پارت دویست و سی و سوم

زمان ارسال : ۵۹ روز پیش

_ سخته! برای یه دختر تنها که همه‌ی عمرش تو بدبختی گذشته انتظار زیادیه که این همه تغییر یه جا باور کنه. من واقعا نمی‌تونم. شاید یکی از دلایل رفتنم همین بود که به زندگی این شکلی عادت نداشتم.
_ اگه من کمکت کنم چی؟
لب‌های دریا بهم دوخته شد‌‌. نامی نگاهش را به او سپرد و لبخندش نمای بیشتری گرفت.
_ با کمک هم آسونش می‌کنیم. حاضری با من ازدواج کنی؟
ناگهانی و بدون زمینه‌چینی درخواست

162
54,709 تعداد بازدید
76 تعداد نظر
234 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید