برآنچه گذشت آنچه شکست آنچه نشد آنچه ریخت حسرت نخور زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد .... عشق اگر بی درد بود زیبا نمیشد عشق منطق و زبان و همشهری و ... نمی شناسد اری اینگونه باید عشق را پذیرفت

ژانر : عاشقانه، طنز، کلکلی

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱ ساعت و ۳۴ دقیقه

مطالعه آنلاین پرنسس لجباز من
نویسنده : شبنم نقش بندی کاربران رمان فوریو

تعداد صفحات : 145

ژانر : عاشقانه کلکلی یه مقدار طنز پایان خوش

دانلود رمان پرنسس لجباز من

خلاصه رمان :

برآنچه گذشت

آنچه شکست

آنچه نشد

آنچه ریخت

حسرت نخور

زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد ....

عشق اگر بی درد بود زیبا نمیشد

عشق منطق و زبان و همشهری و ... نمی شناسد

اری اینگونه باید عشق را پذیرفت

دلـــَم گرفتــه…

از همــه ی بــی تفآوتــی هآ…

از همــه فــَرآموشی هآ…

از هَمه بــی اعتمــآدی هآ…

کــآش معلــمی بود و انشـ ـ ـــآیی مــی خوآســت…

“روزگــآر خود رآ چگونــه مــی گــُذرآنید؟؟؟”

تــآ چَنــد خَطــی برآیــش درد و دل کنـــَم

حالم اصلا روبراه نیست ، بغض دارم بغضی خفه کننده

کسی میداند راه بالا آوردن بغض را آیا ؟

خیلی سخت است همه تورا قوی بدانند و بنامند برای

دیگران کوه باشی اما تو….

تو دلت ذره ذره بشکنی وسرشار از حسرت باشی ونتوانی

فریاد بزنی

بابااااااااااااااا بخدا من هم آدمم ، دل دارم ،

آرزو دارم، مگر میشود فراموش کرد گذشته را؟

یاچشم پوشید ازآرزوها ؟ دلم برای خودم تنگ شده

کاش میشد ریموو کنم تلخکامی هایم را

وای خدا کنه ب من یه موضوع اسون بده

(نه ملی اگه اسون باشه که تحقیقت ب درد نمیخوره اونوقت باید قابش کنی بزنی به دیوار فقطم خودت نگاش کنی )

اوه اوه راس گفتی هاااا پس سخت باشه

(اخه ملی باز چرتو پرت گفتیا اگه سخت باشه بعد باید خربیاری و باقالی بار کنی اصلا فکرشو کردی اگ سخت باشه ممکنه نتونی مطالب جمع اوری کنی )

خب وجی جون (وجدان جون) بالاخره از این دوتا یکی هس دیگ مجبورم خودمو واس یکیش اماده کنم

(اره راس میگی واس اولین بار تو زندگیت ی حرفی زدی قانع شدم هااا )

خفه باو من همیشه راس میگم ایششش

اصلا از خدا میخوام رضوی(استادمون) ی موضوع بده که نه سخت باشه نه اسون یه موضوعی که هم بلد باشم هم نباشم و برم تحقیق کنم

(اصلا فهمیدی چ گفتی)

جون تو ک میخوام نباشی نفهمیدم فقط گفتم یه چیزی بپرونم تا ی حرفی گفته باشم

ای خدا اخه مـــ

+خانوم کامکـار

وای این دیگه کیه تازشم فامیلیم هم بلده

+با شمام خانوم کامـــــــــــــــــــــــکار

یهو به خودم اومدم ای وای اینکه استاده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بله استاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ خانوم دوساعته دارم صداتون میزنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حواستون کجاست اصلا در کلاس حضور دارید فکر کنم فقط حضور جسمی دارید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرمو انداختم پایین تا ی خورده قیافم مظلوم بشه دلش واسم بسوزه همون طور ک سرم پایین بود گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-معذرت میخوام استاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

استاد درحالی ک مینشست گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ دیگه تکرار نشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با صدای ارومی ک ب گوش استاد برسه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-گفتم چشم استاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد اینکه استاد نشست منم نشستم و سرمو انداختم پایین به جزوم زل زدم ک با صدای استاد سرمو اوردم بالا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+خانوم کامکار همون طور که میدونید قرار شد برای تحقیق ب گروه های دونفره تقسیم بشید و درباره یک محل مشخصی تحقیق کنید ک شما هم با اقای ارجمند تو یه گروه هستید و باید درباره یکی از مناطق افغانستان تحقیق کنید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو دلم گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ای بابا استاد این همه جا حالا حتما باید برم جایی ک امنیت نداره وقتی خدا داشت شانس و تقسیم میکرد به من گفت ازت خوشم نمیاد برو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اره دیگ اینجوری شد ک ب من شانس ندادن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از این حرف، استاد شروع کرد به تقسیم کردن بقیه گروه ها منم یه نگاه به ارجمند انداختم و ....

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ارجمند در کل پسر خوبی بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زیاد با دخترا گرم نمیگرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نه اینکه سرد برخور کنه نه اصلا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کلا زیاد تو کار دخترا دخالت نمیکرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و سعی میکرد هروقت کسی ب کمکش نیاز داره بهش کمک کنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شبیه این پسرای کنه ام نبود ک همش اویزون دخترا باشه ایـــــش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با پسرا رابطش بهتر بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

البته کاری ب کار کسی نداشت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسر سنگینی بود البته در حین سنگین بود شیطنت و شوخی مخصوص خودشم داشت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این اقا ارجمند دو رگه بود مادرش ایرانی و پدرشم افغانی بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از چندتا از بچه ها شنیدم از شهری به اسم کابل افغانستان هستش و چون دورگس ب قیافش اصلا نمیخورد افغانی باشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالا برم سراغ قیافش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که ب چشم برادری جیگری بود واسه خودش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

موهای بور چشماشم درشت عسلی ابروهای بلند مشکی که خیلی خوشگلش کرده بود البته فکر کنم برنداشته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دماغ گوشتی که بهش میومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با لبای مردونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هیکلشم که نایس نایس بود از این بازو خوشگلا بود خخخخخ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قد بلند و چهارشونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه پا جیگر بود واس خودش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه هو ب خودم اومدم و دیدم همینجوری زل زدم به پسر مردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میخواستم از خجالت اب بشم ک دیدم بعلــــــــه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اونم داره منو نگاه میکنه سریع سرمو اون ور کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که با این حرکتم اونم ب خودش اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و سرشو به طرف استاد کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

الان ی علامت سوال تو ذهنم بود ?????

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ک عایا مامان بابام اجازه میدن برم به یه کشور دیگه یا .....

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرمو تکون دادم تا این فکرا از ذهنم بره بیرون سعی کردم به حرفای استاد گوش بدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

استاد با خسته نباشید میتونید برید کلاسو تموم کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سریع وسیله هامو جمع کردم و دنبالش دویدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همون جور ک میدویدم داد زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-استاد یه لحظه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اســــــــتاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

استاد یه لحظه وایستاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و پشت رو نگاه کرد ک من رو دید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای حالا چجوری خودمو کنترل کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای خدایا خودمو به تو میسپارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نرم یهو بغلش وایی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اوف چون داشتم میدویدم و استادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یهو وایستاد امکان برخوردمون خیلی بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اوووووف خداروشکر بالاخره تونستم خودمو نگهدارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هون طور که داشتم نفس عمیق میکشیدم به استاد نزدیک شدمو شروع کردم به حرف زدن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ببخشید استاد ک وقتتون رو میگرم فقط میخواستم بگم که فکر کنم پدر و مادر من اجازه ندن ک من به این مسافرت برم اونم خارج از کشور

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اونم ب کشوری با این وضعیت اگ رفتم مردم چی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اونوقت مادر پدرم گ*ن*ا*ه ندارن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که بی دختر بشن تازه اگرم اجازه بدن نمیزارن با یه پسره غریبه ک اصلا بهشم اطمینانی نیس برم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اگ من بــــــ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همینجوری داشتم یه ریز حرف میزدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ک استاد پرید وسط حرفمو گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ دخترم چ خبرته اول ی نفس بگیر بعد حرفتو بزن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با لبخند خجالت زده سرمو انداختم پایین گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ببخشید استاد هول شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

استادم یه لبخند کوچولو زد و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ دخترم میدونم هول شدی ولی باید بهت بگم ک اگ مشکل پدرو مادرته ک من باهاشون صحبت میکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعدشم با تحقیق هایی ک من انجام دادم وضعیت این کشور انچنانم بد نیس وگرنه دیوونه ک نیستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوتا از بهترین شاگردامو بفرستم جایی که

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

امکان از دست دادن جونشون وجود داره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داخل شهر وضعش خوبه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فقط قسمت هایی از بیرون شهر درگیری هایی هستش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

درباره این پسر گلمم باید بگم ک بیشتر از چشام بهش اعتماد دارم خوده تو هم دخترم کم باهاش کلاس نداشتی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با اخلاقش اشنا هستی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا حالا کسی ازشون ناراضی نبوده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم این اقا پسرو تضمین میکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و دراخر بهت بگم ک الانم به جای این حرفا شماره پدرتو بده تا من با پدرت صحبت کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از اینکه استاد حرفاشو زد رو بهش گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چشم استاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

استادم بعد اینکه شماره رو از من گرفت با یه خداحافظی کوتاه به سمت در رفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد اینکه استاد رفت ی نفس کلافه کشیدم و داشتم بر میگشتم ک با چیزی ک دیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ترسیدم و یه هعی بلد کشیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هعیییی وای اقای ارجمند ترسیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه اهمی اوهومی بعدشم گوش وایستادن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ب حرف دیگران اصلا کار درستی نیس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از اقای متشخـــــــصی مثل شما بعیده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ارجمند درحالی که یه پوزخند اعصاب خورد کن گوشه لبش بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و داشت تکیشو از دیوار بر میداشت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه قدم به من نزدیک شد گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*خانوم کامکار قصد فضولی نداشتم داشتم رد میشدم که هه حرفاتونو شنیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم درحالی که از شنیدن اینکه همه ی حرفامو شنیده میخواستم از خجالت اب بشم ولی حفظ ظاهر کردم گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خب ک چی هرچی گفتم راس گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ارجمند یکهو یه اخم وحشتناک کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو دلم گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

واییی کم خوشگل نیستی هااا اخم نکن دیگه لامصب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خیلی بهت میاد اخم اوخی ناز بشی خوشگله

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو فکر بودم ک صداشو شنیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*خانوم کامکار منم از اینکه به این سفر باید برم اونم با فردی مثل شما اصلا خوشحال نیستم ولی مجبورم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعدشم این همه دختر دور وبرم هس قحطی دخترم نیومده ک بخوام با شما کاری داشته باشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و در اخر باید بهتون بگم ک مجبور نیستید با من همسفر بشید اگ اعتماد ندارید و خانوادتون اجازه نمیدن میتونید همین الان برید این درسو حذف کنید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعدم بدون اینکه ب من اجازه حرف زدن بده راشو گرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و میخواست بره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پشتش ب من بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ک یهو ب خودم اومده دهنمو ک از حرفاش باز مونده بوده جمع کردمو چشامو کج کردمو اداشو دراوردم زیر لب گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-پسره پرو الدنگ دراز بازو خوشگل خجالت نمیکشه با خانومی مثل من اینجوری حرف میزنه چه قــــــ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همینجوری ک داشتم زیر لب بهش فوش میدادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و اداشو در میاوردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یهو برگشت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و منو ک دید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لبخند ته چهرش اومد و بهم گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*وای بانو کامکار این چ کاریه از خانوم متشخـــــــــــصی مثل شما بعیده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعدم پشتشو بهم کردو رفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یهو به خودم اومدم یه بیشگون از دستم گرفتمو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خاک تو سرت ملی همون ی ذره ابرویی ام ک داشتی رفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فقط این کوه غرور ضایعت نکرده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که امروز زحمت اینو هم کشید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وایییی دوس دارم جیغ بکشم و تک تک موهامو بکنم امروز چقدر سوتی دادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دارم کم کم لقب خدای سوتی را به نام خودم میکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره سه نقطه ......

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد اینکه خوب دلمو خالی کردم بسمت در خروجی راه افتادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همینجوری ب اندازه کافی دیر کردم مامان نگرانم شده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پس یه خورده بجنبم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد این حرف یه مقدار سریعتر حرکت کردم و خودمو به ایستگاه اوتوب*و*س رسوندم ک همون لحظه اوتوب*و*س اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و سوار شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از شانس خوبی ک دارم خلوت بود تونستم یه جا بشینم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اووووووف چقدر امروز سوتی دادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خدایا خودت بقیشو رحم کن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعدم به سرمو ب شیشه پنجره تکیه دادم و به خیابونا نگاه کردم تا ب ایستگاه مورد نظرم برسم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالا ی بیوگرافی از خودم بدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من ملینا کامکار تک دختر خانواده کامکار هستم ۲۱ سالمه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ترم سوم رشته حقوق ام قیافمم خوبه ازش راضی ام خداروشکر خدا اگ بهم شانس نداد حداقل وقت گذاشت رو قیافم کار کرده ههه موهام هم حالت داره ک تا وسطای گودی کمرم میرسه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشمای قهوه ای تیره درشتی دارم همه میگم چشمات خیلی خوشگله ابروهامم شمشیری زیاد بهشون دست نمیزنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دماغ کوچیک دارم ک به صورتم میاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لبامم ک صورتی و عروسکی هستش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

امروز ام ی موضوع ازاد استاد رضوی به هر کی گفت ک ده نمره داره البته واس اونایی ک بتونن خوب انجام بدن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فقط ی داداش دارم ب اسم امید ک اونم پونزده سالشه بیشتر سرش با دوستاش گرمه قیافشم کپی بابامه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامانم هم سوسن زمان زاده ۳۸سالشه خانه داره و لیسانس حسابداری داره ولی چون علاقه ایی ب ادامه دادنش نداشته واس همین ادامه نداده زیاد تفاوت سنی با مادرم ندارم مامانم تو سن ۱۶ سالگی ازدواج کرده و تو سن ۱۷‌ سالگی منو بدنیا اورده نسل قدیم بودن دیگه خخخخخ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشمام به مامانم رفته فقط رنگ چشای مامانم مشکیه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابام محمدرضا کامکار ۴۵سالشه یه شرکت کوچیک قطعات کامپیوتری داره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وضعممون خداروشکر بد نیس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خب دیگه بیو بسه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالا ی مقدار ب خیابونا نگاه کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ک بدبخت ها کمبود محبت نگیرن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هههه بعد پنج دقیقه به ایستگاه محلمون رسیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و پیاده شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از اینجا تا خونم هم پنج دقیقه راه بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که با گذشت این پنج دقیقه خودمو جلوی در خونمون دیدم دستمو رو زنگ گذاشتم و فشار دادم ک صدای مامانم پیچید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کیه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان جان منم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامانم با شنیدن صدای من و دیدن تصویرم یه اها گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و بعد اون در با صدای تیکی باز شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

درو هل دادمو وارد حیاط شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خونمون یه حیاط کوچیک داشت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که بابام یه قسمت کوچیکشو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باغچه درست کرده روبروی در حیاط هم که در پذیرایی بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به سمت در پذیرایی راه افتادم بعد اینکه کفشامو دراوردم و تو جا کفشی گذاشتم رفتم تو خونه و ی سلام بلند بالا دادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+سلام مامان جونم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سلام دخترم خوبی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+مرسی خوبم بابا و امید کجان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بابات ک سرکاره امید هم خونه دوستش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه اهان گفتمو رفتم سمت اتاقم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خونمون سه تا اتاق داره یکی واس مامان بابامه یکی ام واسه امید و اون اخریم هم واسه بندس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد اینکه رفتم اتاقمو لباسمو دراوردم اومدم بیرون با مامان یه ناهار دونفره خوردیم بعد تو شستن ظرفا ب مامان کمکم گرفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد اینکه شستن ظرفا تموم شد رفتم تو اتاقم تا بخوابم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با صدای بابام که از پایین میومد چشامو وا کردم بعد کشوقوسی که خیلی چسبید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پاشدم رفتم ب دستو صورتم اب زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و موهامم یه بغله بافتم و رفتم به سمت پایین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به بابا سلام دادم و خسته نباشید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفتم بابام تو فکر بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ک حدس زدم شاید استاد باهاش حرف زده باشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ک البته با حرفی ک بابا زد حدسم داشت به یقین می پیوست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابام همونجور که داشت به سمت اتاقش میرفت با صدای بلندی گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ملینا دخترم بیا اتاقم کارت دارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم همون جور ک به سمت اشپزخونه میرفتم گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چشم بابا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم به سمت یخچال و یه لیوان اب خوردم و یه نگاه ب مامانم انداختم ک مشغول اشپزی بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از پشت بغلش کردمو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گونشو ب*و*سیدم ک لبخند ارامش بخشی زد و

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*گفت دخترم برو اتاق بابات زیاد منتظر نزارش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه ماچ محکم دیگم کردم گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشم عشقم شما فقط امر بفرما

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامانم تک خنده ایی کردو گفت برو شیطون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ب سمت اتاق بابا رفتم و بعد درزدن و اجازه صادر کردن وارد اتاقش شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتی وارد شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابا رو در حالی که پشت میز کارش نشسته بود سخت مشغول فکر کردن بود دیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگران شدم اخه بابا فقط واسه موضوع هایی ک خیلی خیلی مهم بود تو فکر میرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پس این گیری ذهنی بابا نشونه اینه که این موضوع از اونچه ک من فکر میکردم جدی تره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با صدای بابا بخودم اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بشین دخترم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به سمت تخت رفتم و روش نشستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و منتظر ب بابا نگاه کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابا هم صندلیشو به طرف من چرخوند گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میدونم که حدس زدی درباره چی میخوام باهات حرف بزنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دخترم موضوع بی اهمیتی نیس ک سریع تصمیم بگیرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اول راضی نبودم ولی بعد با حرفای استادتون تصمیم گرفتم انتخاب رو ب عهده خودت بزارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میخوام راجب ی چیزایی باهات حرف بزنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

موضوع اول اینکه ببین ملینا من تورو خوب میشناسم بهتم خیلی اعتماد دارم ولی شناخت زیادی از اقای ارجمند ندارم تو خودت بشین با خودت فکر کن اگ پسر قابل اعتمادی هس به رفتن باهاش فکر کن در هر صورت فکر کنم موضوع جالبی باشه و تحقیقتون عالی بشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

موضوع دوما اینکه استادتون با تحقیقاتی ک ب من نشون داد ی جورایی مطمعن شدم ک این کشور اونجور ک شنیدم بی امنیت نیس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی بازم خودت میدونی هیچ وقت در هیچ زمینه و موضوعی تحت فشار قرار ندادمت تصمیم گیری با خودته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اگ خواستی بری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ک مثل همیشه پشتتم خرجتم که به عهده منه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اقای ارجمند هم ک تضمین شده و

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اون جور ک میگن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مرد قابل اعتمادی هست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

البته با تعریفایی ک استادتون ازش کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و با تحقیقایی ک خودم انجام دادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اگ هم ک نمیری بازم پشتتم و کمکت میکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیگه حرفی ندارم دخترم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میتونی بری فکراتو بکن تا فردا ب استادتون خبر بده تصمیمت چیه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخه باید واسه دوروز دیگه خودتو اماده رفتن بکنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد اینکه حرفای بابارو شنیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ی نگاه بهش انداختم با صدای ارومی گفتم چشم باباجان تا فردا تصمیم میگیرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پاشدم ب سمت در رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و از اتاق خارج شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داشتم ب سمت اتاقم میرفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ک با مامان روبرو شدم ک با ی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالت سوالی داشت نگام میکرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ی لبخند زدمو چشمامو بازو بسته کردمو سر تکون دادم ک خودش فهمید دارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فکر میکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باز میخواستم برم که رو بهم گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دخترم شام امادس شامتو بخور بعد برو اتاقت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعدم رفت به سمت اشپزخونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بدون حرفی دنبالش راه افتادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و تو چیدن میز ب مامان کمک کردم بعدم ک مامان رفت بابا رو برای شام صدا بزنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتی مامان اومد تازه فهمیدم امید نیس رو ب مامان گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان جان امید هنوز نیومده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان هم تازه یاد امید افتاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چرا اتفاقا وقتی خواب بودی اومد الانم فکر کنم تو اتاقش پای اون کامپیوتر لامصب باشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میخواست بره صداش بزنه ک نزاشتم و گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شما غذارو بکش من صداش میزنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ب سمت اتاق امید راه افتادم که دیدم درش بازه اقا داشت با یکی حرف میزد با تلفنش امان از دست این بچه تو این سن داره دختر بازی میکنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاه چ دروغایی ام میگه هنوز دهنش بو شیر میده خانومم خانومم راه انداخته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با صدای بلند گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

امـید امید جان کجایی داداشی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از لای در داشتم نگاش میکردم ک سریع تلفن رو قطع کرد و ب سمت کامپیوترش شورش برد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در اتاقشو باز کردم و گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سلام داداش گلم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از رو صندلیش پا شد و کشو قوسی داد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

(نگاه کن چ طبیعی بازی میکنه مثلا تا الان نشسته بوده رو صندلی الان خسته شده ای خدا )

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ب سمت من اومد گفت سلام ابجی چطوری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفتم خوبم ممنون ولی فکر کنم تو بهتری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ب ی حالت بامزه گفت ای بد نیستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد انگار چیزی یادش اومده باشه گفت راستی کاری داشتی صدام زدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تازه یادم اومد ک مامان بابا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پایین منتظر ما هستن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفتم اره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شام امادس همه منتظر تو هستیم سریع بیا پایین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و از اتاق اومدم بیرون و به سمت اسپزخونه را افتادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتی وارد شدم مامان و بابارو دیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که در حال پچ پچ کردن هستن و

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با دیدن من ساکت شدن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که این حرکتشون نشون دهنده این بود ک موضوع درباره من بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میدونستم مامان اطلاعی نداره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و اگ بدونه بشدت مخالفه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی خب بابام هم ابهت خودشو داره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کسی نمیتونه رو حرفش حرف بزنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد اینکه پشت میز نشستم رو به مامان و بابا گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

امید الان میاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وبعد برای خودم غذا کشیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و شرع کردم ب خوردن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد چن دقیقه امید هم اومد شروع کرد ب غذا خوردن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد اینکه همه اعلام تموم شدن کردن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو جمع کردم و شستن ظرفا ب مامان کمک کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد هم با یه شب بخیر به همه به سمت اتاقم رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتی ب اتاقم رسیدم لباسمو با ی لباس راحت و گشاد عوض کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و روی تخت دراز کشیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و با خودم فکر کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اگ برم یه بلایی سرم بیاره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نه اون جور پسری نیس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اگ برم بمیرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیدی ک بابا گفت اونقدر بی امنیت نیس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اگ اصلا به درد تحقیق نخوره چی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اونوقت الکی رفتم و......

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همونجور ک داشتم فکر میکردم نمیدونم کی خوابم برد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

..........

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صبح با صدای زنگ گوشیم چشمامو باز کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اه این دیگه کیه اول صبحی نمیگه مردم خوابن اصلا نمیگه شاید کار داشته باشن نباید مزاحم بشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همونجور ک داشتم غر میزدم دسمتو سمت میز دراز کردم تا گوشیمو بردارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا یه نگاه بهش انداختم با دیدن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اسمی ک رو گوشی اومده بود سریع چشام گشادشد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چندبار چشامو مالیدم شاید خواب دیده باشم ولی نه بابا واقعا اسم استاد داشت رو صفحه گوشی چشمک میزد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اوه اوه ج بده دیگه تا قطع نشده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سریع ب خودم اومدم و صدامو صاف کردم و دکمه اتصال رو زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که صدای استاد تو گوشی پیچید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+سلام دخترم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سلام استاد حالتون خوبه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+خوبم مرسی ببخشید مزاحم شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خواهش میکنم استاد مراحمید این چ حرفیه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو دلم گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

( اره جان عمت تا الان که بنده خدا رو زیر فحش گرفته بودی الان لاف میزنی)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با صدای استاد حواسمو جمع کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ چی شد دخترم تصمیمتو گرفتی میدونی ک خیلی وقت ندارید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با خودم فکر کردم ک .....

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

(اره تصمیمو همون دیشب گرفتم البته راهی جز اینم نداشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودمو به خدا میسپارم دیگه هرچی ب صلاحم باشه همون میشه )

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سریع ج استادو دادم و گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بله استاد من با این سفر و تحقیق مشکلی ندارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

استاد هم با صدایی ک تهش خوشحالی موج میزد گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+میدونستم دخترم اشتباه نمیکنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و مثل همیشه درست تصمیم میگیری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-مرسی نظر لطفتونه بعد با ی لحن شوخ گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بالاخره مجبور بودم دیگه خخخخ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

استادم خندید گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ پس حالا ک موافقی خودتو واسه فردا اماده کن اخه پرواز دارید واسه ویزاتون هم ک من اشنا دارم همین امروز میگیرید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برم ب اقای ارجمند هم اطلاع بدم تا اونم اماده باشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در جواب استاد گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- باشه استاد تا فردا امادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد خدافظی با استاد به سمت دستشویی رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و بعد از انجام عملیات و شستن دستو صورتم به سمت میز ارایشم رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و موهامو شونه زدم و لباسامو با ی دست لباس درست حسابی عوض کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و به سمت اشپزخونه رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که با خونه خالی مواجه شدم به سمت یخچال رفتم که دیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه برگه بهش چسبونده شده با این مضمون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*صبحت بخیر دخترم ما داریم میریم خرید واسه خونه و حداقل تو این مسیر مامانتم راضی کنم *

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با خوندن برگه فهمیدم کار باباس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه اوفففف گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در یخچالو باز کردم و یه صبحانه کامل چیدم رو میز شروع کردم ب خوردن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از خوردن صبحانه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و جمع کردن و شستن ظرفا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ب سمت اتاقم رفتم تا اماده بشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برم بازار ی مقدار خرید کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

واس سفر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بالاخره باید چند دست لباس مناسب بخرم واس اونجا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هرچی نباشه با ی پسر همخونه ام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دانشگاه هم ک امروز نمیرم حوصله ندارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد اطلاع میدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به سمت اتاق رفتم و.....

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه ریمل زدم با ی رژ صورتی کم رنگ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رنگ پوستم سفید بود پس نیازی ب کرم نداشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زیادم اهل ارایش نبودم پس همین قدر کافی بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه تاپ تا بالای رونم به رنگ سفید پوشیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با مانتو بلند مشکی تا مچ پام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و بایه شلوار نود لی تا بالای مچ پام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با شال سفید مشکی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد برداشتن کیف سفیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از اتاق خارج شدمو به سمت حیاط رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و کفشای کتونی که دوتا گوش خرگوشی داشت و سفید مشکی بود و پوشیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و از اتاق خارج شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به سمت در حیاط رفتم و از خونه خارج شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و یه اس کوتاه به بابام هم دادم ک دارم میرم خرید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اونم اجازه رو صادر کرد یه تاکسی گرفتم و ادرس پاساژ ..... دادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بهد اینکه رسیدیم به سمت پاساژ حرکت کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد خرید چند دست مانتو و لباس مناسب و برخی وسایل ضروری به خونه برگشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
رمان های مشابه
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید