در رویای دژاوو

به قلم آزاده دریکوندی

عاشقانه

دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می‌کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید.
وقتی برای اولین بار وارد مکانی می‌شید و احساس می‌کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می‌شنوید و فکر می‌کنید قبلا شنیدید... فکر کنم برای همه مون این اتفاق افتاده!
گلشنِ قصه‌ی ما همه‌ی ترسش همین حسه! نه اینکه از خودِ دژاوو بترسه، فقط نگرانه اتفاقات گذشته تکرار بشن و باز هم اون غمی که تجربه کرده به سراغش بیاد. گلشن از شباهت اتفاقات امروزش با گذشته‌اش می‌ترسه!


634
63,567 تعداد بازدید
2,094 تعداد نظر
53 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

آزاده دریکوندی : ۹ ساعت پیش

اطلاعیه پارت پنجاه و سوم😎
اول اینکه 🔹کانال رمان🔹 یادتون نره. برید قسمت تلگرام نویسنده روش کلیک کنید و لینکش براتون کپی می‌شه.. به همین راحتی🤗
1️⃣ اینم از فرهاد که سه پارت نبودش! و ما باز هم از اینجا به بعد فرهاد رو داریم..
بچه‌ها پارت ۵۵ یا ۵۶ فصل اول رمان‌مون بالاخره تموم می‌شه و پیش به سوی فصل دوم🏃
و احتمال می‌دم بین فصل اول و دوم یه وقفه بذارم! حالا بعدا نظر قطعی خودم رو بهتون می‌گم. و البته کاری که قراره انجام بدم اینه که با پایان فصل اول یه اطلاعیه بدم با این عنوان 👈 آنچه که در فصل دوم خواهید خواند👉
به نظرم خیلی خوب می‌شه😁 یه سری از دیالوگ ها رو براتون می‌ذارم تا به چالش بکشم شما رو😌
❌بچه‌ها قبلا هم بهتون گفتم که رمان های من سه فصلی هستن و همیشه پایان هر فصل اتفاق مهمی می‌افته که فصل بعدی درمورد پیامد های اون اتفاق مهمه‌ی فصل قبل هستن🤔
2️⃣ بچه ها البته میدونم نیازی به گفتنش نیست ولی اگه براتون سوال پیش اومده حالا که ریحانه ایرانه پس چرا نیومده تولد دخترش؟ باید بهتون بگم که قمرالملوک ریحانه رو..🔪🔪
دیگه ادامه‌اش واضحه!🤗 دلیل نیومدن پیمان هم به تولد خواهرش که دیگه می‌دونید تو فاز این چیزا نیست... و شخصیتش رو بارها توضیح دادم که درونگراست و آدم های درونگرا هم که حوصله شلوغی اینا ندارن یا شرکت نمیکنن یا براشون عذاب آوره! و گذشته از این فاز دپ هم که برداشته...
3️⃣ ❌سوالات این پارت❌
۱دقت کردید نه تنها تعداد فصل های رمان‌های من به طور ثابت عدد سه هست بلکه تعداد قسمت های اطلاعیه هم سه تا هستن😁
۲ به نظرتون اون اتفاق مهمی که قراره اخر فصل اول بیافته چیه؟
۳ توی تلگرام یه سوالی پرسیده بودم و دوست دارم اینجا هم بپرسم! به نظر شما تفاوت های بین شخصیت های پیمان و فرهاد چیا هستن؟
۴ شخصیت گلشن رو چطور آدمی می‌بینید؟ به نظرتون کی می‌فهمه که فرهاد عاشقش شده؟ و چطوری؟
۵ خوانندگان خاموش آیا وقت آن نرسیده که کامنتی بگذارید؟☹️

53
۹ ساعت پیش

مطالعه این پارت

52
۲ روز پیش

مطالعه این پارت

51
۴ روز پیش

مطالعه این پارت

50
۵ روز پیش

مطالعه این پارت

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ملیکا

    00

    ۶دقیقهههههههه😵🥶🥱

    ۹ ساعت پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    و پارت جدید آمد😍🤗

    ۹ ساعت پیش
  • ملیکا

    00

    ۱۸ دقیقهههههه🥶 بابا من فردا باید برم مدرسهههههه😵 💫🥴

    ۲ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    پارت جدید آمد😎

    ۲ روز پیش
  • فرگُل

    00

    چون باعث جدایی این دوتا عاشق شده🥲به هرحال اگر بخوایم منطقی فکر کنیم، هردلیلی هم باشه، ریحانه اصلا مادر خوبی واسه بچش نیست وبه نظرم حتی درجه منفوریش از قمر وعطا هن بیشتره، تمام

    ۴ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    عطا اینجا کراش یه نفره نگوووو🥴 آره ریحانه اصلا مادر خوبی نیست😢

    ۴ روز پیش
  • فرگُل

    00

    داشتم میگفتم یه شباهت دیگ هم بین رمانامون پیدا کردم اینکه رابطه گلشن وپیمان برمیگرده به شش سال پیش ونیکان هم درست شش ساله که عاشق جاوید شده البته اگه اسمشو بزاریم عشق، بگذریم این ریحانه رو اصلا دوست

    ۴ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    نیکان خیلی غلط کردهههههه تو چرا انقدر دست رو نقطه ضعف من می‌ذاری😂

    ۴ روز پیش
  • فرگل حسینی

    00

    لعنتیی نظرم کجا رفت

    ۴ روز پیش
  • اسرا

    00

    صفحه پروفایل پیمان که داره ازحرص ناخن میجوید،؟

    ۴ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    نمی‌دانم... اطلاعی ندارم🥴

    ۴ روز پیش
  • مهیا

    11

    لهنتی خیلی عمیق این حسو ب ما وارد کردی الان چه کنیم🙂😂تازه اشم یکم از این فرگل جون یاد بگیر نیگا چجوری داره حس نیکانو نسبت به جاوید پلشت عوض میکنه😒😂بمیرم برا دل بچم فراد🥺💔😂

    ۴ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    اخه مشکل اینجاست که پیمان جاوید بازی در نمیاره😂😂

    ۴ روز پیش
  • مهیا

    00

    حرفای گلشن همراه با اهنگی که پلی شد کلی منو احساساتی کردو گریه ام گرف لعنتی چه ایده ی قشنگی🥺❤ جون چه کارمای قشنگی کاش یه پسر جاذاب این حرفو به من بزنه و کارماشو هم پس بده اوفففف🤤💦😂

    ۴ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    نه این جور کارما پس دادن فقط توی رمان هاست😂😂😂

    ۴ روز پیش
  • فرگل حسینی

    00

    آقاااااا قشنگ ترین پارت بود تا اینجاااا با اون آهنگگ دم گرم عمیقا حس کردم خودم رو در این پارت، خیلییییی دلم به حال پیمان سوخت، درد عشق چقدر بده، کلمه به کلمات این پارت عالی کنار هم چیده شده بودن 🥲

    ۵ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    فرگلی😢❤️ خیلی این پارت برای خودمم درد داشت فکر کردم حتما باید آهنگش رو کنارش بشنوید تا عمقش بهتر نمایش داده بشه🫂

    ۵ روز پیش
  • moon

    00

    یک حسی میگه این پارت خیلی حساسه 🥲🥲

    ۵ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    بله این پارت خیلی حساسه چون موسیقی دارهههههههههه😍😍😍😍

    ۵ روز پیش
  • moon

    00

    3ساعت زیاد نیستتتت؟؟؟؟🥲🥲🥲

    ۵ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    واقعا زیاده😢 حتی برای خودم که می‌دونم قراره چه پارتی آپ بشه😂

    ۵ روز پیش
  • نفس

    00

    تا۷:۳۳باید منتظر بمووووونم😪ساعت چرا نمیگذره😂

    ۶ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    خودمم در انتظارم🥲

    ۶ روز پیش
  • نازنین

    ۹۹ ساله 00

    سلام و خسته نباشید خدمت نویسنده عزیز رمان قشنگیه من خوشم اومد از سبک نوشتنتون دست به قلمتون اصولا این رمانایی ک اینجورین دوست دارم فقط یه ایرادی داره اینم اینکه کاش خیلی زود عاشق فرهاد نمیشد

    ۷ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ممنونم ازنظرت نازنین جان.خوشحالم قلمم ب دلت نشسته.درموردفرهاددرست متوجه نشدم.کی عاشق فرهاد شده؟اگه منظورت گلشنه ک بگم گلشن عاشق فرهادنشده فقط اولین باری که دیدیش از ظاهرش خوشش اومده بود.

    ۷ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ولی اگه منظورت عاشق شدن فرهاد ک قبلاتوی اطلاعیه درموردش کاملا توضیح دادم.فرهاد اولش اصلا هم از گلشن خوشش نمی‌اومد ب خاطر ترمه مجبور بود دنبالش راه بیافته.ی دفه به خودش اومدودید مدام داره بهش فکرمیکنه

    ۷ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    بعد اینکه عاشق شدنش توی اون یه هفته مرخصی، استارت خورد! باباش یه هفته بهش مرخصی داد که با استرس اینکنه نکنه اخراج شدم بترسونتش دست از گلشن برداره این رفت تازه عاشقش شد😂

    ۷ روز پیش
  • Sana

    00

    بیست دقیقس تو برنامم و منتظرمکت بیاد 😭

    ۷ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    اوردیمش اوردیمش... نقل و نبات اوردیم... پارت جدید اوردیم😎

    ۷ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    راستی از این ورا ثنا جون؟😎

    ۷ روز پیش
  • آرامش

    00

    برید کنار من اومدم😂😒 به به به به من نبودم چه خبرا که نشده🤔🧐تا ۵.۳۸ ساعت بدرود😂

    ۱ هفته پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    بله بله... چه خبرا که نشده هیچم نبودی کامنت بذاری😭

    ۱ هفته پیش
در رویای دژاوو لحظاتی پیش

دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می‌کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی می‌شید و احساس می‌کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می‌شنوید و فکر می‌کنید قبلا شنیدید... فکر کنم برای همه مون این اتفاق افتاده! گلشنِ قصه‌ی ما همه‌ی ترسش همین حسه! نه اینکه از خودِ دژاوو بترسه، فقط نگرانه اتفاقات گذشته تکرار بشن و باز هم اون غمی که تجربه کرده به سراغش بیاد. گلشن از شباهت اتفاقات امروزش با گذشته‌اش می‌ترسه!

راه های دانلود اپلیکیشن

دکلمه

گمشده

دکلمه

پناه همیشگی قلبم

دکلمه

اُهم

دکلمه

رفتن...

دکلمه

کاش‌ تو ماه ‌بودی

نویسندگی بیاموزید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.