پشت چراغ قرمز جلد دوم آفلاین به قلم حانیا بصیری
نویسنده : حانیا بصیری
پشت قرمز داستان دختری که با کار کردن توی خیابون و دستفروشی اموراتش میگذره و با درد ها و کمبود های زندگی نه چندان معمولیش درحال سازشه. تا اینکه دست سرنوشت اون و توی شرایطی قرار میده که از شخصیت واقعی خودش فرسنگ ها فاصله میگیره و وارد زندگی جدیدی میشه
تخمین مدت زمان مطالعه : ۷ ساعت و ۳۳ دقیقه
چند ثانیه ای در همون حالت موند و بعدش گفت:
_ من میرم اتاقم هرکسی...
_ هرکسی؟
نفس صدا داری کشید و ترسناک گفت:
_ هَرکسی سراغم اومد بگو نویان مـــُ...
چشماشو بست و سعی کرد به اعصابش مسلط باشه و ادامه داد:
_ بگو نویان نیست.
سریع حرفشو تایید کردم و گفتم:
_ باشه فقط تا کی؟
نگاهشو که دیدم فورا مسئله رو گرفتم و گفتم:
_ باشه، باشه حله، اوکی.
********************
به در و دیوار نگاه کردم و زیر لب گفتم:
_ ای بابا، این سیمکارتم که بدون گوشی بدرد نمیخوره چیکار کنم؟
خونه توی سکوت بود و کم کم چشام داشت سنگین میشد و خوابم میبرد که یهو صدای در اومد.
_ یعنی کی میتونه باشه؟
اه چه دیالوگ کلیشه ای گفتم... ینی کدوم خروس بی محلیه که ساعت دو وسط ظهر مزاحم شده؟
به سمت در رفتم و باز کردم و بی حوصله به دختر قد بلند و برنزه ای که پشت در بود نگاه کردم و اخمو گفتم:
_ بفرمایید؟
لباشو جمع کرد و با تردید به خونه و سپس به من نگاه کرد و گفت:
_ ببخشید!
الان که دود از سرم بزنه بیرون ، اون دختره رو رد میکنم سانیا میاد؛ سانیا رو رد میکنم این میاد.
عصبانی گفتم:
_ بفرمایید با کسی کار دارید؟
نگاهم از پیرسینگ کنار بینیش شروع شد و به شلوار جین زاپ دار و کفشای پاشنه بلند مشکیش ختم شد، سرمو کج کردم و گفتم:
_ الو!؟
به خودش اومد و دست از نگاه کردن برداشت و خندید:
_ اه، ببخشید با نویان کار داشتم، بگو مهناز اومده خودش میشناسه، اصلا خودش کجاست؟
دست به سینه و بی حوصله گفتم:
_ نویان خونه نیست.
خنده ای کرد و کنارم زد و وارد خونه شد و سر خوش صدا زد:
_نویان
خنده عصبی کردم و سعی کردم آروم باشم جلوی پله ها ایستادم و گفتم:
_ میگم خونه نیست هر وقت اومد...
حرف تو دهنم بود که نویان از پله ها پایین اومد و متعجب گفت:
_ مهناز! اینجا چیکار میکنی!؟
مهناز اخم کوچیکی کرد و گفت:
_ مزاحمم برم؟
نویان لبخند زد و گفت:
_ دیوونه نشو!
جان؟چقدر باهم صمیمی هم هستن.
مهناز گفت:
_ دلم برات تنگ شده بود نویان خان.
زیر چشمی به من نگاه کرد و گفت:
_ خونه نبودی که...
سریع با اخم به نویان نگاه کردم ببینم چه عکس العملی نشون میده که دیدم نخیر اونم گل از گلش شکفته و بی حواس مشغول بر انداز کردن مهنازه.
مهناز با ذوق دستاشو باز کرد و به سمت نویان رفت، پیش خودم گفتم:
"ههَ فکر کن یک درصد نویان این زغال اخته زشتو بغل کنه، اصلا تو مخیله نمیگنجه."
اما در کمال تعجب دیدم نویانم دستاشو باز کرد، با عصبانیت به جفتشون نگاه کردم و یک قدم مونده به این که به هم نزدیک شن پامو جلو بردم و دست به سینه لبخند شیطانی زدم یهو نویان داد زد:
_ وایستا.
مهناز شوک شده سر جاش ایستاد و متعجب در همون حالت که دستاش باز بود گفت:
_ نویان؟
_ عفت زمینو تازه طی کشیده خیسه سُر میخوری.
_ آهان.
به خشکی شانس، خدا بهش رحم کرد آخه با همین پام میزدم زیر اون دوتا لنگای سیاه سوخته اش با مخ میخورد زمین...
نویان بر خلاف چهره خندونش با خشونت دستشو انداخت دور گردنم و منو به خودش نزدیک کرد و با لبخند حرصی زیر لب گفت:
_ میفهمی چیکار میکنی؟
این رمان بیش از 8,204 نفر بازدید کننده داشته است
تعداد نظرات تایید شده : 64
سمیه
۳۲ ساله 01۲ روز پیشهستی
۱۳ ساله 00سلام من هرچی میزنم روی دکمه خواندن رمان از برنامه خارج میشم
۴ روز پیشMansooreh
۲۳ ساله 00اسم قسمت اول این رمان چیه؟؟😁
۶ روز پیش.
10هر دو قسمتش قشنگ بود البتهه به هم وصل بود کلا اما قسمت اولش طنزش ییشتر بود ناراحتیش کمتر و اینکه عالی بوددد حتما بخونین
۲ هفته پیشHamta
10من جلد دوم رو بیشتر دوست داشتم خوب بود .ممنون از نویسنده محترم
۲ هفته پیشستی
00سلام ببخشید شما همه ی رمان های که میزارید با رضایت نویسنده هست؟؟؟
۲ هفته پیشستی
00سلام ببخشید شما همه ی رمان های که میزارید با رضایت نویسنده شون هست؟؟؟
۲ هفته پیشستی
۲ ساله 00سلام آیا باید بابت جلد دوم پول پرداخت کنیم اگر نه نویسنده راضی هست بدون پرداخت پول بخونیم؟؟
۳ هفته پیشسازنده برنامه
خوبی؟؟! وقتی اینجا قرار گرفته خب میتونی رایگان بخونی دیگه. وقتی اینجا قرار گرفته یعنی نویسنده خودشون قرار دادن.
۳ هفته پیش....
10عالی بود. فقط یکم رفتارات نیاز رو مخ بود که اونم آخر رمان دلیلش مشخص شد. خسته نباشی نویسنده
۴ هفته پیشگگگگگ
00بسیار عالیی
۴ هفته پیشسارا
41سلام، خسته نباشید حانیای عزیزم، ممنون از اینکه بعضا مشکلات جامعه رو هم درقالب طنز تلخ به تصویرکشیدید،این جلد هم مثل فصل یک بسیار زیبا بود،بابت لبخندی که موقع خوندن رمان داشتم ازشما متشکرم. موفق باشید.
۴ هفته پیش...
12خوندمش دلم نیومد نخونم بدک نبود ولی از دست نیاز کلی حرص خوردم😂
۴ هفته پیشحنانه
10تو سلیقه نداری چیکار به بقیه داری خوب آره اصلا ما همه دختر عمه و عموهاشیم😂این رمانم خیلی معرکه است
۴ هفته پیشمحدثه
۲۵ ساله 20میتونم بگم عالی بود۱۴ سالگی رمان میخونم ولی کلا ی بار رمان دو جلدی خوندم اونم پشیمون شدم ولی این رمان با نظراتش به وجد اوردم عالی بود جلد دوم جذاب تراز اول .ممنونم از نویسنده وقلم خوبش
۱ ماه پیش
محمد پسریه که تو زندگیش نقش سیاهی لشکر رو داره و فقط پی شیطنتهای جوونیه! از بابای کارگردانش، یزدان رحمتی، میخواد وارد دنیای بازیگری بشه اما یزدان نمیذاره چون میدونه تو این مورد جدی نیست و معتقده که خودش باید گلیم خودش رو از آب بکشه بیرون! به خاطر همین هم محمد دست به کارای دیگهای میزنه تا روی پای خودش وایسه. بعد از قبول نشدن توی کنکور به بهانههای مختلف سربازیش و عقب میندازه اما دست آخر مجبور میشه که به سربازی بره! به واسطه دانیال صدیقی که توی فیلمای پدرش بدلکاری میکنه، با برادرزادهش آشنا میشه... برادرزاده دانیال صدیقی نقطه مقابل محمده! حالا وجود یه اکیپ دیوونه کنار محمد، میتونه اون و برای انجام کارایی که براشون برنامه ریخته انجام بده، تشویق کنه! اما امان از روزی که چند نفری که فکر میکنن عقل کل هستن، بیفتن کنار هم! ‼️سیاهی لشکر با دو رمان عشق آمازونی و ویانا نیوز در ارتباطه اما اگر نخونده باشین هم مشکلی پیش نمیاد.
-
مگس ژانر : #عاشقانه #طنز
-
مانکن نابودگر ژانر : #پلیسی #عاشقانه #رازآلود #جنایی
-
بی تردید ژانر : #عاشقانه
-
رمان در همسایگی گودزیلا ژانر : #عاشقانه #طنز #اجتماعی
-
اسطوره ژانر : #عاشقانه
-
افسانهای از چمروش (چَمروش) - نسخه آفلاین ژانر : #عاشقانه #تخیلی #فانتزی
-
رمان گناهکار (نسخه کامل) ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #رازآلود #هیجانی
-
تب داغ هوس (تب داغ گناه جلد دوم) ژانر : #عاشقانه #انتقامی
-
رمان عاشقانه بانوی قصه ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
غرب زده ی ایرانی ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #معمایی
-
با سقوط دست های ما ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
دختری با چشمان سرخ ژانر : #عاشقانه #تخیلی
-
اجباری بی رحمانه ژانر : #عاشقانه #ازدواج اجباری #اجتماعی #غمگین
-
ماه دل (ماهِ دل) ژانر : #پلیسی #عاشقانه #اجتماعی #رازآلود #هیجانی
-
یغمای بهار ژانر : #عاشقانه #اربابی
راه های دانلود اپلیکیشن
ژانر ها بیش از 35 ژانر مختلف
دکلمه
جان دل
دکلمه
مرا به نام عشق بدنام نکن
دکلمه
کاش تو ماه بودی
دکلمه
رفتن...
دکلمه
اُهم
-
سیاهی لشگر ژانر : #عاشقانه #طنز #اجتماعی
-
گرداب سرنوشت ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
زرنیخ (زَرنیخ - رِلگا) ژانر : #پلیسی #عاشقانه #معمایی #جنایی #روانشناختی
-
شیرشاه - VIP ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
التیام ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
بدلکاران «ریسمان سیاه و سفید» ژانر : #پلیسی #عاشقانه
-
دشمن بی نقص ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
اون کیه؟ ژانر : #عاشقانه #طنز #اجتماعی
-
اسلحه ی خودکشی ژانر : #پلیسی #عاشقانه
-
عطر رازقی ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #درام
حنانه
00خیلی دوستش داشتم عالی بود