رمان رعیت ارباب زاده به قلم زهرا خزائی
او زاده ی درد بود...دختری که تا چشم باز کرد،رعیت بود و کلفت...
زندگی انگار هیچ وقت با او مهربان نبود و سر سازش نداشت...
زیبا بود و بچه سن،برای کلفتی هنوز خیلی جوان بود...
نامش آفتاب بود...در این راه زجر های سختی اون را تحت تاثیر قرار میدهد..
همانند نامش زیبا بود و درخشنده...
او مسئول شستن رخت چرک های عمارت اربابی بود
روزی از روز ها با ارباب جوان و تحصیل کرده ی عمارت دیداری تازه میکند و همین دیدار اتفاقات بزرگی در زندگی دخترک رعیت رقم خواهد زد و اورا وارد چالش های سهمگین زندگی میکند
هنوز عضو رمان نشدی؟
همین الان روی دکمه "ارسال درخواست عضویت" بزن تا درخواستت برای نویسنده ارسال بشه و نویسنده راهنماییت کنه چطور عضو رمان بشی
کد عضویت داری؟
کد و وارد کن
۱ روز ۳۹ دقیقه آینده
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
Ry
در پارت 400خبه
۲ ساعت پیشRy
در پارت 100خوب بود
۲ ساعت پیشZahra
در پارت 100خوبه
۳ ساعت پیشفاطمه سارا
در پارت 100پارت اول که عالی بود
۷ ساعت پیشمینا
در پارت 100خوب بود
۱۹ ساعت پیشZahra
در پارت 100.....
۱۹ ساعت پیشمهتاب
در پارت 200خوبه
۲۴ ساعت پیشمهتاب
در پارت 100مهتاب
۲۴ ساعت پیشمهتاب
در پارت 100مهتاب
۲۴ ساعت پیشمهتاب
در پارت 100مهتاب
۲۴ ساعت پیشپری
00عاشق رمان های اربابی رعیتی هستم امیدوارم که رمان خوبی باشه
۲ روز پیشبرازنده
۲۷ ساله در پارت 3200خدا لعنت کنه خانو و خانوادشو🤬
۲ روز پیشفاطمه اکبری
۴۱ ساله در پارت 100خیلی عالیه من رمانهای اربابی خیلی دوست دارم👍
۲ روز پیشنسیم
در پارت 1100چقدر از فخرالزمان بدم میاد
۳ روز پیش
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
Ry
در پارت 500اهم که اینطور