قفس چکاوک به قلم زهرا خزائی
پارت یکم
زمان ارسال : ۸۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
مانند بید میلرزیدم
خودم را در کنج اتاق جمع کردم و تا در حد امکان قایم شدم
ولی از که؟ از کسی که درست مثل فرش هایش حراج زده بود که برادر زاده اش را میفروشد؟
اولین مشتری امروزم پشت در درحال صحبت با عموی قمار باز و معتادم بود
...در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
ریحانه
00خیلی عالیه