رمان رعیت ارباب زاده به قلم زهرا خزائی
او زاده ی درد بود...دختری که تا چشم باز کرد،رعیت بود و کلفت...
زندگی انگار هیچ وقت با او مهربان نبود و سر سازش نداشت...
زیبا بود و بچه سن،برای کلفتی هنوز خیلی جوان بود...
نامش آفتاب بود...در این راه زجر های سختی اون را تحت تاثیر قرار میدهد..
همانند نامش زیبا بود و درخشنده...
او مسئول شستن رخت چرک های عمارت اربابی بود
روزی از روز ها با ارباب جوان و تحصیل کرده ی عمارت دیداری تازه میکند و همین دیدار اتفاقات بزرگی در زندگی دخترک رعیت رقم خواهد زد و اورا وارد چالش های سهمگین زندگی میکند
هنوز عضو رمان نشدی؟
همین الان روی دکمه "ارسال درخواست عضویت" بزن تا درخواستت برای نویسنده ارسال بشه و نویسنده راهنماییت کنه چطور عضو رمان بشی
کد عضویت داری؟
کد و وارد کن
۵ ساعت ۴۵ دقیقه آینده
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نفس
در پارت 100خوب بود
۲۰ ساعت پیشدلارام
در پارت 100خوبه
۲۱ ساعت پیشانگور
در پارت 1200خوبس
۲ روز پیشمهناز
در پارت 100خوب است
۲ روز پیشارتا
۱۸ ساله در پارت 5900لطفا پارت ها رو زودتر بزارین
۲ روز پیشفاطمه
در پارت 1300خیلی حالی بود
۲ روز پیشساحل
در پارت 300عالی
۲ روز پیشساحل
در پارت 300عالی
۲ روز پیشساحل
در پارت 300عالی
۲ روز پیشساحل
در پارت 300عالی
۲ روز پیشساحل
در پارت 300عالی
۲ روز پیشساحل
در پارت 200خوب بودی
۲ روز پیشساحل
در پارت 100عالیی
۲ روز پیشساحل
در پارت 100عالیی
۲ روز پیش
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
شیرین فتحی
در پارت 1200رمان خوبی هست خوشم اومد