعد هر جنایت قِسر در رفتیم تا زندگی کنیم؛ ولی نکردیم! مثلا من بابا... اگه سر و کلهی عشق توی زندگیم پیدا بشه شاید منم بتونم زندگی کنم... چی فکرمیکنی؟» یک شرکت واسطهای که در زمینهی واردات و ترخیص کالا از گمرک فعالیت میکند؛ اما در پشت پردهی آن چه اتفاقات شومی ممکن است بیافتد؟ آوازهی دو اَبَر شرور یعنی یک پدر و پسر بیرحم میان تمام مردان مافیایی پیچیده است که میخواهند کسب و کارشان را گسترش دهند تا میان تبهکاران سری توی سرها شوند! مخالفان را به ورطهی نابودی بکشانند، خیانتکاران را مجازات کنند و مهرههای به درد بخور را به خود جذب کنند... «دردسر تو راهه... ولی نه واسه ما!» هشدار: این رمان دارای صحنههای اکشن، هیجان انگیز و خشونت آمیز میباشد که به تمامی افراد توصیه نمیشود. همچنین موزیکهای هر پارت برای پاراگرافهای خاصی هستند که زمان پلی شدن هر کدام از آنها پیش از پاراگراف مربوطه نوشته شده است.

رمان اکشن ماتیلدا
ماتیلدا دختر بی پروا و کله شقی که پزشکی قانونی خونده و استعداد عجیبی توی حل پرونده های جنایی داره داستان اون گره میخوره به مردی که از این استعداد با خبره و هیچ جوره ازش نمیگذره. کسی که جواب منفی براش معنی نداره و همیشه هرچیز که بخواد باید بدست بیاره. اما آیا اینبار هم مثل همیشه است؟

رمان اکشن جوخه بیوه ها
آوازه ی مخوف ترین دزد قرن توی کوچه پس کوچه های نیویورک پیچیده. شاه دزدی که هیچکس نه اسمی ازش میدونه و نه چهرشو میشناسه...مثل ذاتش چهرش هم توی تاریکی غرقه و هرکسی قیافشو ببینه میمیره. اون کسیه که لقبش رعشه به تن خیلی ها انداخته. جز یک نفر! اریکا عضو شماره یک جوخه ی بیوه هاست، جوخه ای که تمام اعضاش گرد هم اومدن تا با هر ماموریت خطرناکی که بهشون میدن وارد میدون شن. اما ماموریت خطرناک اریکا، نزدیک شدن به شاه دزده تا ارزشمندترین الماس رو ازش بدزده...و اولین ماموریت اون شناسایی کردن شاه دزده!

رمان اکشن عشق مبهم
این رمان نقطه ی مقابل بقیه رمان هایی که عشق غرورروبه زانودرمیاره.یابرعکس غرورباعشق بازی میکنه هستش فکرکنم تفاوت خوبی بابقیه داره...اینجاادمای مغرورعاشق ترین هاهستن...اینجاغروروعشق خیلی خوب درکنارهم قرارگرفتن ودارن راه خودشون رومیرن...اما... این سرنوشته که میاداین ادمای مغروروعاشق روبه بازی میگیره طوری که حتی یه درصدم فکرشو نمیکی...حالااین سرنوشت چی نوشته برای این ادما؟!؟!؟!؟!

رمان اکشن سه دخیه شیطون بلا
سه تا دختر تنها که هر کدوم با اتفاق هاییه بدی خانواده هاشونو از دست دادن و به خاطر اینکه پول دربیارن از ادماییه پول دار دزدی میکنن و خیلی شلوغ هستن این سه تا دوست، دوست که نه خواهر که تو یه اتفاق با سه تا پسر آشنا میشن و…..

رمان اکشن خیانتکار عاشق
من یه زنم، اما مجبورم مردونه بجنگم... من یه دخترم، اما مجبورم پدرم رو توی تیمارستان رها کنم... من یه معشوقم، اما مجبورم دل بشکنم... من یه پرستارم، اما مجبورم آدم بکشم... من یه عاشقم، اما مجبورم خیانت بکنم... و در آخر من یه جاسوسم و مجبورم بخاطر دل بستن به دشمنم جوتنم و بدم...! باید سنگدل باشم، نسبت به هر کسی که دوسم داره، چون من یه پلیس دزدم! دزد قلب ها و احساسات، زندگی ها و اطلاعات! دوئل شیطان و فرشته ی درون، فاصله ی بین عشق و خیانت! باید به مردی که توی قلبمه خیانت کنم. برای همینه که اسم من خیانتکار عاشقه!