رمان اقبال به قلم مریم السادات نیکنام
دریا به اصرار هوشنگ پدر خواندهی خود و به قصد جاسوسی وارد عمارتی میشود که دو پزشک جوان و یک پیرزن اسراآمیز به نام صنم در آن زندگی میکند. و این میشود آغازی دوباره برای دریا. پیرزن شروع به گفتن خاطراتش میکند و رازی نهان آشکار میگردد.
هنوز عضو رمان نشدی؟
همین الان روی دکمه "ارسال درخواست عضویت" بزن تا درخواستت برای نویسنده ارسال بشه و نویسنده راهنماییت کنه چطور عضو رمان بشی
کد عضویت داری؟
کد و وارد کن
زمان پارتگذاری رایگان : 3 روز در هفته یعنی روزهای (شنبه ، دوشنبه ، چهارشنبه) تعداد 1 پارت به صورت خودکار رایگان میشود و میتوانید مطالعه کنید.
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
اسرا
در پارت 10900🙏
۳ روز پیشاسرا
در پارت 10800🙏
۳ روز پیشاسرا
در پارت 10600به الان یادحرفهای عصمت افتادخوب یه موردفراموش میکرد😁🙏💞
۲ هفته پیشاسرا
در پارت 10500ممنون زیبابود⚘💋
۲ هفته پیشاسرا
در پارت 10200ای بابا دریاکم درسرداره حالاپارسابراش مشکله نشه ممنون 😘⚘
۳ هفته پیشاسرا
در پارت 10000واقعاشوک بدی ولی چرادریاتوقع جنین اتفاقی نداشت ازاون ۲نفرهمه چیزبرمی آید🙏
۳ هفته پیشاسرا
در پارت 9900یه لجظه دریاخون دماغ شدیاچی؟ممنون مریم خانم😘💞
۴ هفته پیشاسرا
در پارت 9600الان سرکله هوشیارپیدانشه حال دریاگرفته بشه
۱ ماه پیشاسرا
00ممنون عالیه 😘⚘
۲ ماه پیشاسرا
در پارت 8600چراماه صنم بایدخودش فدای قاسم میکردبعدخانواده که پسرنداره فقط دخترمیگن دخترهاپشت پناه نداره البته اون موقعهامنظورم🙏😘
۲ ماه پیشاسرا
در پارت 8500عجب دریا روهمه عاشق دورکردن هرلحظه یکی میاید
۲ ماه پیشاسرا
در پارت 8210دریاچقدربیچاره ست ممنون 😘
۲ ماه پیشاسرا
در پارت 7900عجب اونی که فراکردهوشیاربودیانه؟ممنون عالیه😘
۲ ماه پیشاسرا
در پارت 7700ماه صنم خوب که جاداره ولی مولودبیچاره س
۳ ماه پیش
-
آدرس وبسایت شخصی ثبت نشده است
-
صفحه اینستاگرام نویسنده ثبت نشده است
-
آیدی تلگرامی نویسنده ثبت نشده است
-
ارتباط از طریق واتس اپ ثبت نشده است.
اسرا
در پارت 11000😭😭😭😭🙏