رمان پرنسس لجباز من به قلم شبنم نقش بندی
تعداد صفحات : 145
ژانر : عاشقانه کلکلی یه مقدار طنز پایان خوش
دانلود رمان پرنسس لجباز من
خلاصه رمان :
برآنچه گذشت
آنچه شکست
آنچه نشد
آنچه ریخت
حسرت نخور
زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد ....
عشق اگر بی درد بود زیبا نمیشد
عشق منطق و زبان و همشهری و ... نمی شناسد
اری اینگونه باید عشق را پذیرفت
دلـــَم گرفتــه…
از همــه ی بــی تفآوتــی هآ…
از همــه فــَرآموشی هآ…
از هَمه بــی اعتمــآدی هآ…
کــآش معلــمی بود و انشـ ـ ـــآیی مــی خوآســت…
“روزگــآر خود رآ چگونــه مــی گــُذرآنید؟؟؟”
تــآ چَنــد خَطــی برآیــش درد و دل کنـــَم
حالم اصلا روبراه نیست ، بغض دارم بغضی خفه کننده
کسی میداند راه بالا آوردن بغض را آیا ؟
خیلی سخت است همه تورا قوی بدانند و بنامند برای
دیگران کوه باشی اما تو….
تو دلت ذره ذره بشکنی وسرشار از حسرت باشی ونتوانی
فریاد بزنی
بابااااااااااااااا بخدا من هم آدمم ، دل دارم ،
آرزو دارم، مگر میشود فراموش کرد گذشته را؟
یاچشم پوشید ازآرزوها ؟ دلم برای خودم تنگ شده
کاش میشد ریموو کنم تلخکامی هایم را
وای خدا کنه ب من یه موضوع اسون بده
(نه ملی اگه اسون باشه که تحقیقت ب درد نمیخوره اونوقت باید قابش کنی بزنی به دیوار فقطم خودت نگاش کنی )
اوه اوه راس گفتی هاااا پس سخت باشه
(اخه ملی باز چرتو پرت گفتیا اگه سخت باشه بعد باید خربیاری و باقالی بار کنی اصلا فکرشو کردی اگ سخت باشه ممکنه نتونی مطالب جمع اوری کنی )
خب وجی جون (وجدان جون) بالاخره از این دوتا یکی هس دیگ مجبورم خودمو واس یکیش اماده کنم
(اره راس میگی واس اولین بار تو زندگیت ی حرفی زدی قانع شدم هااا )
خفه باو من همیشه راس میگم ایششش
اصلا از خدا میخوام رضوی(استادمون) ی موضوع بده که نه سخت باشه نه اسون یه موضوعی که هم بلد باشم هم نباشم و برم تحقیق کنم
(اصلا فهمیدی چ گفتی)
جون تو ک میخوام نباشی نفهمیدم فقط گفتم یه چیزی بپرونم تا ی حرفی گفته باشم
ای خدا اخه مـــ
+خانوم کامکـار
وای این دیگه کیه تازشم فامیلیم هم بلده
+با شمام خانوم کامـــــــــــــــــــــــکار
یهو به خودم اومدم ای وای اینکه استاده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-بله استاد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+ خانوم دوساعته دارم صداتون میزنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحواستون کجاست اصلا در کلاس حضور دارید فکر کنم فقط حضور جسمی دارید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرمو انداختم پایین تا ی خورده قیافم مظلوم بشه دلش واسم بسوزه همون طور ک سرم پایین بود گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-معذرت میخوام استاد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستاد درحالی ک مینشست گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+ دیگه تکرار نشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا صدای ارومی ک ب گوش استاد برسه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-گفتم چشم استاد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد اینکه استاد نشست منم نشستم و سرمو انداختم پایین به جزوم زل زدم ک با صدای استاد سرمو اوردم بالا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+خانوم کامکار همون طور که میدونید قرار شد برای تحقیق ب گروه های دونفره تقسیم بشید و درباره یک محل مشخصی تحقیق کنید ک شما هم با اقای ارجمند تو یه گروه هستید و باید درباره یکی از مناطق افغانستان تحقیق کنید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو دلم گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-ای بابا استاد این همه جا حالا حتما باید برم جایی ک امنیت نداره وقتی خدا داشت شانس و تقسیم میکرد به من گفت ازت خوشم نمیاد برو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاره دیگ اینجوری شد ک ب من شانس ندادن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از این حرف، استاد شروع کرد به تقسیم کردن بقیه گروه ها منم یه نگاه به ارجمند انداختم و ....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-ارجمند در کل پسر خوبی بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزیاد با دخترا گرم نمیگرفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه اینکه سرد برخور کنه نه اصلا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکلا زیاد تو کار دخترا دخالت نمیکرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو سعی میکرد هروقت کسی ب کمکش نیاز داره بهش کمک کنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشبیه این پسرای کنه ام نبود ک همش اویزون دخترا باشه ایـــــش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا پسرا رابطش بهتر بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالبته کاری ب کار کسی نداشت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسر سنگینی بود البته در حین سنگین بود شیطنت و شوخی مخصوص خودشم داشت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین اقا ارجمند دو رگه بود مادرش ایرانی و پدرشم افغانی بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز چندتا از بچه ها شنیدم از شهری به اسم کابل افغانستان هستش و چون دورگس ب قیافش اصلا نمیخورد افغانی باشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالا برم سراغ قیافش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه ب چشم برادری جیگری بود واسه خودش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irموهای بور چشماشم درشت عسلی ابروهای بلند مشکی که خیلی خوشگلش کرده بود البته فکر کنم برنداشته
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدماغ گوشتی که بهش میومد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا لبای مردونه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهیکلشم که نایس نایس بود از این بازو خوشگلا بود خخخخخ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقد بلند و چهارشونه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه پا جیگر بود واس خودش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه هو ب خودم اومدم و دیدم همینجوری زل زدم به پسر مردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیخواستم از خجالت اب بشم ک دیدم بعلــــــــه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونم داره منو نگاه میکنه سریع سرمو اون ور کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه با این حرکتم اونم ب خودش اومد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو سرشو به طرف استاد کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالان ی علامت سوال تو ذهنم بود ?????
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irک عایا مامان بابام اجازه میدن برم به یه کشور دیگه یا .....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرمو تکون دادم تا این فکرا از ذهنم بره بیرون سعی کردم به حرفای استاد گوش بدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستاد با خسته نباشید میتونید برید کلاسو تموم کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسریع وسیله هامو جمع کردم و دنبالش دویدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمون جور ک میدویدم داد زدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-استاد یه لحظه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-اســــــــتاد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستاد یه لحظه وایستاد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو پشت رو نگاه کرد ک من رو دید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای حالا چجوری خودمو کنترل کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای خدایا خودمو به تو میسپارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنرم یهو بغلش وایی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوف چون داشتم میدویدم و استادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیهو وایستاد امکان برخوردمون خیلی بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوووووف خداروشکر بالاخره تونستم خودمو نگهدارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهون طور که داشتم نفس عمیق میکشیدم به استاد نزدیک شدمو شروع کردم به حرف زدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-ببخشید استاد ک وقتتون رو میگرم فقط میخواستم بگم که فکر کنم پدر و مادر من اجازه ندن ک من به این مسافرت برم اونم خارج از کشور
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونم ب کشوری با این وضعیت اگ رفتم مردم چی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونوقت مادر پدرم گ*ن*ا*ه ندارن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه بی دختر بشن تازه اگرم اجازه بدن نمیزارن با یه پسره غریبه ک اصلا بهشم اطمینانی نیس برم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگ من بــــــ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمینجوری داشتم یه ریز حرف میزدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irک استاد پرید وسط حرفمو گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+ دخترم چ خبرته اول ی نفس بگیر بعد حرفتو بزن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا لبخند خجالت زده سرمو انداختم پایین گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- ببخشید استاد هول شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستادم یه لبخند کوچولو زد و گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+ دخترم میدونم هول شدی ولی باید بهت بگم ک اگ مشکل پدرو مادرته ک من باهاشون صحبت میکنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدشم با تحقیق هایی ک من انجام دادم وضعیت این کشور انچنانم بد نیس وگرنه دیوونه ک نیستم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوتا از بهترین شاگردامو بفرستم جایی که
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامکان از دست دادن جونشون وجود داره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداخل شهر وضعش خوبه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط قسمت هایی از بیرون شهر درگیری هایی هستش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدرباره این پسر گلمم باید بگم ک بیشتر از چشام بهش اعتماد دارم خوده تو هم دخترم کم باهاش کلاس نداشتی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا اخلاقش اشنا هستی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا حالا کسی ازشون ناراضی نبوده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم این اقا پسرو تضمین میکنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو دراخر بهت بگم ک الانم به جای این حرفا شماره پدرتو بده تا من با پدرت صحبت کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از اینکه استاد حرفاشو زد رو بهش گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- چشم استاد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستادم بعد اینکه شماره رو از من گرفت با یه خداحافظی کوتاه به سمت در رفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد اینکه استاد رفت ی نفس کلافه کشیدم و داشتم بر میگشتم ک با چیزی ک دیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irترسیدم و یه هعی بلد کشیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهعیییی وای اقای ارجمند ترسیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه اهمی اوهومی بعدشم گوش وایستادن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irب حرف دیگران اصلا کار درستی نیس
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز اقای متشخـــــــصی مثل شما بعیده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارجمند درحالی که یه پوزخند اعصاب خورد کن گوشه لبش بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو داشت تکیشو از دیوار بر میداشت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه قدم به من نزدیک شد گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir*خانوم کامکار قصد فضولی نداشتم داشتم رد میشدم که هه حرفاتونو شنیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم درحالی که از شنیدن اینکه همه ی حرفامو شنیده میخواستم از خجالت اب بشم ولی حفظ ظاهر کردم گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خب ک چی هرچی گفتم راس گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارجمند یکهو یه اخم وحشتناک کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو دلم گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواییی کم خوشگل نیستی هااا اخم نکن دیگه لامصب
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیلی بهت میاد اخم اوخی ناز بشی خوشگله
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو فکر بودم ک صداشو شنیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir*خانوم کامکار منم از اینکه به این سفر باید برم اونم با فردی مثل شما اصلا خوشحال نیستم ولی مجبورم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدشم این همه دختر دور وبرم هس قحطی دخترم نیومده ک بخوام با شما کاری داشته باشم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو در اخر باید بهتون بگم ک مجبور نیستید با من همسفر بشید اگ اعتماد ندارید و خانوادتون اجازه نمیدن میتونید همین الان برید این درسو حذف کنید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدم بدون اینکه ب من اجازه حرف زدن بده راشو گرفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو میخواست بره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپشتش ب من بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irک یهو ب خودم اومده دهنمو ک از حرفاش باز مونده بوده جمع کردمو چشامو کج کردمو اداشو دراوردم زیر لب گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-پسره پرو الدنگ دراز بازو خوشگل خجالت نمیکشه با خانومی مثل من اینجوری حرف میزنه چه قــــــ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمینجوری ک داشتم زیر لب بهش فوش میدادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو اداشو در میاوردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیهو برگشت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو منو ک دید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلبخند ته چهرش اومد و بهم گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir*وای بانو کامکار این چ کاریه از خانوم متشخـــــــــــصی مثل شما بعیده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدم پشتشو بهم کردو رفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیهو به خودم اومدم یه بیشگون از دستم گرفتمو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- خاک تو سرت ملی همون ی ذره ابرویی ام ک داشتی رفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط این کوه غرور ضایعت نکرده بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه امروز زحمت اینو هم کشید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوایییی دوس دارم جیغ بکشم و تک تک موهامو بکنم امروز چقدر سوتی دادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدارم کم کم لقب خدای سوتی را به نام خودم میکنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسره سه نقطه ......
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد اینکه خوب دلمو خالی کردم بسمت در خروجی راه افتادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمینجوری ب اندازه کافی دیر کردم مامان نگرانم شده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپس یه خورده بجنبم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد این حرف یه مقدار سریعتر حرکت کردم و خودمو به ایستگاه اوتوب*و*س رسوندم ک همون لحظه اوتوب*و*س اومد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو سوار شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز شانس خوبی ک دارم خلوت بود تونستم یه جا بشینم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاووووووف چقدر امروز سوتی دادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخدایا خودت بقیشو رحم کن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدم به سرمو ب شیشه پنجره تکیه دادم و به خیابونا نگاه کردم تا ب ایستگاه مورد نظرم برسم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالا ی بیوگرافی از خودم بدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن ملینا کامکار تک دختر خانواده کامکار هستم ۲۱ سالمه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irترم سوم رشته حقوق ام قیافمم خوبه ازش راضی ام خداروشکر خدا اگ بهم شانس نداد حداقل وقت گذاشت رو قیافم کار کرده ههه موهام هم حالت داره ک تا وسطای گودی کمرم میرسه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشمای قهوه ای تیره درشتی دارم همه میگم چشمات خیلی خوشگله ابروهامم شمشیری زیاد بهشون دست نمیزنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدماغ کوچیک دارم ک به صورتم میاد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلبامم ک صورتی و عروسکی هستش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامروز ام ی موضوع ازاد استاد رضوی به هر کی گفت ک ده نمره داره البته واس اونایی ک بتونن خوب انجام بدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط ی داداش دارم ب اسم امید ک اونم پونزده سالشه بیشتر سرش با دوستاش گرمه قیافشم کپی بابامه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامانم هم سوسن زمان زاده ۳۸سالشه خانه داره و لیسانس حسابداری داره ولی چون علاقه ایی ب ادامه دادنش نداشته واس همین ادامه نداده زیاد تفاوت سنی با مادرم ندارم مامانم تو سن ۱۶ سالگی ازدواج کرده و تو سن ۱۷ سالگی منو بدنیا اورده نسل قدیم بودن دیگه خخخخخ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشمام به مامانم رفته فقط رنگ چشای مامانم مشکیه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابام محمدرضا کامکار ۴۵سالشه یه شرکت کوچیک قطعات کامپیوتری داره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوضعممون خداروشکر بد نیس
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخب دیگه بیو بسه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالا ی مقدار ب خیابونا نگاه کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irک بدبخت ها کمبود محبت نگیرن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهههه بعد پنج دقیقه به ایستگاه محلمون رسیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو پیاده شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز اینجا تا خونم هم پنج دقیقه راه بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه با گذشت این پنج دقیقه خودمو جلوی در خونمون دیدم دستمو رو زنگ گذاشتم و فشار دادم ک صدای مامانم پیچید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکیه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان جان منم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامانم با شنیدن صدای من و دیدن تصویرم یه اها گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو بعد اون در با صدای تیکی باز شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدرو هل دادمو وارد حیاط شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخونمون یه حیاط کوچیک داشت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه بابام یه قسمت کوچیکشو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباغچه درست کرده روبروی در حیاط هم که در پذیرایی بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه سمت در پذیرایی راه افتادم بعد اینکه کفشامو دراوردم و تو جا کفشی گذاشتم رفتم تو خونه و ی سلام بلند بالا دادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+سلام مامان جونم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-سلام دخترم خوبی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+مرسی خوبم بابا و امید کجان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-بابات ک سرکاره امید هم خونه دوستش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه اهان گفتمو رفتم سمت اتاقم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخونمون سه تا اتاق داره یکی واس مامان بابامه یکی ام واسه امید و اون اخریم هم واسه بندس
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد اینکه رفتم اتاقمو لباسمو دراوردم اومدم بیرون با مامان یه ناهار دونفره خوردیم بعد تو شستن ظرفا ب مامان کمکم گرفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد اینکه شستن ظرفا تموم شد رفتم تو اتاقم تا بخوابم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا صدای بابام که از پایین میومد چشامو وا کردم بعد کشوقوسی که خیلی چسبید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپاشدم رفتم ب دستو صورتم اب زدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو موهامم یه بغله بافتم و رفتم به سمت پایین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه بابا سلام دادم و خسته نباشید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم بابام تو فکر بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irک حدس زدم شاید استاد باهاش حرف زده باشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irک البته با حرفی ک بابا زد حدسم داشت به یقین می پیوست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابام همونجور که داشت به سمت اتاقش میرفت با صدای بلندی گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+ملینا دخترم بیا اتاقم کارت دارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم همون جور ک به سمت اشپزخونه میرفتم گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- چشم بابا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم به سمت یخچال و یه لیوان اب خوردم و یه نگاه ب مامانم انداختم ک مشغول اشپزی بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز پشت بغلش کردمو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگونشو ب*و*سیدم ک لبخند ارامش بخشی زد و
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir*گفت دخترم برو اتاق بابات زیاد منتظر نزارش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه ماچ محکم دیگم کردم گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشم عشقم شما فقط امر بفرما
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامانم تک خنده ایی کردو گفت برو شیطون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irب سمت اتاق بابا رفتم و بعد درزدن و اجازه صادر کردن وارد اتاقش شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی وارد شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا رو در حالی که پشت میز کارش نشسته بود سخت مشغول فکر کردن بود دیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگران شدم اخه بابا فقط واسه موضوع هایی ک خیلی خیلی مهم بود تو فکر میرفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپس این گیری ذهنی بابا نشونه اینه که این موضوع از اونچه ک من فکر میکردم جدی تره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا صدای بابا بخودم اومد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبشین دخترم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه سمت تخت رفتم و روش نشستم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو منتظر ب بابا نگاه کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا هم صندلیشو به طرف من چرخوند گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیدونم که حدس زدی درباره چی میخوام باهات حرف بزنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدخترم موضوع بی اهمیتی نیس ک سریع تصمیم بگیرم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاول راضی نبودم ولی بعد با حرفای استادتون تصمیم گرفتم انتخاب رو ب عهده خودت بزارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیخوام راجب ی چیزایی باهات حرف بزنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irموضوع اول اینکه ببین ملینا من تورو خوب میشناسم بهتم خیلی اعتماد دارم ولی شناخت زیادی از اقای ارجمند ندارم تو خودت بشین با خودت فکر کن اگ پسر قابل اعتمادی هس به رفتن باهاش فکر کن در هر صورت فکر کنم موضوع جالبی باشه و تحقیقتون عالی بشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irموضوع دوما اینکه استادتون با تحقیقاتی ک ب من نشون داد ی جورایی مطمعن شدم ک این کشور اونجور ک شنیدم بی امنیت نیس
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی بازم خودت میدونی هیچ وقت در هیچ زمینه و موضوعی تحت فشار قرار ندادمت تصمیم گیری با خودته
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگ خواستی بری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irک مثل همیشه پشتتم خرجتم که به عهده منه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاقای ارجمند هم ک تضمین شده و
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاون جور ک میگن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرد قابل اعتمادی هست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالبته با تعریفایی ک استادتون ازش کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو با تحقیقایی ک خودم انجام دادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگ هم ک نمیری بازم پشتتم و کمکت میکنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیگه حرفی ندارم دخترم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیتونی بری فکراتو بکن تا فردا ب استادتون خبر بده تصمیمت چیه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخه باید واسه دوروز دیگه خودتو اماده رفتن بکنی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد اینکه حرفای بابارو شنیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی نگاه بهش انداختم با صدای ارومی گفتم چشم باباجان تا فردا تصمیم میگیرم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپاشدم ب سمت در رفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو از اتاق خارج شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداشتم ب سمت اتاقم میرفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irک با مامان روبرو شدم ک با ی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالت سوالی داشت نگام میکرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی لبخند زدمو چشمامو بازو بسته کردمو سر تکون دادم ک خودش فهمید دارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفکر میکنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباز میخواستم برم که رو بهم گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدخترم شام امادس شامتو بخور بعد برو اتاقت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدم رفت به سمت اشپزخونه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبدون حرفی دنبالش راه افتادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو تو چیدن میز ب مامان کمک کردم بعدم ک مامان رفت بابا رو برای شام صدا بزنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی مامان اومد تازه فهمیدم امید نیس رو ب مامان گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان جان امید هنوز نیومده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان هم تازه یاد امید افتاد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچرا اتفاقا وقتی خواب بودی اومد الانم فکر کنم تو اتاقش پای اون کامپیوتر لامصب باشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیخواست بره صداش بزنه ک نزاشتم و گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشما غذارو بکش من صداش میزنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irب سمت اتاق امید راه افتادم که دیدم درش بازه اقا داشت با یکی حرف میزد با تلفنش امان از دست این بچه تو این سن داره دختر بازی میکنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگاه چ دروغایی ام میگه هنوز دهنش بو شیر میده خانومم خانومم راه انداخته
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا صدای بلند گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامـید امید جان کجایی داداشی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز لای در داشتم نگاش میکردم ک سریع تلفن رو قطع کرد و ب سمت کامپیوترش شورش برد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر اتاقشو باز کردم و گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسلام داداش گلم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز رو صندلیش پا شد و کشو قوسی داد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(نگاه کن چ طبیعی بازی میکنه مثلا تا الان نشسته بوده رو صندلی الان خسته شده ای خدا )
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irب سمت من اومد گفت سلام ابجی چطوری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم خوبم ممنون ولی فکر کنم تو بهتری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irب ی حالت بامزه گفت ای بد نیستم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد انگار چیزی یادش اومده باشه گفت راستی کاری داشتی صدام زدی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتازه یادم اومد ک مامان بابا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپایین منتظر ما هستن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم اره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشام امادس همه منتظر تو هستیم سریع بیا پایین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو از اتاق اومدم بیرون و به سمت اسپزخونه را افتادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی وارد شدم مامان و بابارو دیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه در حال پچ پچ کردن هستن و
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا دیدن من ساکت شدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه این حرکتشون نشون دهنده این بود ک موضوع درباره من بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیدونستم مامان اطلاعی نداره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو اگ بدونه بشدت مخالفه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی خب بابام هم ابهت خودشو داره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکسی نمیتونه رو حرفش حرف بزنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد اینکه پشت میز نشستم رو به مامان و بابا گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامید الان میاد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوبعد برای خودم غذا کشیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو شرع کردم ب خوردن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد چن دقیقه امید هم اومد شروع کرد ب غذا خوردن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد اینکه همه اعلام تموم شدن کردن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو جمع کردم و شستن ظرفا ب مامان کمک کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد هم با یه شب بخیر به همه به سمت اتاقم رفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی ب اتاقم رسیدم لباسمو با ی لباس راحت و گشاد عوض کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو روی تخت دراز کشیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو با خودم فکر کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگ برم یه بلایی سرم بیاره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه اون جور پسری نیس
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگ برم بمیرم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیدی ک بابا گفت اونقدر بی امنیت نیس
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگ اصلا به درد تحقیق نخوره چی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونوقت الکی رفتم و......
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمونجور ک داشتم فکر میکردم نمیدونم کی خوابم برد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir..........
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصبح با صدای زنگ گوشیم چشمامو باز کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاه این دیگه کیه اول صبحی نمیگه مردم خوابن اصلا نمیگه شاید کار داشته باشن نباید مزاحم بشم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمونجور ک داشتم غر میزدم دسمتو سمت میز دراز کردم تا گوشیمو بردارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا یه نگاه بهش انداختم با دیدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاسمی ک رو گوشی اومده بود سریع چشام گشادشد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچندبار چشامو مالیدم شاید خواب دیده باشم ولی نه بابا واقعا اسم استاد داشت رو صفحه گوشی چشمک میزد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوه اوه ج بده دیگه تا قطع نشده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسریع ب خودم اومدم و صدامو صاف کردم و دکمه اتصال رو زدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه صدای استاد تو گوشی پیچید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+سلام دخترم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-سلام استاد حالتون خوبه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+خوبم مرسی ببخشید مزاحم شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خواهش میکنم استاد مراحمید این چ حرفیه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو دلم گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir( اره جان عمت تا الان که بنده خدا رو زیر فحش گرفته بودی الان لاف میزنی)
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا صدای استاد حواسمو جمع کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+ چی شد دخترم تصمیمتو گرفتی میدونی ک خیلی وقت ندارید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا خودم فکر کردم ک .....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(اره تصمیمو همون دیشب گرفتم البته راهی جز اینم نداشتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخودمو به خدا میسپارم دیگه هرچی ب صلاحم باشه همون میشه )
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسریع ج استادو دادم و گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-بله استاد من با این سفر و تحقیق مشکلی ندارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستاد هم با صدایی ک تهش خوشحالی موج میزد گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+میدونستم دخترم اشتباه نمیکنی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو مثل همیشه درست تصمیم میگیری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-مرسی نظر لطفتونه بعد با ی لحن شوخ گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبالاخره مجبور بودم دیگه خخخخ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستادم خندید گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+ پس حالا ک موافقی خودتو واسه فردا اماده کن اخه پرواز دارید واسه ویزاتون هم ک من اشنا دارم همین امروز میگیرید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرم ب اقای ارجمند هم اطلاع بدم تا اونم اماده باشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر جواب استاد گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- باشه استاد تا فردا امادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد خدافظی با استاد به سمت دستشویی رفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو بعد از انجام عملیات و شستن دستو صورتم به سمت میز ارایشم رفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو موهامو شونه زدم و لباسامو با ی دست لباس درست حسابی عوض کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو به سمت اشپزخونه رفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه با خونه خالی مواجه شدم به سمت یخچال رفتم که دیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه برگه بهش چسبونده شده با این مضمون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir*صبحت بخیر دخترم ما داریم میریم خرید واسه خونه و حداقل تو این مسیر مامانتم راضی کنم *
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا خوندن برگه فهمیدم کار باباس
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه اوفففف گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر یخچالو باز کردم و یه صبحانه کامل چیدم رو میز شروع کردم ب خوردن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از خوردن صبحانه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو جمع کردن و شستن ظرفا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irب سمت اتاقم رفتم تا اماده بشم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرم بازار ی مقدار خرید کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواس سفر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبالاخره باید چند دست لباس مناسب بخرم واس اونجا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهرچی نباشه با ی پسر همخونه ام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانشگاه هم ک امروز نمیرم حوصله ندارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد اطلاع میدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه سمت اتاق رفتم و.....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه ریمل زدم با ی رژ صورتی کم رنگ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرنگ پوستم سفید بود پس نیازی ب کرم نداشتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزیادم اهل ارایش نبودم پس همین قدر کافی بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه تاپ تا بالای رونم به رنگ سفید پوشیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا مانتو بلند مشکی تا مچ پام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو بایه شلوار نود لی تا بالای مچ پام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا شال سفید مشکی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد برداشتن کیف سفیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز اتاق خارج شدمو به سمت حیاط رفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو کفشای کتونی که دوتا گوش خرگوشی داشت و سفید مشکی بود و پوشیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو از اتاق خارج شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه سمت در حیاط رفتم و از خونه خارج شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو یه اس کوتاه به بابام هم دادم ک دارم میرم خرید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونم اجازه رو صادر کرد یه تاکسی گرفتم و ادرس پاساژ ..... دادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبهد اینکه رسیدیم به سمت پاساژ حرکت کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد خرید چند دست مانتو و لباس مناسب و برخی وسایل ضروری به خونه برگشتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir