رمان قفس چکاوک به قلم زهرا خزائی
او دختری زیبا از دیار روستا بود...ساده و بی آلایش..صدایش میزدند پرنده...
نامش چکاوک بود...
او بعد از فوت پدر و مادرش در راه مشهد،به دست عموی معتاد خود اسیر میشود
منوچهر عمویش برای جور کردن پول موادش تن دخترک را به حراج میگذارد
تا اینکه ارباب جوان روستا،برای انتقامی دیرینه از برادر چکاوک،با دادن مقداری طلا به منوچهر چکاوک را میخرد...این راه نجاتی برای دخترک قصه است،یا عذابی سخت...
دخترک درد و رنج های زیادی در این راه متحمل میشود،برده ی ارباب هامون بزرگ میشود غافل از اینکه روزی چکاوک بدجور دل ارباب هامون را به تاراج قلبش میبرد و....
هنوز عضو رمان نشدی؟
همین الان روی دکمه "ارسال درخواست عضویت" بزن تا درخواستت برای نویسنده ارسال بشه و نویسنده راهنماییت کنه چطور عضو رمان بشی
کد عضویت داری؟
کد و وارد کن
۲۱ ساعت ۱۱ دقیقه آینده
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نتری
در پارت 200مثل همیشه عالی
۲۰ ساعت پیشزهرا خزائی | نویسنده رمان
خوشحالم که پسنیدید
۲ ساعت پیشفاطمه
در پارت 300عالی هست
۶ ساعت پیشزهرا خزائی | نویسنده رمان
تشکر از شما
۲ ساعت پیشZarnaz
۲۰ ساله در پارت 1400عالی بود مرسی زهرا جون ❤️❤️بی صبرانه منتظر پارت بعدیم 💋❤️
۴ ساعت پیشزهرا خزائی | نویسنده رمان
مچکرم لطف دارید
۲ ساعت پیشZarnaz
۲۰ ساله در پارت 1300چکاوک چقدر قرار سختی بکشه عزیزم 😥🥺ولی عالی مرسی ❤️💋
۵ ساعت پیشZarnaz
۲۰ ساله در پارت 1300عالی عالی مرسی زهرا جون خیلی قشنگه رمانت😍❤️
۵ ساعت پیشوجیهه
در پارت 100عالیه
۸ ساعت پیشناری
در پارت 600عالی
۲۰ ساعت پیشنازی
در پارت 500عالی
۲۰ ساعت پیشنازی
در پارت 400عالی
۲۰ ساعت پیشنازی
در پارت 300عالی
۲۰ ساعت پیشنازی
در پارت 100عالی مث همیشه
۲۰ ساعت پیشثریا
در پارت 100خوبه
۲۴ ساعت پیشفاطمه
در پارت 100عالی
۲۴ ساعت پیشاسرا
00افلاس تلاطم قلب ازشماخوندم افلاس بهترازتلاطم بود🙏❤
دیروز
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
فاطمه
۵۰ ساله در پارت 1100سلام خیلی ممنون بابت این رمان خیلی جالبه چطور میشه بقیه شو خوند