
رمان اورینا
- به قلم سنا فرخی
- 65 پارت
- در حال نگارش
- 28K 👁
- 181 ❤️
- 205 💬
کسی نمیداند که دو سال قبل، نهال با دو چشم مرعوبِ خود، قتل دردآگین دوست کودکیهایش را دید. عاجزانه تماشاگرِ مرگی بود که او را هم به فنا واداشت. امروز، برق انتقام در چشمان دختر نزار و بیمار دیروز میدرخشد. او تکههای پازل ناتمامی را تکمیل میکند و با طلوعش به سیاهی شب پایان میدهد...
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
هانیه
در پارت 6400افرین جاناخانم ادامه بده شاید عماد عاشقت شده
۳ روز پیشسنا فرخی | نویسنده رمان
👌🏼😂♥️
۲ روز پیشبرکه
در پارت 6400قشنگ وسط این بگیر ببند و بکش و نمیر جانا کمه توام بیا بشین رو سر من
۳ روز پیشسنا فرخی | نویسنده رمان
😂♥️
۲ روز پیشدلارام
در پارت 6410وااااای عاشقتم کامل به موقع تازه پارت قلبی رو خوندم مرسیییی عااااالی بود 🌹 ❤️ ببینیم چی به سر عماد خان میاد.
۳ روز پیشسنا فرخی | نویسنده رمان
♥️😍
۲ روز پیشدلارام
در پارت 6310سلاااااام من بلاخره تونستم بیام ، هم امتحان گذاشته بودن این هفته آخر هم نت نداشتم🤣🤦، خدارو شکر شر مدرسه کنده شد ، بلاخره نهال جونم دست بکار شد آخ که تالاپ تلوپ قلبم بلند شد ، پیشاپیش سال نو تون مبارک ❤️مرسی بازم ازت رفیق خوش قلم من❤️
۳ روز پیشسنا فرخی | نویسنده رمان
خیلی ممنونم از همراهی همیشگیتون! امیدوارم که موفق باشید😍 سال نوی شما هم مبارک دوست عزیزم🌸🤍
۲ روز پیشاکرم بانو
در پارت 6200اره نهال باسکوتش درحق خودش و دریاو عماد بد کرد
۶ روز پیشاکرم بانو
در پارت 6100تاکی میخوای این عذاب رو به دوش بکشی،حرف بزن دیگه
۶ روز پیشهانیه
در پارت 6200نهال باسکوتش در حق دریا بد کرد حتا اگه قاتلش اریا باشه باید انتقام دریا میگرفت
۷ روز پیشدلارام
در پارت 6120آخ آخ حرفی زد که نباید میزد ، در انتظار ادامه ماجرای خوندنیت مرسی❤️
۱ هفته پیشدلارام
در پارت 6010نهال جونم منتظریم گرد و خاک کنی ، دیر اومدم ، ولی بلاخره اومدم مرسی رفیق❤️❤️
۱ هفته پیشطنین
در پارت 6020الان ی جورایی پایمال شدن خون دریا هم تقصیر نهال ک سکوت کرده
۲ هفته پیشسارا
در پارت 6030یالا دختر زبون باز کن دیگه🫠
۲ هفته پیشاکرم بانو
در پارت 5900بازم که نهال عقب کشید
۲ هفته پیشاکرم بانو
در پارت 5810ماهم واقعامیخواییم بدونیم دریاچی شده
۲ هفته پیشدلارام
در پارت 5820آخ که چقدر دلم برای نهال میسوزه ، وقتی فکر میکنم ، دیر از جونش ، برای رفیقم اتفاقی بیافتد واقعا عصبی میشم. این رمان عاااالللیییبه پیشنهادش میکنم به کسانی که هننننووووزززر این رمان رو نخوندن ، مرسی نویسنده خوش قلم❤️❤️❤️
۲ هفته پیش
-
آدرس وبسایت شخصی ثبت نشده است
-
صفحه اینستاگرام نویسنده Sanfarokhi
-
آیدی تلگرامی نویسنده Sna_ff
-
ارتباط از طریق واتس اپ ثبت نشده است.
طنین
در پارت 6500بعد از ی قرن این داره جرئت ب خرج میده دهنشو وا کنه ترو جدتون خرابش نکنین ک خودمو جر میدم خونم بیوفته گردن نویسنده