
رمان رعیت ارباب زاده
- به قلم زهرا خزائی
- 101 پارت
- در حال نگارش
- 306.2K 👁
- 2.9K ❤️
- 1.9K 💬
او زاده ی درد بود...دختری که تا چشم باز کرد،رعیت بود و کلفت... زندگی انگار هیچ وقت با او مهربان نبود و سر سازش نداشت... زیبا بود و بچه سن،برای کلفتی هنوز خیلی جوان بود... نامش آفتاب بود...در این راه زجر های سختی اون را تحت تاثیر قرار میدهد.. همانند نامش زیبا بود و درخشنده... او مسئول شستن رخت چرک های عمارت اربابی بود روزی از روز ها با ارباب جوان و تحصیل کرده ی عمارت دیداری تازه میکند و همین دیدار اتفاقات بزرگی در زندگی دخترک رعیت رقم خواهد زد و اورا وارد چالش های سهمگین زندگی میکند
هنوز عضو رمان نشدی؟
برای اینکه بتونی این رمان رو بخونی باید عضو رمان بشی. پس همین الان روی دکمه زیر ضربه بزن تا درخواستت ارسال بشه.
کد عضویت داری؟
کد و وارد کن
۱ روز ۱۳ ساعت ۳۴ دقیقه آینده
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
مرسانا
در پارت 100خوب است وبسیارعالی
دیروززینب
در پارت 900اوم یکم روندش یه طوری شد
دیروززینب
در پارت 800خوب من انتظار داشتم ارباب عاشقش بشه
دیروززینب
در پارت 700مثل پارت قبل عالیه
دیروززینب
در پارت 600مثل پارت قبل عالیه
دیروززینب
در پارت 500مثل پارت قبل عالیه
دیروززینب
در پارت 400مثل پارت قبل عالیه
دیروززینب
در پارت 300محشرههههه واقعا عالیه
دیروززینب
در پارت 200جووش واقعا عالیه فقط امید وارم زن اول یه جورایی از رمان بره بیرون 😂
دیروززینب
در پارت 100عالیه امید وارم پایان شادی داشته باشه
دیروز.
در پارت 200رمانتون عالیهه
۲ روز پیش:)
در پارت 100رمان خوبیه
۲ روز پیشZarnaz
در پارت 10000عالی بود مرسی زهرا جون ❤️❤️
۲ روز پیشزهرا
در پارت 10000آخی اینطوری بهتر شد بهتره خانوادش کنارش باشن هم پدرمادرش هم خواهرش اینطوری اوناهم کنار آفتاب هستند و نمیزارن تنها باشه خداقوت نویسنده عزیز🌹
۳ روز پیش
-
آدرس وبسایت شخصی ثبت نشده است
-
صفحه اینستاگرام نویسنده ثبت نشده است
-
آیدی تلگرامی نویسنده ثبت نشده است
-
ارتباط از طریق واتس اپ ثبت نشده است.
Zarnaz
در پارت 10100عالی بود مرسی زهرا جون ❤️❤️