خیلی خوشبخت بودم، با مردی ازدواج کردم که دل و دینم رو برده بود. زمان دانشجویی باهاش اشنا شدم، از بین تمام دخترایی که میخواستنش سهم من شد!
سفرهای لاکچری، خوشگذرونی های خفن، و ازدواجی مجلل.
این تمام چیزی بود که میخواستم، خوشبختی در اقبال من بود!
اما همه چیز زمانی بهم ریخت که روح و روانم از هم پاشید.
من ارواح رو میبینم!روح دخترهای خونه ی قدیمی و خانوادگی شوهرم.
چرا هیچکس حرفم رو باور نمیکنه؟
من دیونه نشدم، ولی چرا فقط من ارواح رو میبینم؟


157
39,271 تعداد بازدید
141 تعداد نظر
58 تعداد پارت

میتونی این رمان رو با دریافت سکه از طریق دیدن تبلیغ، رایگان بخونی!!
هنوز عضو رمان نشدی؟

همین الان روی دکمه "ارسال درخواست عضویت" بزن تا درخواستت برای نویسنده ارسال بشه و نویسنده راهنماییت کنه چطور عضو رمان بشی

کد عضویت داری؟

کد و وارد کن

اطلاعیه ها :

حدیث افشارمهر : ۳ ماه پیش

رمان جدید من به اسم شکار او(ژانر مافیایی ولی به شدت متفاوت) توی اپ قرار گرفته😍🎉منتظرتون هستم.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • کلثوم

    در پارت 600

    اولین بار دارم روی دیدن تبلیغ میزنم

    دیروز
  • کلثوم

    در پارت 600

    چرا پارتها باز نمیشن هرچقد روی دیدن تبلیغ میزنم چیزی نمیشه

    دیروز
  • حدیث افشارمهر | نویسنده رمان

    چند احتمال داره یا اندازه ی سقف تعیین شده تبلیع دیدین یا باید***رو عوض کنین

    دیروز
  • وانیا

    در پارت 610

    این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد

  • نازنین

    در پارت 600

    فرار که نکرد ریختن سرش😳

    ۲ ماه پیش
  • همون همیشه‌گی

    در پارت 210

    چرا انقد بدم میاد از پویان

    ۲ ماه پیش
  • fatemeh

    در پارت 400

    یعنی واقعا پویان انقدر میتونه بیشعور باشه که توجهی نکنه بابا بدبخت الکی که یک چیزی نمی پرونه

    ۲ ماه پیش
  • fatemeh

    در پارت 200

    باحاله

    ۲ ماه پیش
  • fatemeh

    در پارت 100

    عالی

    ۲ ماه پیش
  • ایلحان

    ۲۰ ساله در پارت 100

    عالیه بی نظیره 😍😍

    ۲ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۱۹ ساله در پارت 5800

    جزوه رمان هایی که میشه دوبار خوندش و خسته نشد پر از هیجان و قشنگی❤️راستی من حس میکنم اون کسی که در خونه داشت نگاه مایا می کرد رستگار بود من نمیتونم فکر کنم توهم رستگار واقعی بود 😍❤️

    ۳ ماه پیش
  • حدیث افشارمهر | نویسنده رمان

    مرسی بابت نظرایی که گذاشتی

    ۳ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۱۹ ساله در پارت 5800

    و در آخر خسته نباشی بابت رمان بسیار زیبایی که خلق کردی و هر کسی نخونه نصف عمرش به فنا رفته😍❤️و خیلی خوشحالم که قرار یه رمان نوشته بشه که درباره رستگاره😍👏کلی آرزویی موفقیت میکنم برات حدیث جونم ❤️

    ۳ ماه پیش
  • حدیث افشارمهر | نویسنده رمان

    خوشحالم دوستش داشتی عزیزم🥹🥰🫶🏻

    ۳ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۱۹ ساله در پارت 5800

    کمکش کردم واقعا بود😁☺️و چه خوب که پویان به سزای عمالش رسید ❤️بهترین رمانی که خوندم❤️من تا حالا رمان روانشناسی اینجور چیزا نخوندم اولین بار بود میخوندم خیلی خیلی قشنگ بود مرسی ❤️😘

    ۳ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۱۹ ساله در پارت 5800

    عالییی عالییی درجه یک مرسی حدیث جونم مثل همیشه گل کاشتی خیلی خیلی قشنگه بود منو آنقدر جذب کرد یه روزه همشو خوندم واقعا خسته نباشی مرسیی بابت رمان قشنگت من رمانتو که میخوندم انگار من جای رستگار کمکش

    ۳ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۱۹ ساله در پارت 800

    حدیث جونم فکر کنم کلی تحقیق کردی تا این رمانو با این جزئیات نوشتی آفرین خیلی خیلی خوب نوشتی من وقتی رمان هاتو میخونم حس میکنم اونجام این که دیگه جایی خودش داره انگار تک تک لحضه ها پیش مایا هستم

    ۳ ماه پیش
  • حدیث افشارمهر | نویسنده رمان

    خداروشکر خوشحالم از این بابت🥹🙏🏻

    ۳ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۱۹ ساله در پارت 610

    آخی مایا چرا آخه با شوکر🤦 ♀️😪فقط فرار کن هیچ راهی جز این نداری از پویان بدم میاد طلاق بگیر🤭😁🙈

    ۳ ماه پیش
  • حدیث افشارمهر | نویسنده رمان

    😂😂😂

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.