تینا؛ دختری ایرانی، روزی هر چه را دارد قربانی تحقق رویای خود می‌کند و کیلومترها از سرزمین مادری‌اش فاصله می‌گیرد. با بدتر شدنِ حال پدرش، دوباره پا به خاک ایران می‌گذارد و طوفانی ناخواسته، تمام زندگی‌اش را در بر می‌گیرد.

پ.ن: هرگونه مشابهات با افراد حقیقی یا حقوقی تصادفی است


277
25,156 تعداد بازدید
206 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۶ ساعت و


اطلاعیه ها :

فاطمه علی آبادی : ۸ ماه پیش

سلام به همه ی دوستای گلم🤩😍🌸
یه دنیا ممنون همه تونم که نگاه قشنگ تون رو به رمان زمزمه ی آسمان دادید❤💚
این رمان رو تقدیم می کنم به روح بلند جان باختگان هواپیمای ۷۵۲.
به زودی جلد دوم این رمان که یک اثر مستقل به حساب میاد به نام "کوچ اجباری پرستوها" به صورت آنلاین همین جا بارگذاری می شه😍😍
تا اون موقع می تونید منت به سرم بذارید و تشریف بیارید رمان ماهم ردیف چهارم که تو همین برنامه آنلاین و رایگان پارتگذاری می شه رو بخونید😘😘🙏🙏❤❤

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • شیما

    00

    رمانت عالی بود ولی خیلی وقته منتظر فصل دو ایم، پس چیشد؟🥲

    ۵ ماه پیش
  • فاطمه علی آبادی | نویسنده رمان

    سلام عزیزم. خیلی زود جلد دوم رمان رو آنلاین می‌ذارم. چون محل رخداد حوادث سیستان بلوچستان هستش، تحقیقاتش یه مقدار طول می‌کشه💋❤️

    ۱ هفته پیش
  • ف

    00

    چه انسان های با ارزشی را از دست دادیم

    ۱ هفته پیش
  • فاطمه علی آبادی | نویسنده رمان

    واقعاً😥🤦‍♀️روح‌شون شاد و یادشون ابدی. یه دنیا ممنون که مطالعه کردید❤️

    ۱ هفته پیش
  • فرشته

    ۳۶ ساله 00

    تا این جا که خواند همه چیز برام مبهم است

    ۲ ماه پیش
  • مریم

    ۴۷ ساله 00

    عالی بود ممنونم ازتون ولی آخرش قلبم درد گرفت ادامه داره کی مایادجلددومش

    ۳ ماه پیش
  • سلام خیلی عالی بودا

    00

    جلددومش کی میاد

    ۳ ماه پیش
  • زهرا

    ۴۶ ساله 00

    چقدر دردناک بود

    ۳ ماه پیش
  • المیرا انصاری

    ۲۹ ساله 00

    عالی بود،خسته نباشید. فقط اینکه جلد دوم کی قابل خوندنه؟

    ۳ ماه پیش
  • حنا

    00

    رمان خوبی بود ،،فقط از رمان هایی با پایان تلخ خوشم نمیاد ،دلم برا فاطمه وامیرمحمد سوخت،،،داستان واقعی بود فاطمه خانم؟

    ۴ ماه پیش
  • پرنیا

    10

    فاطمه جان خسته نباشید بهت میگم عزیزم چقدرمانت بدل نشست و چقد غم بزرگی بدلم نشست ک این تینای پرانرژی توی پرواز بود واقعا دلم گرفت خدا روح همه عزیزانمون ک توی پرواز بودن رو شاد کنه😢😞

    ۴ ماه پیش
  • برزه

    00

    باتشکر از نویسنده خوب.رمان خیلی زیبایی بود.با احترام فراوان به روح عزیز مسافران هواپیمای ۷۵۲ و احترام به خانواده این عزیزان ، ای کاش پایانش این نبود.واقعا الان احساس میکنم قلبم سنگین شده.یادشان گرامی

    ۵ ماه پیش
  • سهیل

    ۲۷ ساله 00

    بازم خوندمش بینظیر بود خیلی قلم و قدرت تخیل قویی دارید خیلی خوب کنار هم میچینید و آخرش ربطش میدید به یه موضوع خیلی مهم دمتون گرم ماشالله به ذهن خلاقتون. موفق باشید همیشه

    ۶ ماه پیش
  • سهیل

    ۲۷ ساله 00

    بازم مثل همیشه عااالییی..دمتون گرم..دلمون دردگرفت😔😔😔 من این رمان رو قبلا خونده بودم و حتی تو یادداشتهام نوشته بودم یادم نره که فصل دومشو باید بخونم.اما موضوع خاتمه شو نمیدونستم

    ۶ ماه پیش
  • سهیل

    ۲۷ ساله 20

    سلام بهمگی و به خانم علی آبادی.موفق باشیدهمین الان آخرین پارت رمان(متهم ردیف چهارم)رو خوندمو تموم شد.یدنیا ممنون ازینکه به نظرات خوانندهاتون احترام میذارید.خوشحال میشم که رمان آفلاین با قلم شما بخونم

    ۶ ماه پیش
  • محبی نیا

    10

    بسیار عالی بود لطفا زودتر ادامش رو بگذارید،روح همه این عزیزان در آرامش ابدی خداوند به خانواده هاشون صبر بده

    ۱ سال پیش
  • فاطمه علی آبادی | نویسنده رمان

    ان‌شاء‌الله خدا بهشون صبر بده😔😔 در حال نوشتنشم منتهی یه رمان مستقله که شخصیت آراز یکی از شخصیت‌هاشه🙂🙂😍😍 ببخشید که دیر پاسخ دادم، نظرتون تو قسمت خصوصی بود و برام قابل نمایش نبود قبلاً😔

    ۷ ماه پیش
  • فرزانه

    ۳۰ ساله 10

    سلام ممنون از رمانتون فقط کاش اینجوری تموم نمیشد ما رو گذاشتید تو خماری امیوارم جلد دوم داشته باشه و ب زودی ارسال بشه

    ۱ سال پیش
  • فاطمه علی آبادی | نویسنده رمان

    سلام عزیزم. یه دنیا ممنون که خوندید😍😍 یه داستان واقعی بود و پایانش هم سقوط پرواز ۷۵۲ جلد دوم داره و دارم می‌نویسم منتهی یه رمان مستقله با حضور شخصیت آراز🙂🙂

    ۷ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.