متهم ردیف چهارم به قلم فاطمه علی آبادی
شادی و آرزو دو دوست صمیمیاند که از دوران دبستان با هم بودهاند و بعدها امیر، برادر آرزو، عاشق شادی شده و با هم نامزد میشوند. موضوع از جایی شروع میشود که آرزو به طرز مشکوکی کشته میشود و این وسط همه چیز بر علیه شادیست. ولی این ظاهر ماجراست و در پس پرده رازهای شومی وجود دارد که با برملا شدنشان زندگی را بیشتر از قبل برای شادی جهنم میکنند. رازهایی که ریشه در کینهای کودکانه دارد و نفر سومی که جایش در ذهن شادی خیلی وقت است که کمرنگ شده و به فراموشی سپرده شده است.
اطلاعیه ها :
بچه ها! رمان کافه دلتنگی در نشر ناریامهر چاپ شده. اگه دوست دارید بخونینش یا بفهمید ارزش خوندن داره یا نه، مراجعه کنید به آدرس کانال تلگرامی زیر😀😀.
aliabadi_deltangi@
یه رمان ۸۶ صفحهای هستش به قیمت ۱۲۰۰۰۰ تومان و ارسالش هم رایگانه😁. علاوه بر تکه هایی از کافه و راه هایی که می تونید تهیه اش کنید، نظر کسایی که قبلاً خوندنش هم اونجا هست و تازه کلی هم قراره در مورد روش های نوشتن و کتاب های نویسنده های بزرگ حرف بزنیم. تازه تصاویر و کلی چیز دیگه مربوط به متهم هم اونجا می ذارم. خلاصه که بشتابید، بشتابید🤩😁
راستی! راستی! اگه به چالشهایی که داریم، درست جواب بدید، معادل ۵۰ درصد تخفیف تو خرید این رمانه😁😁
کافیه تو کانال عضو بشید و زیر پیام فروش بهم بگید که چالش رو جواب دادید. اونوقته که با ۶۰۰۰۰ تومان و ارسال رایگان، رمان میرسه به دستتون. این فرصت رو از دست ندید😎😎
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
مریم گلی
در پارت 3000امروز اطلاعیه نداشتیم تا یه کم تقلب به ما برسونی که داستان واقعا از چه قرار بوده ولی به نظرم سعید نمی تونه آدم بده این داستان باشه ،ممنون فاطمه جون
۳ ساعت پیشAa
در پارت 3000مگه سعید با باباش بد نبود وباباش هم پلیس بود ولی اینجوری که این صحبت کرد انگار پدرش رئیس خلافکاراست 🤷 ♀️ممنون بابت رمان معمائیت موفق باشی کهههه عزیزم🥰⚘
۶ ساعت پیشپرنیا
در پارت 3000سعیدگفت ی خواهر داشته ؟؟کتایون خواهرش نباشه؟؟یامعشوقه باباش بوده؟؟😵 💫😵 💫😵 💫
۶ ساعت پیشZarnaz
۲۰ ساله در پارت 3000وایییییی 😳🤯چطور اینطور شد بابای سعید هم یعنی یکی از قاتل ها طلایی هست واو من جای شادی بودم میرفتم دیگه هم جواب سعید نمی دادم یه شغل دیگه هم پیدا میکردم باباش واقعا چرا اینطوری شده 😑😶عالی بودمرسی❤
۷ ساعت پیشلیلا
در پارت 3010چه قدر دلم برا شادی سوخت
۹ ساعت پیشاسرا
در پارت 3010خوب سعیدجاسوس باباش بودولی چراخانواده آروروخودش بدبودن
۹ ساعت پیش؟
۳۰ ساله در پارت 2900چرا من حس خوبی به خواهرش ندارم؟
۱۱ ساعت پیشپرنیا
در پارت 2900شادی ی کاری کرده احتمالا وگرنه دلیلی نداره باباش انقد عصبی باش از دستش،بشدت گیج شدم ممنون ک باعث رد***شدی😵 💫😵 💫
۱۸ ساعت پیشآمینا
در پارت 2900عه سعید رو چرا عصبانی کردی دخترخوب. امان از عشق که آدم رو کور و کر میکنه،شادی عزیزم امیر لیاقت عشق تورو نداره.من پدرِ شادی رو نمی فهمم تو زندان بود خوب هواشو داشت الان چشه؟؟
دیروزبرازنده
۲۶ ساله در پارت 2900یه چیژی تو گذشته اتفاق افتاده که خوده شادی فراموش کرده اما پدرش و خانواده اش باخبر هستن و اینکه چیشد که شادی فراموشی گرفت؟_چرا هیپنوتیزم نشد شادی چرا یادش نیومدخاطراتش؟ امیر میخواد شادی رو بکشه؟ 😯😯
دیروزفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
آره احتمالاً🤔🤔 نمیدونم که، شاید یکی مانع میشه، هان؟🤔🤔 یا خدا😱😱، نمیدونم. از این پسره هرچی بگی بر میاد😫😫 مرسی که همراهمید، یه دنیا ممنونتونم🤩🤩😍😍❤❤
دیروزمریم گلی
در پارت 2900با هر قسمتی که رمان پیش میره ما بیشتر به چالش کشیده میشیم واین از تبحر نویسنده در نوشتن ،ممنونم فاطمه جون
دیروزفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
قربونت برم من عزیزدلم🤩🤩🤩😍😍😍😘😘😘❤❤
دیروزAa
در پارت 2900صفیه خانم تل گیر😂😂😂😂👏👏👏👌⚘🥰
دیروزفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
گفتم یه ادای احترامی هم به این عزیزان که از ما پزشکها معتبرترن کرده باشم🤣🤣🤣🤣 یه دنیا ممنونتم که همراهمی عزیزدلم😍😍😘😘
دیروزلیلا
در پارت 2910😂😂تیکه اخرش فقط
دیروزفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
صفیه تلگیر یا حقوق مگس پروندن؟🤣🤣🤣😅😅😅 مرسی که همراهمی عزیزدلم😘😍🤩
دیروززهرا
در پارت 2900فکرکنم خود سعید روانشناس شاید پدرش چیزی فهمیده اساسم میگد شادی اون قدرام بی گناه نیست
دیروزفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
هووووم، شاید🤔🤔 وای، اگه شادی خود قاتل طلایی باشه چی؟😱😱😱😭😭😭😫😫 مرسی عزیزدلم که همراهمی🤩😍😘
دیروز
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
آمینا
در پارت 3000سعید هرچی هست الان عاشقه.من گفتم حتما یچیزی هست که سعید رو از شادی دور میکرد باوجود اینکه دوسش داره الان دلم برای هردوتاشون کبابه🥲🥲