تو نشانم بده راه

به قلم فاطمه اصغری

عاشقانه اجتماعی

دختری به نام آوا بعد از خیانت همسرش سعی در دوباره ساختن زندگیش داره. بدون اینکه سایه‌ی زندگی قبلی رهاش کنه. دیوار شکسته‌ی اعتماد و غروری که می‌خواد آوا رو سرپا نگه‌داره داره درهای عشق رو به روش می‌بنده.


1298
408,207 تعداد بازدید
2,096 تعداد نظر
239 تعداد پارت

239
۷ روز پیش

238
۸ روز پیش

237
۹ روز پیش

236
۱۰ روز پیش

2
۲۶۰ روز پیش

1
۲۶۰ روز پیش

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آهو

    در پارت 23900

    رمان زیبایی بود. از نویسنده ممنونم که نگذاشت آوا سمیر رو ببخشه و نشون داد طلاق ته راه نیست. فقط کاش عاقبت سمیر و مینو رو هم می دیدیم؛ اونجوری قشنگتر بود!

    ۱۳ ساعت پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    زنده باشید دوست عزیز.🌺🌺

    ۱۱ ساعت پیش
  • یاس کبود

    00

    چرا هعی باید بروز رسانی کنم تا بتونم بخونم؟

    ۱۸ ساعت پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    از طریق اپلیکیشن وارد رمان بشین.اگه گوشیتون مشکلی نداشته باشه نیازی به بروزرسانی مداوم نیست.

    ۱۱ ساعت پیش
  • بهار

    در پارت 7000

    عالی

    ۲ روز پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    😍😍😍

    دیروز
  • بهار

    در پارت 2100

    عالی

    ۲ روز پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    ❤️❤️❤️

    ۲ روز پیش
  • ستاره

    در پارت 23900

    خانم اصغری عزیزم، ممنون بی نهایت بابت لحظات خوشی که بااین رمان به ماهدیه دادی باآوازندگی کردیم ناراحت وخوشحال شدیم البته که عاشق اخلاق قشنگ وزندگی باصدراشدیم قلمتون مانا،منتظررمان قشنگ بعدیتون هستیم🌹

    ۶ روز پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    سلام ستاره جان. به مهر خوندید عزیزدلم. رمان "ستاره‌ها که ببارند" ممتظر نگاه‌های گرم شماست.🌺🌺🌺🥰🥰

    ۴ روز پیش
  • ستاره

    در پارت 23900

    سلام عزیزم هنوتوبرنامه نیست درسته من سرچ کردم پیدانشد🌹

    ۳ روز پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    سلام عزیزم. چی توی برنامه نبود؟ رمان جدید؟ فعلا توی تلگرام داره پارتگذاری میشه.

    ۲ روز پیش
  • Hamta

    00

    قلم نویسنده عالی وجذاب بود و رمان خوبی بود .با تشکر از زحمات نویسنده محترم.فقط کاش میگفت سمیر و مینو چی شد ماجراشون.

    ۳ روز پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    برقرار باشید جانا. از سمیر و مینو همون ناکامی و آوارگی‌شون کافیه. تمرکزمون روی آوا بود که ببینیم در آخر به کجا میرسه. 🥰🥰🥰

    ۲ روز پیش
  • وحیده

    00

    سرکار خانم اصغری عزیز تبریک میگم به قلم بسیار زیباتون با این رمان لحظه به لحظه زندگی کردم ولذت بردم پاینده باشید 🌺

    ۳ روز پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    سلام عزیزدل. محبت دارید. به مهر خوندید.🥰🥰🥰

    ۲ روز پیش
  • زهره

    ۴۵ ساله 10

    فاطمه جان ممنون از قلم شیوا و رمان زیبای شما، منتظر رمان های بعدی هستیم🌹

    ۳ روز پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    پاینده باشید به مهر🥰🥰🥰

    ۳ روز پیش
  • تبسم

    در پارت 15610

    عالی هست رمان

    ۴ روز پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    ❤️❤️❤️

    ۳ روز پیش
  • اسما

    10

    ممنون از نویسنده ولی کاش در اخر داستان درباره سمیر و مینو هم می نوشتید که چه اتفاقی برای زندگیشون افتاده

    ۴ روز پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    زنده باشید عزیزم.‌ آوارگی مینو و حسرت سمیر فکر کنم براشون کافی بود.🥰🥰🥰🥰

    ۳ روز پیش
  • بهروزنیا

    در پارت 1020

    خیلی قشنگ بود

    ۴ روز پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    زیبانگرید.🥰🥰

    ۴ روز پیش
  • A.M

    در پارت 23910

    درود بسیار عالی بود نویسنده عزیز

    ۴ روز پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    خوش بشینه به نگاهتون.❤️❤️🥰

    ۴ روز پیش
  • مریم

    در پارت 23910

    سلام خسته نباشید رمان زیبایی بود ولی پارت آخر دیگه از هلن و همایون دیگه اصلا چیزی گفته نشد و بهتر بود که حداقل اونها هم در جمع مهمونها بودند

    ۴ روز پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    سلام‌عزیزم.‌خوب محور اصلی داستان آوا و صدرا بودن. باقی شخصیتا به مرور کمرنگ شدن.❤️

    ۴ روز پیش
  • آذر

    در پارت 23800

    صدرا خیلی خوبه چه خوب هم پیش رفت بالاخره به کامش رسید

    ۴ روز پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    ❤️❤️❤️

    ۴ روز پیش
  • موسوی

    در پارت 23910

    سپاسگزارم قلمتون ماناوپایدار

    ۴ روز پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    برقرار باشید.🌺🌺

    ۴ روز پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.