رمان خیال گلستان به قلم ساناز لرکی
دهسال قبل عروسی از مراسم ازدواج گریخت.
من شبیه یک انگشتر بدل به جای اصل شدم
من عروس مراسمی شدم که در اصل متعلق به من نبود.
من یک مادر و یک همسر هستم...
تمام نقش زندگی من دقیقا همین است.
من مادر فررندی هستم که همنام عشق سابق اوست
همسر مردی که جز احترام چیزی به من نمیدهد.
من ده سال است که یک مادر و یک همسر هستم.
داستان من از اینجا شروع میشود.
از جایی که آن زن برمیگردد و ویرانی جهانم را احاطه میکند.
من باید نقش جدیدم را یاد بگیرم و برایش بجنگم.
من یک زن هستم
میتونی این رمان رو با دریافت سکه از طریق دیدن تبلیغ، رایگان بخونی!!
دریافت سکههنوز عضو رمان نشدی؟
همین الان روی دکمه "ارسال درخواست عضویت" بزن تا درخواستت برای نویسنده ارسال بشه و نویسنده راهنماییت کنه چطور عضو رمان بشی
کد عضویت داری؟
کد و وارد کن
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
پروین معتمدی
00عالی پیش می ره منکه خیلی دوسش دارم بدرخشی وپایدار باشی
۲ ساعت پیشانا
در پارت 7700آفرین به پرنیان سندارو قبول نکرد به مهرداد فهماند خودت واسه م مهم بودی نه ثروتت
۵ ساعت پیشستاره
در پارت 7700حدس میزنم در آینده مهرداد ورشکست بشه، تو رو خدا بعدا پرنیان به مهرداد برنگرده، بعضی وقتها طرف باید بفهمه پشیمونی دیگه فایده نداره
۶ ساعت پیشستاره
در پارت 7600بلاخره تموم شد. خیلی خوشحالم برای پرنیان
۶ ساعت پیشزهرا
در پارت 7700وای وای وای وای آخرش یه جوری قلبم قیلی ویلی رفت برا خودش .
۶ ساعت پیشآمنه
در پارت 7700راستی نویسنده جون عالی عالی بود ولی تفسیر حرف وکارهای مهرداد بخصوص که از زندگیش نوشته نبودین قابل پیش بینی نیست فکر کنم باخت بزرگی توی راه هست برای مهرداد ای کاش اون اسناد قبول می کرد
۱۴ ساعت پیشساناز لرکی | نویسنده رمان
😍😍😍
۱۳ ساعت پیشپرنیا
در پارت 7700مرسی ساناز جون بابت پارت هدیه خوشمزتون 😋😋 امیدوارم پرنیان کنار کیان به آرامش برسه واقعا لیاقتشو داره 🌹🙏
۶ ساعت پیشپرنیا
در پارت 7600خود کرده را تدبیر نیست!!!ما آدما متاسفانه خودمون برای خودمون فقط میتونیم جایگاه بدست بیاریم اونم با رفتارمون💔💔
۷ ساعت پیشم.ر
در پارت 7700کیان بانمک وشیطون توجه ویژه داشته😊😊
۷ ساعت پیشفاطمه زهرا
در پارت 7710طبق معمول دیدین ساناز چه خوش قوله🥹😭
۱۳ ساعت پیشساناز لرکی | نویسنده رمان
دیدی؟؟؟ رسوندمش🤩🤩🤩🤩 خودم بیشتر همه ذوق کردم رسید😁
۱۲ ساعت پیشفاطمه زهرا
در پارت 7700به قول بعضیا دوست ندارم با مهرداد بمونه ولی دوست هم ندارم بره با کیان😂ولی مهردادد چه ترسی داره؟از چی میترسه؟چی توی فکرشه...این پارت خیلی فکرمو درگیر کرد.. پارت خیلی خوبی بود مرسی زحمت کشیدین🤍✨
۱۲ ساعت پیشنرگس
در پارت 7600رمانتون حس خوبی داره
۱۴ ساعت پیشساناز لرکی | نویسنده رمان
بودن شما هم حس خوبی داره
۱۳ ساعت پیشزهرا
در پارت 7700شیرینی این پارت قند خونمو حساااابی برد بالا واییی بالاخره اونی که میخواستم شد🥹😍
۱۴ ساعت پیشساناز لرکی | نویسنده رمان
الهی
۱۳ ساعت پیشزهرا
در پارت 7700خیلی خیلیییییییی ممنون ازتون با خوندن رمان انگار از این دنیا خارح میشم و میرم توی دنیای رمان انگار زندکی پرنیانو از نزدیک میبینم و لحظه به لحظه باهاشون زندگی میکنم🥲❤️❤️
۱۴ ساعت پیشساناز لرکی | نویسنده رمان
منم عزیزم...منم
۱۳ ساعت پیشزهرا
در پارت 7700خیلی ممنون از پارت هدیه واقعا زیبا و دلنشین بود خیلی ممنونم از مهربونیتون🥹🥹
۱۴ ساعت پیشساناز لرکی | نویسنده رمان
دوست داشتم با یه حس شیرین تموم کنم...
۱۳ ساعت پیش
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
پگاه
در پارت 7700ای جاااانم