رمان متهم ردیف چهارم
- به قلم فاطمه علی آبادی
- 74 پارت
- تمام شده
- 94.8K 👁
- 529 ❤️
- 2.4K 💬
شادی و آرزو دو دوست صمیمیاند که از دوران دبستان با هم بودهاند و بعدها امیر، برادر آرزو، عاشق شادی شده و با هم نامزد میشوند. موضوع از جایی شروع میشود که آرزو به طرز مشکوکی کشته میشود و این وسط همه چیز بر علیه شادیست. ولی این ظاهر ماجراست و در پس پرده رازهای شومی وجود دارد که با برملا شدنشان زندگی را بیشتر از قبل برای شادی جهنم میکنند. رازهایی که ریشه در کینهای کودکانه دارد و نفر سومی که جایش در ذهن شادی خیلی وقت است که کمرنگ شده و به فراموشی سپرده شده است.
اطلاعیه ها :
سلام سلام🥰🤩🤩
یه خبر خوب!
رمان کوچ بی بازگشت پرستوها که جلد دوم زمزمه هست در لیست انتشار قرار گرفت🥹🥹
به زودی زود برمیگردم پیشتون.
خیلی خیلی دوستتون دارم و راستی!
من بالاخره بعد از هفت سال فارغالتحصیل شدم😅😅
بچهها این رمان یه جور ادای دین به همکاران از دست رفتهام هست؛ پزشکانی که به جد دغدغهی انسانیت و مردم رو داشتن. لطفاً برای شادی روحشون دعا کنید و برای تکرار نشدن این چنین حوادثی، از این رمان حمایت کنید😍😍😘😘
خلاصه رمانمون😁: نفس، پزشک جوانیست که همهچیزش را در تهران جا میگذارد؛ نامزدی که ترکش کرده، مادری بیمار و آیندهای که دیگر به رنگ رؤیا نیست. دستور اجباری طرح، او را به جنوبیترین نقطهی کشور میفرستد؛ روستای ساحلیِ دَرَک، جایی که دریا و بیابان به هم میرسند و سکوت، جای هر واژهای را گرفته است.
در نخستین روزهای حضورش، با فقر، بیاعتمادی مردم محلی و مرز باریکی میان مرگ و زندگی روبهرو و طرح او چیزی فراتر از پزشکی میشود؛ تلاشی سخت برای زنده ماندن. در روستایی که دریا بر بیابان شلاق میزند؛ در میان فقر، زخم و خون، دل به دریا میزند تا به زندگیاش پایان دهد، به سکوت پایان دهد.
اما همان شب، مردی از دل تاریکی بیرون میآید؛ آراز، کسی که عشقش را در آسمان از دست داده و حالا به زمین پناه آورده.
در تلاقی دو رنج، دو گمگشته از دو جهان، جرقهی کوچکی از معنا شکل میگیرد.
«کوچ بیبازگشت پرستوها» ادامهی رمان "زمزمهی آسمان" است؛ داستان پزشکانی که خواستند درمانگرِ درد مردم باشند، اما درون سیاهچالهی میان مدرنیته و واقعیات تلخ جامعه محکوم به نابودی شدند. داستان رسالتی انسانی، ماندن و رفتن وَ آخرین تلاش برای زندگی.
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
وکیلی
در پارت 240یعنی قاتل خود شادیه؟
۳ هفته پیشوکیلی
در پارت 30گیره سر مقتولین
۳ هفته پیشفاطمه ❤️
0سلام فاطمه ی عزیز بی صبرانه منتظر رمان های جدیدت هستم 💜🌟💜🌟
۲ ماه پیشرونیا
در پارت 740سلام فاطمه ی عزیز رمان زیبایی بود من زمزمه ی آسمان و کافه دلتنگی و متهم رو خوندم عالی بودن فقط کوچ پرستوها کی منتشر میشه
۳ ماه پیشرونیا
در پارت 340جلد دوم زمزمه آسمان کی منتشر میشه اسمش کوچه پرستو ها بود
۳ ماه پیشرونیا
در پارت 320من دوست ندارم داستان کاملا نا مفهومه مگه میشه کسی هیچی یادش نباشه ندونه حلقه مهران چیه ندونه قاتله
۳ ماه پیشرونیا
در پارت 310چرا شادی چیزی یادش نیست؟
۳ ماه پیشMrzh
در پارت 610عجب پارتی بود پا به پای سعید گریه کردم🥹
۴ ماه پیشفاطمه
در پارت 30رمان جالبیه
۵ ماه پیشتیارام
در پارت 20اینکه پرونده شاید به قتل های زنجیره ای مربوط باشه باعث میشه هیجان انگیز و چالش بر انگیز به نظر بیاد
۶ ماه پیشسمیرا
در پارت 10رمان جذاب و خوبیه
۷ ماه پیشحنانه
در پارت 742این رمان بنظرم تو قسمت معمایی و اجتماعیش فوق العاده بود اما قسمت عاشقانش دوس نداشتم
۱۰ ماه پیشحنانه
در پارت 742من دوتااز رمانات رو خوندم و هردوشون خیلی قوی بودن ولی یه انتقاد بنظرم جمع بندی هردو رمان خیلی جمع جور و کوتاهه انگار باید بیشتر ادامه داشته باشه
۱۰ ماه پیشحنانه
در پارت 731ازون کاغذی که اسم کتایون روش بود ظاهرا کتایونم زندست و باارزوعه🤷 ♀️
۱۰ ماه پیش
-
آدرس وبسایت شخصی ثبت نشده است -
صفحه اینستاگرام نویسنده ثبت نشده است -
آیدی تلگرامی نویسنده https://t.me/writers_online -
ارتباط از طریق واتس اپ ثبت نشده است.
هدی
در پارت 160آرش ، کش مو دخترونه؟؟؟قاتل هم کش مو مقتول رو میبرده!!!!! یعنی قاتل آرشه؟