می زده

به قلم ستاره لطفی

عاشقانه درام

رامش به دسیسه‌ی پریسان، که روزی او را بهترین رفیق و شفیق خود می‌نامید، از مرز ایران خارج می‌شود. او به اجبار ربوده شده و به مردی به نامِ آرکان، تحویل داده می‌شود. زندگی‌ای که برای او اجبار است، اتفاقات جدیدی برایش به ارمقان می‌آورد...!
باید دید سرنوشت برای رامش و مردی که زخم خورده‌ی روزگار است، چه رقم می‌زند...؟!


197
29,956 تعداد بازدید
240 تعداد نظر
26 تعداد پارت

تخمین مدت زمان مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

اطلاعیه ها :

ستاره لطفی : ۷ ماه پیش

سلام دوستان قشنگم... خواننده‌های قشنگم🥺
الان می‌دونم از دستم ناراحتید بخاطر ادامه ندادن رمان می زده...🥲
خودمم ناراحتم... ولی خب یک سری مشکلات پیش اومد، مثل پاک شدن پیرنگ رمان، پاک شدن شخصیت پردازی ها و... و خیلی سخته بین این همه مشغله دوباره بکوبی از نو بسازی🥲
ولی هیچ غمتون نباشه😍😍 این مدتی که نبودم، در واقع در حال آماده کردن یک سورپرایز براتون بودم...😍 نمی‌خوام بد قول بشم پس این شما و اینم سوپرایز جدید:
من یک رمان نوشتم به اسم «زاچ». یه قصه فانتزی و عاشقانه... می‌خوام براتون به صورت رایگان قرار بدم که جبرانی بشه برای نامنظم بودن این مدتم🫠
🤩درباره زاچ هم بخوام توضیح بدم:🤩
زاچ درباره یه دختره به نام سورا... سورا و دوستاش باهم یک تیم تئاتر کوچیک دارن و گاهی نمایش‌های کوچیکی بازی می‌کنن🧐
سر گروه اونا که هاکان نام داره، یک کتاب نوشته و تصمیم میگیره با کمک تیم تئاتر، یک تیزر کوتاه برای کتابش بسازن...
خب خب از این به بعدش جذاب میشه😍
و تیم تئاتر، به یک کلیسای قدیمی میرن برای ایفای نقش... و سورا هم که کارکتر اصلی هستش، درون نقشش فرو می‌ره و از درگاه عیسی مسیح، طلب یک فرزند می‌کنه🫢
همه چیز خوب پیش می‌ره تا زمانی که یک دفعه، شمع‌های مواج خاموش میشن و صدای بال زدن به گوش می‌رسه...😰
و در یک چشم بهم زدن، سورا غیب میشه!
کی سورا رو برده... سورا چرا غیب شده...
شاهزاده هرماس کیه؟... و... امیدوارم با این قصه‌ی فانتزی و عاشقانه، اوج لذت رو ببرید و این یک هدیه کوچیک از طرف من، به شما عزیزانه😍😍
و به زودی این رمان، منتشر میشه!😍😍😍
خوشحال میشم مثل همیشه همراهم باشید و این هدیه رو از من بپذیرید!

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • حدیثه

    00

    یعنی کلا این رمانو ادامه نمیدین

    ۷ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    متاسفانه بخاطر یک سری شرایطتا فعلا مجبورم به ادامه ندادن‌. رمان زاچ که تموم بشه احتمال زیاد برای می زده هم یه اقدامی بکنم.

    ۷ ماه پیش
  • مریم گلی

    در پارت 2610

    واقعاً اگه براتون میسر نیست ،خوب رمان نزارین،شما اصلا به مخاطبین تون توجه ای نداری ،رمان هفته ای یه بار ،سه هفته هم ازش بگذره ،دیگر چه شود

    ۹ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    معذرت می‌خوام... واقعا نوشتن ادامه داستان بخاطر یک سری مشکلات مجاز نبود. امیدوارم درکم کنید🌸 قول میدم جبران کنم...🌺🌺🌷🌷

    ۸ ماه پیش
  • سارا

    در پارت 2610

    چقدر نویسنده بی نظم رمان می نویسه. دو باره که قصد دارم آثارشون رو دنبال کنم اما دیگه نمی کنم.

    ۸ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    منو ببخشید🥺🥺🥺بخاطر یک سری مشکلات توی سیر رمان مجبور شدم نوشتنش رو کنار بذارم🥺 اما به زودی با یه رمان کامل شده دوباره کنارتون هستم. 🌸 معذرت می‌خوام... امیدوارم درکم کنید❤️

    ۸ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    منو ببخشید🥺🥺🥺بخاطر یک سری مشکلات توی سیر رمان مجبور شدم نوشتنش رو کنار بذارم🥺 اما به زودی با یه رمان کامل شده دوباره کنارتون هستم. 🌸 معذرت می‌خوام... امیدوارم درکم کنید❤️

    ۸ ماه پیش
  • یلدا

    در پارت 2620

    سلام۲هفته است پارتی ارسال نمیشه.دوست ندارم بگم ولی خیلی بی نظمی در ارسال پارت ها از شروع رمان تا ب الان بوده.واقعا حیف نیست اینجوری مخاطب از دست بدید؛و چرا رمانی ک پارت براش ارسال نمیشه سکه ایی شده

    ۱۰ ماه پیش
  • اسرا

    00

    سلام ستاره خانم حالتون خوبه این هفته پارت نذاشتی

    ۱۰ ماه پیش
  • سارای

    در پارت 2600

    عالی بود مثل همیشه

    ۱۰ ماه پیش
  • سیتا

    در پارت 2500

    من فکر میکردم از دست پریسان و اون آقاهه جون سالم به در ببره بیاد ترکیه ارکان نمیزاره بلائی سرش بیاد هنوز که نرسید به امارت و ارکانی هم نیست از درو دیوار هم داره براش میباره

    ۱۰ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    ☹️🙁

    ۱۰ ماه پیش
  • اسرا

    در پارت 2600

    وای رامش دیگه تقلاکردن چیه بایدلگدزدوعالیه ستاره خانم

    ۱۰ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    رامش توی‌ سخت ترین لحظات هم دست از تقلا برنمیداره 😂

    ۱۰ ماه پیش
  • هاناخانوم

    ۲۰ ساله در پارت 2620

    بیچاره رامش کجام گیرکرده که راه پس وپیش نداره،اکتای نامردهم معلومه که فقط پول و معامله براش مهمه امیدوارم رامش خودشاتودردسرنندازه شایدآرکان نجاتش بده

    ۱۰ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    🙏✨🙏

    ۱۰ ماه پیش
  • ندا

    ۳۰ ساله در پارت 2600

    عالی هیجانی ولی چراازسعیدنمیگین یعنی به این زودی فراموشش کردیاجزنقشه بود

    ۱۰ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    ازش گفته میشه، صبور باشید✨

    ۱۰ ماه پیش
  • سیتا

    در پارت 2600

    پس ارکان کی میاد رامش رو ببره از دست اکتای نجات بده

    ۱۰ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    همه چیز به مرور اتفاق می‌افته

    ۱۰ ماه پیش
  • حلما

    در پارت 2500

    تا اینجاش قشنگ بود🧡 فقط کاشکی زود به زود پارت گذاری بشه🙏

    ۱۰ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    🙏☺️

    ۱۰ ماه پیش
  • حلما

    در پارت 1000

    تا اینجاش قشنگ بود

    ۱۰ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    سپاس

    ۱۰ ماه پیش
  • Aa

    در پارت 2500

    ممنون زیبا بود🙏💐

    ۱۰ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    🙏🌺

    ۱۰ ماه پیش
  • مریم گلی

    در پارت 2510

    نویسنده جان رمان دیر به دیر پارت گذاری میشه ،برای خواندن باید برگردیم به پارت قبلی ،حیفه رمان به این قشنگی داستانش از یاد آدم بره،برای رامش آرزوی موفقیت دارم ،دم شما هم گرم نویسنده جان

    ۱۰ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    ممنونم از همراهی شما عزیزان سعی میکنم پارت بعدی رو زودتر آپدیت کنم🙏

    ۱۰ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.