رمان رعیت ارباب زاده به قلم زهرا خزائی
او زاده ی درد بود...دختری که تا چشم باز کرد،رعیت بود و کلفت...
زندگی انگار هیچ وقت با او مهربان نبود و سر سازش نداشت...
زیبا بود و بچه سن،برای کلفتی هنوز خیلی جوان بود...
نامش آفتاب بود...در این راه زجر های سختی اون را تحت تاثیر قرار میدهد..
همانند نامش زیبا بود و درخشنده...
او مسئول شستن رخت چرک های عمارت اربابی بود
روزی از روز ها با ارباب جوان و تحصیل کرده ی عمارت دیداری تازه میکند و همین دیدار اتفاقات بزرگی در زندگی دخترک رعیت رقم خواهد زد و اورا وارد چالش های سهمگین زندگی میکند
هنوز عضو رمان نشدی؟
همین الان روی دکمه "ارسال درخواست عضویت" بزن تا درخواستت برای نویسنده ارسال بشه و نویسنده راهنماییت کنه چطور عضو رمان بشی
کد عضویت داری؟
کد و وارد کن
۱ روز ۶ ساعت ۳۴ دقیقه آینده
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نسیم
در پارت 1300خوبه
۱۰ ساعت پیشستایش
در پارت 100عالی
۱۱ ساعت پیشعاطفه
۲۵ ساله در پارت 1000خوبه
۱۱ ساعت پیشساقی آریا
در پارت 100فعلا اوکی
۱۵ ساعت پیشهتا
در پارت 500لزژژژژ
۱۶ ساعت پیشعلبی
در پارت 400پرررزب
۱۶ ساعت پیشتتت
در پارت 300دکنزز
۱۶ ساعت پیشتتل
در پارت 200تتال
۱۶ ساعت پیشا
در پارت 100تالل
۱۶ ساعت پیشا
در پارت 100تالل
۱۶ ساعت پیشریحانه
در پارت 100خیلی جالبه
۱۷ ساعت پیشعاطی
در پارت 100عالی
۲۰ ساعت پیشالسا
در پارت 101رمان قشنگی خوشم اومد
۲۱ ساعت پیش۸۴۸۸
در پارت 100عالیییی
۲۲ ساعت پیش
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
نگین
در پارت 100خوبه