رمان مغرور و عاشق
- به قلم نسترن شاکر
- 135 پارت
- در حال نگارش
- 66.4K 👁
- 372 ❤️
- 159 💬
حلما، دختری ساده، معصوم ونجیب، دل به پسر جذاب یک خانواده ثروتمند میسپارد. اما درست در اوج عاشقانههایش،با آمدن دختری زیبارو و ریاکار، همه چیز فرو میریزد… نامزدی که قرار بود تکیهگاهش باشد، حالا چشم در چشمان دیگری دارد و خانوادهای که قرار بودپناهش باشند، در سیاهی شب، طردش میکنند. مُهر بیآبرویی، سرنوشتش را لکهدار کرده و آیندهاش میان قضاوت مردم، غرور شکسته و تنهایی سردرگم مانده. درست همانجایی که همه چیز به پایان رسیده مردی متاهل از راه میرسد…مردی مرموز، مغرور، زخمخورده؛ با گذشتهای تاریکتر ازشب و نگاهی که از جنس قدرت، خطر و انتقام است. حالا حلما باید بین دوجهنم انتخاب کند: بازگشت به مردی که دلش را شکست… یا پناه بردن به مردی که ممکن است… نابودش کند.
هنوز عضو رمان نشدی؟
برای اینکه بتونی این رمان رو بخونی باید عضو رمان بشی. پس همین الان روی دکمه زیر ضربه بزن تا درخواستت ارسال بشه.
کد عضویت داری؟
کد و وارد کن
اطلاعیه ها :
⚠️ یه نکته مهم درباره روند رمان
سلام به همه عزیزانی که با مغرور و عاشق همراه شدن 💌
ممکنه در پارتهای ابتدایی حس کنید داستان کمی آروم و احساسی پیش میره…
اما فقط کافیه کمی صبر کنید!
از یه جایی به بعد، ورق برمیگرده…
و شما وارد دنیایی میشید پر از هیجان، راز، کشمکشهای درونی، لحظات احساسی شدید، و انتخابهایی که همهچی رو زیر و رو میکنه!
پس اگه اهل رمانهایی هستید که کمکم اوج میگیرن و یهدفعه منفجرتون میکنن...
جای درستی اومدید 💣🔥
ممنونم که صبورانه همراهید. قول میدم پاداش صبرتون، پارتهایی باشه که تا مدتها از ذهنتون بیرون نره! 🖤
با عشق،
نسترن شاکر ✍️
📢 اطلاعیه مهم درباره دسترسی به رمان مغرور و عاشق
سلام مجدد دوستان عزیز 💌
تا پارت ۱۰ رمان مغرور و عاشق بهصورت رایگان در دسترس شماست تا با فضای داستان آشنا بشید و اگر خوشتون اومد، برای ادامه همراه ما باشید 💫
برای دسترسی به ادامه رمان:
📌 پارت ۱۱ رو باز کنید و گزینهی درخواست عضویت رو بزنید.
📱 نصب اپلیکیشن "دنیای رمان" الزامیست تا پیام عضویت و قیمت براتون ارسال بشه.
🗓️ برنامه پارتگذاری:
رمان در تمام روزهای هفته، حتی پنجشنبه و جمعهها هم پارتگذاری میشه، پس هر روز منتظر یک قسمت تازه باشید! 🖤
💌 اطلاعیه خوش آمدگویی
سلام به همه همراهان عزیز دنیای رمان 👋
امیدوارم حال دل تون عالی باشه 🌸
من نسترن شاکر هستم، نویسنده ی رمان «مغرور و عاشق» ✍️
خیلی خوشحالم که قراره با هم این مسیر پر از احساس، چالش و عشق رو قدم به قدم طی کنیم.
امیدوارم با خوندن این رمان، لحظه هایی ناب و فراموش نشدنی رو تجربه کنید 💗
منتظر نظرات قشنگ تون هستم 🌹
۷ ساعت ۵۳ دقیقه آینده
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
انا
در پارت 1290ممنون عزیزم
۴ روز پیشانا
در پارت 1290قلمت مانا نمیشه یه پارت هدیه بدین
۷ روز پیش
نسترن شاکر | نویسنده رمان
چشم حتما امروز 2 پارت میذارم
۶ روز پیشانا
در پارت 1290ممنون نویسنده جان
۶ روز پیشانا
در پارت 1290پارت هدیه رو نگذاشتین
۵ روز پیش
نسترن شاکر | نویسنده رمان
پارت 132 به صورت هدیه ارسال شد
۴ روز پیشانا
2نویسنده جان آیا روی خوش زندگی رو می بینی حلما همه ش تو زجر وغذاب هستش
۲ هفته پیش
نسترن شاکر | نویسنده رمان
نگران نباش عزیزم روزای هیجان انگیز تر تو راههه
۱ هفته پیشاما
0چرا پارت گذاری نمیشه چقد منتظرم بودم
۱ هفته پیش
نسترن شاکر | نویسنده رمان
عزیزم امروز 5 پارت گذاشته میشه
۱ هفته پیشانا
در پارت 1112بیچاره حلما هیچ جا شانس نداره
۳ هفته پیششادان
در پارت 1041فقط امیدوارم این خوشی پایدار باشه ..حلما هرچی سختی کشیده دیگه بسشه ..یه زندگی خوب بهش بدین لطفا مثلا با هیراد
۴ هفته پیششادان
در پارت 991خدا اخر و عاقبت حلما رو با این هیراد درگیر به خیر کنه
۴ هفته پیشSaba
در پارت 1020فعک کنم هیراد اومده اونجا
۴ هفته پیششادان
در پارت 921ان شالله که این بار به عقد دائمی برسیم ..
۱ ماه پیششادان
در پارت 911از اولین باری که این دونفر همو دیدن منتظر این لحظه خواستگاری بودم.. اما فکرشم نمیکردم شرایط بین شون این مدلی بشه
۱ ماه پیششادان
در پارت 901نمیدونم چرا اصلا از این مونا خوشم نمیاد
۱ ماه پیشانا
در پارت 1020یعنی چه می تونه باشه نکنه سامان دوباره برگشته
۱ ماه پیششادان
در پارت 780ای بابا ..کی قراره ذره ای خوشی هم این بیچاره ها ببینن ..همش بدبختی ..
۱ ماه پیششادان
در پارت 720کاش پدرش از حاج رضا یاد می گرفت و برای حلما ارزش قائل میشد
۱ ماه پیش
-
آدرس وبسایت شخصی ثبت نشده است -
صفحه اینستاگرام نویسنده n.shnovel -
آیدی تلگرامی نویسنده ثبت نشده است -
ارتباط از طریق واتس اپ ثبت نشده است.
انا
0واقعاً چه رویی داره این آقا هیراد هیچ آزار شکنجه ای نبود به حلما ندادی می خوایی به همین زودی همه رو فراموش کنه