رمان ماه در مه
- به قلم محبوبه لطیفی
- 301 پارت
- تمام شده
- 134.1K 👁
- 372 ❤️
- 1K 💬
محمد در زمان جاسوسی از بیمارستانی مخفی، با خانم دکتری آشنا میشه. ماجرا از آنجا شروع میشه که ماهی اسیر میشه و محمد به ازای نجات ماهی با اون معامله میکنه. محمد سعی داره ماهی رو نجات بده اما دستهای پشت پرده قصد گرفتن جون ماهی رو کردن. باید دید محمد موفق میشه یا اونها!
این رمان زیبا، اکنون در مسیر چاپ و انتشار قرار گرفته و متاسفانه امکان مطالعهی آن دیگر فراهم نیست.
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
امید
0این چه بازی مسخره لی هستش من کلی خوندم یه مدت نتونستم الان اومدم بخونه مگید از دسترس خارج شده پس چرا از اول میذارن که الان اینجوری کنن حداقل بگه پولی هست بهتره واقعا که
۸ ماه پیششاپرک
در پارت 3001خسته نباشی نویسنده جان.خداقوت🙏.دلم واسه شخصیتا تنگ میشه🥲❤️
۸ ماه پیش
محبوبه لطیفی | نویسنده رمان
به مهرخوندی عزیزم
۸ ماه پیشامیر علی
در پارت 3011عالی من که هر چی میخوندم خسته نمیشدم واقعا قلم گیرایی دارید خسته نباشید
۸ ماه پیش
محبوبه لطیفی | نویسنده رمان
نوش نگاهت عزیزم
۸ ماه پیشفاطمه
در پارت 3000عالی بود موفق باشی نویسنده جان
۸ ماه پیش
محبوبه لطیفی | نویسنده رمان
سلامت باشی عزیزم به مهرخوندی
۸ ماه پیشفاطمه
در پارت 3001عه تموم شد؟🥺 دلم برای ماهی و محمد تنگ میشه که...❤️ محبوبه عزیز رمانت بی نظیررر بود یه رمان با موضوعی کاملا متفاوت و خاص خیلی خفن بود ممنونم ان شاالله موفق باشی
۸ ماه پیش
محبوبه لطیفی | نویسنده رمان
من نمی نویسم مگر اینکه موضوع بکر و غیر تکراری باشه. خوشحالم که مورد پسند بوده و ارزش وقت گذاشتن رو داشته. نوش نگاهت عزیزم
۸ ماه پیشآسمان
در پارت 3000ممنونم بانو خدا قوت منتظریم دوباره برای رمان جدیدت 😍
۸ ماه پیش
محبوبه لطیفی | نویسنده رمان
نوش نگاهت عزیزم
۸ ماه پیشزهرا
در پارت 3002وای لطیفی جون چرا اخرش این همه خلاصه پیش رفت ما خودمونو اماده کرده بودیم برای ی پایان جنجالی چرا اینجوری شد اصلا نفهمیدیم چی ب چیه
۸ ماه پیش
محبوبه لطیفی | نویسنده رمان
چرا گلم؟
۸ ماه پیشزهرا
در پارت 3001خوب انتظار داشتیم یکم بازتر باشه ازدواج و مراسمشون اینا حتی درست درمون ب هم ابراز علاقه نکردن مخصوصا ماهی
۸ ماه پیش
محبوبه لطیفی | نویسنده رمان
دیگه آدم های زمان جنگ این مدلی بودن خیلی نمیشد موضوع را کش داد
۸ ماه پیشزهرا
در پارت 3000اره یادم نبود خیلی موضوع رمانتون نو وتازه بود خیلیم قلم خوانا وتو دل برویی دارین ب امید موفقیت بیشتر وخوندن رمانهای جذاب تر از قلم زیباتون
۸ ماه پیش
محبوبه لطیفی | نویسنده رمان
باعث افتخار منه که همراهم بودین
۸ ماه پیشحنانه
در پارت 3000چه قشنگگگ😍
۸ ماه پیش
محبوبه لطیفی | نویسنده رمان
نوش نگاهت
۸ ماه پیشندا
0عالی بودممنون من مخاطبش بودم مرسی ارزوی موفقبت بیشتر براتون
۸ ماه پیش
محبوبه لطیفی | نویسنده رمان
ممنون از همراهیت عزیزم
۸ ماه پیشستاره
در پارت 3001سلام سپاس ازرمان قشنگتون،الهی کنارمادرهمیشه سلامت وخوش باشید بانو
۸ ماه پیش
محبوبه لطیفی | نویسنده رمان
سلامت باشین عزیزم. خداعزیزان شمارو در پناه خودش حفظ کنه
۸ ماه پیشنشمین
در پارت 3000خسته نباشی عزیزم رمانت عالی بود
۸ ماه پیش
محبوبه لطیفی | نویسنده رمان
ممنون از همراهیتون
۸ ماه پیشحنانه
در پارت 2981واا چرا اینا ۴ ماه همو ندیدن مگه صلح نبودن؟ چقدر کندین بابا😂
۸ ماه پیش
محبوبه لطیفی | نویسنده رمان
والا
۸ ماه پیششکوفه
در پارت 3003الهی لطیفی جونم چقدر قشنگ بود چقدر دوست داشتم رمان قشنگی بود خیلی خوبی لطیفی بوس به لپت لطیفی عزیز دلی لطیفی گفتی تقدیم به مادرم گریه ام گرفت دلم واسه مامانم تنگ شد.امیدوارم همیشه سلامت و موفق درکنار خانواده تون باشید.سپاس بانو
۸ ماه پیش
محبوبه لطیفی | نویسنده رمان
نوش نگاهت عزیزم. ممنون از همراهیت
۸ ماه پیشطنین
در پارت 3003خسته نباشی نویسنده جونم خیلی رمانت قشنگ و متفاوت بود من عاشقش شدم و لحظه ب لحظه با شخصیت هاش همراه بودم بازم مرسی از زحماتت حیف تموم شد 🥺❤️❤️
۸ ماه پیش
محبوبه لطیفی | نویسنده رمان
ممنون از همراهی شما عزیزم
۸ ماه پیش
-
آدرس وبسایت شخصی ثبت نشده است -
صفحه اینستاگرام نویسنده ثبت نشده است -
آیدی تلگرامی نویسنده @Drlatifimehr -
ارتباط از طریق واتس اپ ثبت نشده است.
سوژه
1سلام چقدر بد شد من قسمت های آخرش نخوندم الان هم ازدسترس خارج شده 😢اگه امکانش هست برگردونین تابتوانم قسمت های آخرش بخونم🙏