رمان ماه در مه به قلم محبوبه لطیفی
محمد در زمان جاسوسی از بیمارستانی مخفی، با خانم دکتری آشنا میشه. ماجرا از آنجا شروع میشه که ماهی اسیر میشه و محمد به ازای نجات ماهی با اون معامله میکنه. محمد سعی داره ماهی رو نجات بده اما دستهای پشت پرده قصد گرفتن جون ماهی رو کردن. باید دید محمد موفق میشه یا اونها!
۸ ساعت ۵۶ دقیقه آینده
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
ستاره
در پارت 16220عزززیزم فک کنم قراره بعددوروزماهی بره به خاطراون محمدبیقراره
۱۴ ساعت پیشفاطمه
۲۴ ساله در پارت 16100بابا این ماهی چطور***شده اینقد واضح محمد داره باهاش حرف میزنهههههه ممنون از پارت زیباتون
۲۱ ساعت پیشفاطمه
در پارت 16100چند روز نبودم و امروز این پارت های زیاد رو خوندم ، خیلی قشنگ بودن ممنون نویسنده عزیز دلم به حال هر دوشون میسوزه ،محمد خیلی گناه داره.. نگرانم یعنی قراره چه اتفاقی بیفته بعد از این دو روز؟!...
۲۲ ساعت پیشستاره
در پارت 16100محمدبیچاره ماهی راهم سردرگم میکنه
۲ روز پیششاپرک
در پارت 16100وای استیکره چرا اون شکلی اومده؟😂😂
۲ روز پیشساپرک
در پارت 16100بابا ماهی محمد عاشقته.چرا نمیگیری دختر😮 💨😁حرصی شدم😂
۲ روز پیششکوفه
در پارت 16100کوتاه بود تا بیام درصد اکلیل قلبم و بسنجم تموم شد به فکر مخاطب باش خانم نویسنده اکلیل قلبم اومده پایین😊
۲ روز پیش??
در پارت 16000مثل همیشه عالی بود
۲ روز پیشفاطمه
۲۴ ساله در پارت 16000ممنون بابت پارت های زیبا اگه ماهی بره محمد چیا ک نمیکشه
۲ روز پیششکوفه
در پارت 16030فعلا که اکلیل های قلبم از سیاه به خاکستری رسیده تا پارتهای بعدی ببینم به صورتی میرسه یا نه نویسنده جان.عالی هستی
۳ روز پیشفاطمه
۲۴ ساله در پارت 15710جای ماهی بودم خودمو میکشتم ک دست همچین ادمایی هیچوقت نیفتم ممنون از پارت های زیباتون
۳ روز پیشمحبوبه لطیفی | نویسنده رمان
خدانکنه عزیزم
۳ روز پیششکوفه
در پارت 15700چقدر تلخ بود این چندتا پارت آخر اکلیل قلبم سیاه شد
۴ روز پیشمحبوبه لطیفی | نویسنده رمان
چی بگم
۴ روز پیشستاره
در پارت 15720ممنون 💐💐💐این دوتادیوانه میشن تاآخرداستان که 😔😔😔
۴ روز پیشمحبوبه لطیفی | نویسنده رمان
واقعا
۴ روز پیشآیرین
در پارت 15200😍😍👏👏👏👏👏👏
۴ روز پیش
??
در پارت 16200👏👏👏