رمان طلایی تر از گندم به قلم آرزو رضایی انارستانی
گلبهار خانزاده خانمی مقتدر است. او و فرهاد، پسر نمایندهی شهر در آستانهی ازدواجند که تودهایها مزارع خانِ همسایه را به آتش میکشند. خواهر گلبهار، جز تودهایهاست. از همینجا پای فرخ، پسر کینهتوز خانِ همسایه به زندگی گلبهار باز میشود...
۱ روز ۱۳ ساعت ۵۵ دقیقه آینده
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
Aa
در پارت 11000تاریخی وزیبا سپاس🌺
دیروزنشمین
در پارت 4800خسته نباشی رمانت عالیه .فکر کنم مادر واقعی گلبهار عمه فرخ باشه کم کم حسم ب فرخ بهتر از فرهاد میشه
دیروزBahar
۲۴ ساله در پارت 10910چرا دلم میخواد گریه کنم؟دلم نصفش با فرخه نصفش با گلبهار... عالی بود نویسنده جان مثل همیشه قلمتون پایدار💖💖
۳ روز پیشپری
در پارت 10900عالی بودمثل همیشه
۳ روز پیشفاطمه
۱۸ ساله 00وای تو رو خدا زود با هم خوب شن... من طاقت دوریشونو ندارممم😭😭😭
۳ روز پیشAa
در پارت 10910عالی وزیبا خسته نباشید🙏🌺
۳ روز پیشفاطمه
۵۰ ساله در پارت 10800چه زیبا مینویسید بانو جان کشش وجذابیت به کنار، انگار در حال تماشای یک فیلمم با همان هیجان وزیبایی .احسنت بر شما بانو جان
۵ روز پیشAa
در پارت 10800عالی👏🙏🌺
۵ روز پیشستاره
در پارت 10810فرخ اومده بااصغریعنی
۵ روز پیشاسرا
در پارت 10810کیه فرخ🥺🙏
۵ روز پیشBahar
۲۴ ساله در پارت 10700مثل تمامی پارت ها عالیه و خواننده رو مشتاق خونون قسمت بعدی میکنه
۶ روز پیش.
در پارت 9900چقدر جنس عشق فرخ زیباست تمام مدت میدونست متمدن داره خیانت میکنه اما از این موضوع بر علیه گلبهار استفاده نکرد اخرسرم در نهایت عشق خودش گفت که اسیب نبینه
۷ روز پیشAa
در پارت 10700🙏🌹
۷ روز پیشاسرا
در پارت 10600چندپارت باهم بخونی خیلی باحال ولی بیچاره فرخ
۱ هفته پیش
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
آمنه
در پارت 11000ممنون عالی دلم تو دلم نیست چطور از فرخ میگذره یا برعکس چطور فرخ چنین شرطی گذاشت میترسم از هم جدا بشن